اخبار استانها

قصه پرغصه از زندگی مخاطره‌آمیز پاکبان‌های مشهد

قصه پرغصه از زندگی مخاطره‌آمیز پاکبان‌های مشهد

recive خراسان رضوی / مرتضی یگانه؛ پس از درگذشت «محسن بهامین» پاکبان مشهدی در ماه‌های اخیر موضوع حفظ و تامین امنیت جانی کارگران خدمات شهری به خصوص پاکبان‌ها، به موضوعی اصلی در بین چالش های مدیریت شهری تبدیل شد.

رفت و روب در مسیرهای حرکت خودرو وظیفه پاکبان است؟

سید عبدالله ارجائی شهردار مشهد مقدس پس ازفوت یک پاکبان با اظهاراتی ضمن تاسف از اتفاق رخ داده تلاش کرد که تقصیر را به صورت کامل به گردن خودرویی بیاندازد که پس از تصادف با پاکبان در محل نمانده، اما سوال اصلی این است که آیا پاکبان باید حاشیه بلوارها و مسیرهای اصلی را مورد رفت و روب قرار دهد که در نهایت منجر به تصادف و فوتش شود؟

شهردار مشهد همچنین بیان می‌کند که بناست تا لایحه‌ای به منظور حمایت از خانواده بازماندگان این چنین حوادثی ایجاد و به شورای شهر ارسال شود که تا این لحظه اطلاعاتی از مفاد و جزئیات این لایحه در دست نیست.

نکته قابل توجه در اظهارات شهردار مشهد ادعای تجهیز بودن تمامی پاکبان‌های سطح شهر به وسائل هشدار دهنده است به شکلی که تاکید می‌کند که «وضعیت پاکبان‌ها را خودش بررسی و مشاهده کرده که پاکبان‌ها شبرنگ، کلاه ایمنی و چراغ سر» در هنگام کار به همراه دارند.

تصایری که طی 45روز اخیر از وضعیت پاکبان‌های شهرمشهد در بیش از 20معبر و بلوار اصلی در7 منطقه شهری ثبت و ضبط شده نشان میدهد که بسیاری از سخنان در خصوص تجهیز بودن پاکبانان به وسائل ایمنی غیرواقع و وضعیت پاکبان های برخلاف اظهارات بیان شده از سوی شهردار در شرایطی غیرایمن سپری می‌شود.

موضوع عدم توجه متوالی شهردار مشهد به هشدار های انجام شده در خصوص اهمیت نظارت بر رفتار پیمانکاران در حوزه خدمات شهری، شرایطی را به وجود آورده که بخش زیادی از پاکبان‌های شهری در هنگام انجام فعالیت از هر صدایی در پشت سر خود واهمه دارند.

برخی پیمانکاران تجهیزات میدهند؛ ما استفاده نمی کنیم

برخی از پاکبان‌هایی که تجهیزات هشدار دهنده نداشتند این کمبود را به این شکل توضیح میدهند که «هنگامی که پیمانکار تجهیزات رابه ما تحویل می‌دهد عنوان می‌کند در صورت خرابی یا نقص باید از جیب خودتان نسبت به تامین مجدد وسیله اقدام نمایید.»

پاکبان‌ها ضمن گلایه در خصوص عدم کیفیت تجهیزات ارائه شده می‌گویند در هنگام بارندگی که رانندگان نیز دید خوبی نسبت به اطراف ندارند به این فکر می‌کنم که اگر از چراغ پیشانی یا شبرنگ استفاده کنم منجر به سوختن آنها می‌شود و باید از حقوقی که دریافت می‌کنم نسبت به جبران هزینه آن اقدام کنم بنابر این ترجیح میدهم از چراغ استفاده نکنم.

وجود چنین اجبارهایی از سوی برخی پیمانکاران به پاکبان‌ها زمینه‌ساز حوادثی است که پس از وقوع خانواده متوفی، مدیریت شهری، سایر پاکبان ها و افکار عمومی را به نوعی درگیر می‌کند.

نکته دوم که باید به صورت جدی به آن توجه کرد موضوع رفت و روب مسیرهای میانه بلوارهای اصلی است؛ فاجعه‌ای که با اجبار پیمانکار رخ می‌دهد و در صورت به وجود آمدن حادثه، هزینه‌های سنگین و جبران ناپذیری برای مدیریت شهری از خود برجای می‌گذارد.

