معدنی که کابوس مردم روستا شده است/ چرایی مخالفت مردم با «معدن قلعهگاه» کامیاران+فیلم و سند
خبرگزاری فارس کردستان/شیرین مرادی؛ بیش از 90 درصد مردم روستا مخالف هستند، میگویند “بارها و بارها نامه و طومار نوشتیم و خواستیم زندگی ما را نابود نکنند. ما میخواهیم روستایی بمانیم، و دامداری و کشاورزی کنیم و تولید کننده باشیم”.
چرا برای طمع چند ساله باید همه چیز ویران شود؟ روستای ما نزدیکترین روستاها به این معدن است. از روستا تا ورودی معدن 500 متر هم فاصله ندارد و همین دلیل موثقی است که نباید در این منطقه و در این فاصله معدنکاری انجام شود اما هیچ کس به اعتراضات مردم این روستا توجهی نمیکند.
این اولین صحبت اهالی روستای «قلعهگاه» از توابع شهرستان کامیاران با تاریخی 7 هزار ساله و دارای یکی از آثار باستانی ثبت شده است، هر کدام از دردی میگویند که چندین سال است به گلویشان فشار آورده است، دنبال ایجاد تنش نیستند میگویند براساس قانون فاصله معدن با روستا و محل سکونت مردم باید یک هزار و 500 متر و از منابع آبی هم بیش از 500 متر باشد اما آنچه در عمل اتفاق افتاده کل روستا حتی تپه باستانی قلعهگاه هم جز محدوده معدن سنگ آهن قرار گرفته است.
16 نقطه روستا که کلا اراضی کشاوزی، قلعه باستانی قلعهگاه و اراضی منابع طبیعی است به عنوان معدن سنگ آهن ثبت شده و صاحب امتیاز اصرار جدی به آغاز برداشت دارد.
براساس نقشه 16 نقطه برابر با 23 کیلومترمربع از تپههای اطراف روستا از سوی صنعت، معدن و تجارت برای این معدن سنگ آهن ثبت شده است که بخش زیادی از اراضی کشاورزی، منابع آبی و بخشهای مختلف روستا را شامل میشود.
وزنه سنگین مخالفین برداشت معدن
علی سلطانیان از معتمدین آبادی میگوید: روستای قلعهگاه آخرین روستای بخش موچش است، 60 خانوار با جمعیت 350 نفر ساکن و 350 نفر دیگر به صورت فصلی در فصل کشاورزی به روستا بر میگردند.
به جز یک جاده بین مزارع، هیچ مسیر دیگری برای رسیدن به معدن که کشف شده وجود ندارد این جاده بین مزارع نیز اراضی کشاورزی مردم بوده و برای آن سند مالکیت دارند.
در این روستا 35 جفت کشاورزی(واحد شمارش سطح کشاورزی در بین کشاورزان کردستان)، 35 چشمه آب و دو رودخانه فصلی وجود دارد که مردم از این منابع آبی برای شرب، کشاورزی و دامداری استفاده میکند.
در حال حاضر دو واحد تولیدی 370 راسی دام سبک نیز در روستا فعال بوده و در کنار این واحدها مردم نیز در زمینه دامداری در کنار کشاورزی فعالیت دارند که هر دوی این واحدها با تسهیلات بانکی ایجاد شده است.
در صورت انجام عملیات اکتشاف در این منطقه نه تنها کشاورزی بلکه دامداری و تولید از بین خواهد رفت.
اینجا برای رگهها، میلیاردی باج میدهند
آقای فرهاد ساعدی هم از اهالی روستا و جزو 10 نفر نماینده مخالفین معدن قلعهگاه است، میگوید: تپه قلعهگاه 11 مهرماه 83 به شماره 11167 در مجموعه آثار تاریخی ایران به ثبت رسیده است.
این قلعه تاریخی و میراث باستانی مهم با شروع برداشت از این معدن از بین میرود، اگر یک فرغون از خاک این تپه توسط مردم برداشت شود میراث فرهنگی استان کردستان برای اهالی روستا شاخ و شانه میکشید اما اکنون در برابر این موضوع سکوت کرده است؟
به برخیها هم پیشنهاد رشوه میدهند برای اینکه منفعتشان به خطر نیفتد در حالی که ما به هیچ قیمتی اجازه نخواهیم داد حق دیگران ضایع شود.
به هر مسئولی مراجعه میکنیم، به کوه محکمی بر میخوریم لذا تصمیم گرفتیم صدای خود را به بیت رهبری برسانیم تا این حق که از مردم ضایع میشود را به گوش ایشان برسانیم.
ما کشاورز و تولیدکننده هستیم، سوال اینجاست، در کجای قانون این کشور سرمایهگذار و مسئولان حق دارند به خاطر استخراج معدن میتوانند پا روی منافع مردم و حق مردم بگذارند.
برای برداشت این معدن باید اکثر اراضی کشاورزی و منازل مسکونی روستا از بین برود، بیشتر افراد بیکار میشوند و به تولید هم ضربه میزند….
سرمایهگذار ادعا میکند بخشی از مردم روستا موافق اجرای این طرح هستند در حالیکه این افراد 5 درصد جمعیت روستاست که اراضی کشاورزی ندارند.
عاجزانه از نماینده ولی فقیه در کردستان میخواهیم شخصا به این موضوع ورود کنند و اجازه ندهند زندگی 350 نفر ساکن این روستا به خاطر زیادهخواهی عدهای نابود شود.
عاجزانه از نماینده ولی فقیه در کردستان میخواهیم شخصا به این موضوع ورود پیدا کنند
ما راه دیگری برای نجات از این فشار نداریم امیدواریم صدایمان از طریق این رسانه به گوش مسوولان نظام و رئیس جمهور برسد چرا که واقعا همه درها در استان را به روی خود بسته میبینیم.
نابودی یک روستا به چه قیمتی؟
ایرج سلطانیان دیگر ساکن روستا هم میگوید: این معدن سال 1372 به نام یکی از اهالی روستای قلعهگاه ثبت شد، مردم همان زمان به دلایل منطقی که مهمترین آن نابود شدن کل مراتع و اراضی کشاورزی و در کل زندگی اهالی روستا بود، مانع از استخراج شدند.
سال 1393 دوباره موضوع استخراج و برداشت سنگ آهن از این معدن دوباره قوت گرفت و بار دیگر با ممانعت مردم روستا روبه رو شد.
براساس تجربیاتی که از اکتشاف و برداشت معادن در سایر نقاط کشور وجود دارد مردم این روستا عمق نابودی کار را به خوبی میدانند قطعا شروع برداشت از این معادن مساوی با از بین رفتن اراضی کشاورزی و دامداری مردمان این روستا است و این موضوع را میتوان با مطالعه کوتاهی در مورد روستاهای سراسر کشور که زمانی مکان تولید و آبادانی بود و بعد از استخراج معادن نابود شدند به خوبی درک کرد.
روستای ما در کنار فعالیت قابل توجه در حوزه تولید محصولات کشاورزی، بیش از 3 هزار راس دام دارد و از بین رفتن مراتع در این روستا به معنی به خطر افتادن تولید است.
مردم روستا با توجه به چالشهایی که طی آن سالها داشتند درخواست کردند که معدن به نام روستا ثبت شود تا کسی اجازه برداشت پیدا نکند و مراتع و اراضی کشاورزی از بین نروند.
ثبت معدن با سوء استفاده از امضا و مهر اهالی روستا!
ثبت این معدن به اسم روستا نیاز به یک فرآیند داشت فردی به نمایندگی مردم قرار بود که کار را دنبال کند، ولی متاسفانه این شخص از اعتماد و مهر و امضای مردم سوءاستفاده کرد و به جای ثبت معدن به اسم روستا، در سال 97 به نام خودش ثبت کرد و در سال 99 پروانه اکتشاف را به اسم دو فرد غیربومی خارج از استان انتقال دادند.
قطعا شروع برداشت از این معدن نیاز به رضایت اهالی دارد که قریب به اتفاق مردم با برداشت معدن کاملا مخالف بوده و اجازه عبور از اراضی خود به سمت معدن نمیدهند.
آقایانی که اهل استان نیستند، اوایل سال گذشته مبالغی را به حساب افرادی واریز کردهاند و از آنها خواستهاند تا سایر مردم را راضی کنند.
افرادی در فصل زمستان که زمین پوشیده از برف بود برای کارشناسی و اعلام موقعیت معدن آمده بودند که کل منطقه را به عنوان منابع طبیعی گزارش کردهاند.
حرف ما این است اگر قرار است زمینی که ارث پدران ما بوده و جدای از ارزش مادی سرشار از ارزشهای معنوی برای تک تک اهالی روستاست از برود، نفع آن برای خود مردم باشد در حالیکه با این شرایط کنونی، تولید از بین میبرد و مردم متضرر میشوند و نفع آن به جیب سرمایهگذار میرود.
طبق قانون باید معدن یک هزار و 500 متر از روستا فاصله داشته باشد ولی این معدن حتی 500 متر هم از آبادی فاصله ندارد، نقطه بهرهبرداری از معدن باید 500 متر از منابع آبی فاصله داشته باشد که نقطه بهرهبرداری معادن این روستا با منابع آبی 10 متر هم فاصله ندارد!
آبخوری دامهای ما دقیقا در نقطه بهرهبرداری معادن است و درختان و باغات ما کلا در دل معدن قرار گرفته و همه از بین خواهد رفت.
این آقایان برای رسیدن به معدن باید از درون روستا و باغات و مزارع ما رد شوند و این یعنی تخریب همه سرمایههای ما؛ طی این سالها به اکثر مسوولان مراجعه کردهایم و دادمان را به گوششان رساندهایم ولی کسی جوابگو نبوده، تنها فرمانده سپاه موچش به داد مردم میرسد و در شرایطی که وضعیت به سمت بحرانیشدن پیش میرفت، مانع برخورد برخی از مسئولان با مردم شد.
اینکه ما جوانان این روستا با وجود تحصیلات دانشگاهی روی زمین آبا و اجدادی خودمان کار میکنیم و به ماندن و تولید در دل روستا اصرار داریم نقطه قوت است اما سوال اینجاست چرا باید مورد هجمه مسئولان قرار بگیریم؟
براساس قانون، هرگونه تعدی و ورود بدون اجازه مالک به هر ملکی تخلف است، سوال بنده این است که با کدام ماده قانونی به خودشان اجازه میدهند ما را به زور وادار به این کار کنند!
همین چند روز پیش بود که قاضی پرونده وارد روستا شد و از مردم خواست موافقت و یا مخالفت در مورد برداشت از معدن اعلام کنند که مردم قاطعا پاسخ منفی دادند که اجازه نمیدهیم و راضی به این کار نیستیم.
اگر قرار است کل زندگی ما نابود شود پشت این نابودی حداقل برای ما هم ارزشی داشته باشد نه اینکه به خاطر فلان سرمایهگذار نابود شویم.
اگر قرار کل زندگی ما نابود شود پشت این نابودی حداقل برای ما هم ارزشی داشته باشد
قانون ملاک عمل مسئولان باشد
در بحث جادهسازی و حتی اجرای پروژهها اول رفع معارض انجام میشود، براساس قانون صحبت میکنیم همه کارها در کشور براساس قانون اساسی انجام میگیرد کجای این قانون اجازه داده افرادی به زور صاحب خانه و ملک دیگران شوند؟ اگرهم قرار است معدن اجرایی شود، 50 درصد درآمد آن به مردم واگذار شود.
ناقوس ناامنی
محمد که بعد از سالها غربت و کارگری در تهران به روستا مهاجرت معکوس داشته، توانسته با خریداری دام سبک در پازل تولید کشور نقشآفرینی کند، میگوید: بعد از سالها کارگری عطای زندگی شهری را به لقایش بخشیدیم و به همراه خانواده به روستا برگشتیم.
تمام سرمایه و پساندازمان را در حوزه دامداری هزینه کردم و خوشبختانه الان نه یک کارگر ساده در شهرهای غربی بلکه یک تولیدکننده موفق هستم.
دامداری و تولید در روستا به دو موضوع مهم آب و آبادنی ارتباط دارد، اکتشاف معادن مراتع و آب را از بین میبرد و من تولیدکننده را نابود خواهد کرد.
اگر معدن کلید بخورد من دامدار مرتعی برای تغذیه دامهایی که بیش از 100ها راس است ندارم و باید آواره کجا شوم..
سالانه بالغ بر 300 راس دام سبک به بازار تزریق میکنم باید دوباره آواره شهرها برای کارگری یا دستفروشی بشوم.
افراد به اصطلاح سرمایهگذار وعده شغل به اهالی روستا میدهند اما سوال من به عنوان یک تولیدکننده از آقایان این است که میخواهند چه شغلی به ما بدهد که بالاتر از تولیدکنندگی است!
کسانی که در این روستا زندگی میکنند هیچ دستگاه و ماشینآلاتی برای استخراج معدن ندارند پس در نتیجه برای چند صباحی باید کارگر ساده باشند که به نظر هر فرد عاقلی ارزش آواره شدن ندارد. بعد از شروع اکتشاف معدن زندگی برای مردم از کشاورز و دامدار غیرممکن خواهد شد.
26 هکتار از مرغوبترین اراضی کشاورزی و مراتع این روستا که بیش از 35 جفت زمین کشاورزی و بالاتر از 3 هزار راس دام سبک دارد به خاطر منافع چند نفر کاملا نابود میشود.
سرمایهگذار اعلام کرده به هر خانوار ماهیانه 3 میلیون تومان حقوق پرداخت میکند و یک نفر را بیمه میکند خانواده ما چهار برادر هستیم این 3 میلیون و بیمه شامل کدام یک از ما خواهد شد، این پیشنهاد خود به خود دعوای خانوادگی ایجاد میکند.
اعتراض نماینده سابق مجلس به معدن قلعهگاه
سیداحسن علوی نماینده سابق سنندج دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی به نحوه واگذاری معادن و به خصوص قضیه معدن قلعهگاه معترض شده بود و در قسمتی از این نامه آورده بود: “مردم موچش علاوه بر مکاتبات جمعی در مراجعات مکرری که به اینجانب داشتهاند نسبت به واگذاری این معدن به افراد غیربومی اعتراض کرده و اعلام کردهاند که بهرهبرداری از معدن موصوف صدمات زیادی به محیط زیست و خساراتهای جبرانناپذیری به مزارع کشاورزی اطراف آن وارد میکنند لذا شدیدا نگران و معترضند و اینجانب به عنوان حافظ منافع ملی و مصالح عمومی کشور و خاص موکلین شریفم همراه با آنان نسبت به واگذاری معدن مذکور و سایر معادن استان به افراد غیربومی با وجود محدودیتهای فراوان استان و درصد بالای بیکاری اعتراض دارم”.
انتقاد از نحوه برخورد و توهین فرماندار
مهدی سلطانیان صاحب واحد تولیدی چندصد راسی دام سبک در این روستا هم میگوید: تقاضای ما از رسانهها این است که صدای مردم این روستا را به گوش مسئولان برسانید حرف مردم این روستا این است، جادهای که برای این معدن باید کشیده شود از درون زمین کشاورزی مردم است.
