«ترک عمیق»؛ فرو ریختن یک سقف

«ترک عمیق»؛ فرو ریختن یک سقف
آنگاه شاهد سردی آمیخته با خشم و تنفر در رابطه زوجی باشیم که در آستانه سالمندی ایستادهاند؛ مردی مسن که به صورتی ترحمبرانگیز و رقتبار خواستار توجه و محبت همسرش است و همسری که حتی طاقت شنیدن چنین کلماتی را هم از زبان او ندارد، چه رسد به اندکی کم شدن چنین فاصلهای سهمگین. فضای عاطفی میان این زوج، همانند فضای زندگیشان به اندازهای ساکن و سرد است که اگر هزار سال هم زمان داشته باشند، گرم نخواهد شد. جالب است که در طراحی صحنه و لباس فیلم هم چنین فضایی به چشم میخورد.
فضا و وسایل قدیمی این خانه، خالی از هر گونه ذوق و نوستالژی است که از خانه پدربزرگها و مادربزرگهای همسن آنها انتظار داریم. این خانه خلوت با وسایل اندکش که گویی کسی با آنها کاری ندارد و فقط برای رفع احتیاجات ضروری است، یا در سالهای دور استفاده میشده است، در تطابق با اتمسفر و فضای مضمونی اثر، درست و بجا طراحی شده است؛ طراحیای کاملا مینیمال که از کمترین عناصر برخوردار است، انتخابی مناسب برای این فیلم است. از سوی دیگر، طراحی لباس نیز با شخصیت زن که لباسهای بافت پوشیده، مشغول بافتن است و سفارش کاموا هم دارد، پیام قابل توجهی دارد.
دو شخصیت این فیلم به آرامی و تنها به اندازهای حرکت میکنند که بتوانند نیازهایشان را برطرف کنند. در فیلمبرداری اثر هم، دوربین در حرکتها و گاه چرخشهایی آرام، با آنها حرکت میکند، تغییر مسیر میدهد، میایستد و در نهایت ساکن میشود. در جایی، ما فقط شاهد آنهاییم، در جایی دیگر، آنها شاهد هم و گاهی هم شاهد زندگیشان…
کارگردانی خوب فیلم، ساختار روایی درستی را پیش روی مخاطب میگذارد تا شاهد بازیهایی به اندازه و درخور باشد، چه آنجا که قرار است سکوت را ناظر باشد و چه آنجایی که تنفر را و در نهایت پارادوکس رفتاری شخصیت مرد را، آنهنگام که ابراز محبتش با جنونی غافلگیر کننده و در عینحال کشنده همراه میشود و به ناگاه لایههای پنهان شخصیتش را آشکار میکند.
درست از همان لحظه است که ریتم فیلم از نظر ساختار و بازی و حتی فیلمبرداری تغییر میکند تا کارگردان مخاطب را از ناظر به پرسشگر تبدیل کند و به درستی از پس انجام چنین کاری برمیآید. اینجاست که ترحمبرانگیزی شخصیت مرد که از ابتدای فیلم آن را با خود حمل میکرد، تبدیل به تنفرانگیزی میشود و لایههای زیرین خشم و سکوت زن آشکار میشود، حتی آنجا که از هوش رفته است.
این ریتم آنجا که شخصیت مرد از پلیس میخواهد تا او را در محاکمهای بی دادگاه بکشد، تا اجازه دهد که از آن مخمصه بیرون بیاید، از نظر شدت به اوج خود میرسد. آنجاست که فرود کنش و واکنشهای فیلم به وسیله شخصیت زن صورت میگیرد. او که با حضور پلیس زخم کهنهاش سرباز کرده، گویی دیگر کاری ندارد، جز اینکه از خود بگذرد تا دیگران و بهویژه دخترش بتواند از این پس، زندگی کند… بنابراین پس از عمری منفعل بودن و فرو خوردن خشم و انتقام و حتی ابراز ناتوانی از گرفتن انتقامش، دست به کار میشود.
همه چیز تمام میشود و پلیس مبهوت از آنچه بر او آشکار شده است، شاید به این فکر میکند که آنچه مرد به خاطرش به پلیس زنگ زده بود، به همین سادگی اتفاق افتاد، آن هم در حضور خود او. حالا او ناخواسته و بدون اینکه فکرش را بکند، بخشی از غم همه اتفاقهای گذشته و حال را به دوش کشیده و خواهد کشید.
«ترک عمیق» دو وجه تسمیه دارد؛ ترکهای سقف خانهای که کهنه و فرسوده است و نیازمند بازسازی است و ترک عمیقی که سقف اعتماد و همراهی یک زوج سالخورده را تا آستانه فروپاشی پیش میبرد. این ترک دیگر زودتر از خانه فرسوده، موجب فرو افتادن یک زندگی پر از نفرت میشود. حالا که دیگر همه روایتها به تصویر کشیده شده و کار تمام شده، درهای این خانه در آستانه گشودن است.
«ترک عمیق» در جشنواره فیلم فجر امسال، در بخشهای بهترین فیلم اول، بهترین فیلمبرداری و بهترین موسیقی فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد. اگر چه جای انتخاب بازیگری مانند رضا بابک در میان نامزدهای بخش بهترین نقش اصلی مرد خالی بود.
معصومه کیانی/ مستندساز و روزنامهنگار
۵۷۵۷