پاکبان دیگر حضور در میانه بلوارهای اصلی را عملی بسیار خطرناک دانست و گفت: آیا مدیران شهرداری فکر می‌کنند که پاکبان‌ها تیرچراغ برق هستند که با وصل کردن چند چراغ چشمک زن آنها را به میانه بلوارها می‌فرستند؟

پاکبانی عنوان می‌کند که برخی از پیمانکارها زمانی که خودروی مکانیزه را به بلوارهای اصلی می‌آورند برای کاهش میزان اصطحلاک خودرو جاروی ماشین را بالا نگه میدارند و بدون انجام هیچ کاری تنها طی مسیر کرده و در نهایت ساعت حضور ثبت می‌کنند.

نکته اینجاست که در ساعات بامدادی که خودرو مکانیزه می‌رود در صورتی که کثیفی و آشغالی در میانه بلوار و مسیر باشد وظیفه جمع‌آوری و پاکسازی مسیر به اجبار به پاکبان سپرده می‌شود؛ عملی که در صورت سرپیچی از سوی پاکبان و امتناع از انجامش با جمله ” اگر انجام نمیدهی لباس بپوش و به خانه برو” از سوی پیمانکار مواجه می شود.

بازنگری وظایف محوله پیمان های خدمات شهری شهرداری مشهد

از ماه‌ها  پیش گزارش‌های متعددی در خصوص ایجاد اشکالاتی در عملکرد برخی پیمانکاران حوزه خدمات شهری به دست می‌رسید؛ در یک مورد پیمانکار یک پاکبان را به دلیل انتشار فیش حقوقی‌اش در فضای مجازی از کار اخراج کرده بود که در نهایتا با پیگیری از شهرداری منطقه پاکبان موردنظر به کار خود بازگشت.

بسیاری از افرادی که این اطلاعات را در اختیار ما قرار دادند نگران افشای اطلاعات خود بودند و عنوان می‌کردند که پیمانکار به راحتی ما را از کار بیکار می‌کند و صدای ما در نهایت به هیچکس در این شهر نمی‌رسد بنابراین مجبور به سکوت و تحمل فضای فعلی هستیم.

اعضای شورای شهر به عنوان نمایندگان مردم باید از خود سوال بپرسند که چرا بسیاری از نیروهای شاغل در بدنه شهرداری مشهد از بیان مشکلات مجموعه خود (پیمانکار) به مدیران  بالادست واهمه دارند و میدانند که در صورت بیان مشکل و تلاش برای رفعش، تنها خودشان در این مسیر از سیستم دفع می‌شوند؟

یکی از پاکبان‌ها در این خصوص بیان داشت: اگر در کار خود امنیت شغلی را حس میکردم خیلی زودتر از این‌ها به برخی اتفاقات اعتراض می‌کردم اما عدم بهره‌مندی از امنیت شغلی سبب شده تا نتوانیم به وضع موجود و حاکم اعتراض و انتقاد کنیم.

وعده هایی که دادید چه شد؟

در ویدیویی که 61 روز پیش در خصوص فوت محسن بهامین توسط شهردار مشهد در فضای مجازی منتشر شد ، وی با خطاب قرار دادن مردم و مخاطبان عنوان کرد برای رفع این مشکل باید تقسیم کار شود مثلا «هنگام رانندگی بیشتر هوای همکاران من(فرزندان خودتان) را داشته باشید»

ارجائی همچنین در این مرقومه «تجهیز کامل پاکبانان و سایر نیروهای شهرداری به وسائل ایمنی، تلاش در جهت مکانیزه کردن فعالیت های شبانه و تقدیم یک لایحه به شورا جهت حمایت از خانواده جان باختگان» را سهم شهرداری مشهد عنوان می‌کند؛ وعده هایی که پس از گذشت بیش از 2 ماه از ارائه آنها از سوی شهردار می تواند مورد بررسی قرار بگیرد تا میزان صحت آنها سنجیده شود.

عجیب ترین حرف یک پاکبان این بود  که به دلیل عدم نظارت بر دستورات خلاف عرف پیمانکاران به نیروی پاکبان با یکی از همکارانم عهد بسته ایم که در صورت بروز حادثه برای هر کداممان ان یکی حقیقت را بیان کرده و اجازه ندهد تا خون آن یکی پایمال شود.

48

مجله خبری recive.ir

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا