آقای گنج زاده؛کمی هم حبس نفس کن قهرمان!
آقای گنج زاده؛کمی هم حبس نفس کن قهرمان!
وقتی در فینال المپیک توکیو سجاد گنج زاده مدال طلا را بر سینه زد و پس از آن قهرمانی اش را به مردم خوزستان تقدیم کرد، همه او را قهرمانی می دانستند که قرار است نه تنها سکوی المپیک که قلب مردم را هم فتح کند. با این وصف از زمان خاموش شدن مشعل المپیک تا کنون، گنج زاده در جلد یک منتقد تمام عیار فرو رفته و همه فکر و ذکرش را روی انتقاد از وزارت ورزش و… گذاشته است. مطمئنا قهرمانی در المپیک افتخار بزرگی است که نصیب هر کسی نمی شود؛ اما بهتر است آقای گنج زاده بداند که نمی توان صرف داشتن یک مدال زرین از فستیوال پنج حلقه، مدام زمین و زمین را به هم دوخت و از این و آن انتقاد کرد.
آقای گنج زاده مشکلات و خط قرمزها را همه می دانند و اتفاق جدیدی هم نیست؛ همه می دانند که این موضوع، جزو چارچوب های کشور و خط قرمزهاست؛ کم و بیش هم آن را پذیرفته اند اما قرار نیست مدام به همه انتقاد کنند.
کافی است نگاهی به کشتی گیران کشور داشته باشید که با پاداش و دریافتی کمتر از شما، در اردوها به سر می برند و با اینکه هزار برابر شما مشکل دارند، دم نمی زنند؛ این موضوع نه فقط به کشتی یا کاراته که مختص به همه ورزش ایران است؛ اما کسی نمی تواند خط قرمزهایش را رد کند و اگر هم کسی قرار است از آن ها رد شود، باید عواقبش را خودش به گردن بگیرد.
آقای قهرمان و تاریخ ساز! همان طور که همه قدر کار بزرگت در المپیک را می دانند و آن را ارج می نهند، حوصله شان از انتقادات گاه و بیگاه شما هم سر رفته؛ بهتر است یک بار هم که شده این شمشیر انتقادات را غلاف کنید و اگر می خواهید به مسابقه ای اعزام شوید یا با حریفی رقابت کنید، در عمل به آن بپردازید. همانطور که یک بار رسول خادم عطای ریاست را به لقایش بخشید تا نه خط قرمزها را کنار بزند و نه مثل خیلی ها مدام غر بزند. بهتر است شما هم با کنایه سخن گفتن را کنار بگذارید و اگر می خواهید به مسابقه ای اعزام شوید، آستین ها را بالا بزنید، سوار هواپیما شوید و قبل از آن همه تبعاتش را قبول کنید؛ نه اینکه یکی به میخ بزنید و یکی به نعل! این شما، و این گوی و میدان؛ اگر اعتراضی دارید آن را در عمل هم ثابت کنید و دست از انتقاداتی که حوصله همه را سر برده بردارید.
۲۵۷ ۲۵۱