روستا کمتر از 500 متر با نقاط معدنی که تعیین شده فاصله دارد اراضی کشاورزی و منابع آبی ما در این محدوده قرار گرفته و شروع اکتشاف در این معدن که بیش از 26 نقطه روی نقشه تعیین شده همه این سرمایهها را از بین خواهد برد و به تعبیر مردم را به خاک سیاه می نشاند.
شغل اصلی مردم روستا دامداری و کشاورزی است اکتشافات معدن بزرگترین آسیب را به مردم روستا وارد میکند، مردم روستا با کمترین امکانات توانسته اند امروز نقش خود را در عرصه تولید ایفا کنند و به جای کارگری در شهر و زندگی در مناطق حاشیه شهرها روستاها را آباد کنند چرا باید مورد ظلم قرار گیرند و به جرم دفاع از حق خود و زمین پدری توسط فلان مسوول مورد بدترین برخوردها و توهینها قرار گیرند!
مگر نه اینکه فرماندار و مسئولان در نظام مقدس جمهوری اسلامی شأنی جزء خدمت به مردم برایشان تعریف شده است، چرا باید در رفتار اینگونه نباشد، فرماندار کامیاران در جلسهای که برای معترضین برگزار شد به شخص بنده میگوید: شما چند تا گاو و گوسفند دارید امروز و فردا ورشکسته میشویی، ما نیاز به سرمایهگذار داریم بهتر است. سوال من این است، چرا بجای تشویق امثال ما به دامداری و تولید، احساس ورشکستگی و ناامیدی به ما تزریق میکند، آیا از دیدگاه آقای فرماندار من فقط به دلیل اینکه نمیتوانم سرمایهگذار معدن باشم آدم نیستم؟ از دیدگاه ایشان فقط کسی انسان قلمداد میشود و حق اعتراض و سخن گفتن دارد که سرمایهگذار باشد؟
فرماندار کامیاران خودش مکتوب مخالفت مردم روستا به صنعت، معدن وتجارت اعلام کرده و در آن به موضوع چشمهها هم اشاره کرده است اما اکنون اینگونه با مردم سخن میگوید..
بیتفاوتی نمایندگان مجلس به مشکلات مردم
سلطانیان میگوید: در حالی است که رهبر معظم انقلاب مسئولان را به رعایت احترام مردم امر میکنند. چرا روستائیان تنها در زمان انتخابات برای نمایندگان ارزشمند هستند و بعد از آن در قبال مشکلات مردم تا این اندازه بیتفاوتاند.
کاندیداهای نمایندگی مجلس در فصل زمستان با زنجیرچرخ هم به روستاها سر میزنند اما اکنون پیگیر چنین مشکلاتی نیستند.
اینکه کار تولید، کشاورزی و دامداری را به کارگری در معدن ترجیح میدهیم حرف زور نیست.
تولیدکننده هستیم کارگری معدن نمیخواهیم
از رسانهها میخواهیم صدای مردم این روستا را به مسئولان نظام برسانند چرا که مسئولان زیادی در کردستان این ظلم به مردم را نمیبینند.
تولید در کشور جز مهمترین اولویتها و از تاکیدات مقام معظم رهبری است ما نیازی به کارگری در معدن نداریم اجازه دهید بدون مشکل روی زمینهای کشاوزی خود کار کنیم و به امر دامداری و تولید بپردازیم.
دولتمردان در استان میگویند، کشور به معادن و اکتشاف نیاز دارد ما هم به عنوان اهالی روستا قبول داریم، اما اگر قرار است بخاطر این اکتشاف زندگی و کشاورزی و دامداری اهالی یک روستا نابود شود در قبالش چه چیزی به ما میدهند، کارگری در معدن را نمیخواهیم.
در قانون معادن اولویت با افراد بومی است آیا این آقای سرمایهگذار که حدود 500 کیلومتر دورتر از کردستان است، بومی این منطقه بحساب میآید که به خاطرش حاضر هستند تا این میزان مردم را تحت فشار و حتی تهدید قرار دهند!
آبی که سپاه روی آتش ریخت
مهدی میگوید: تنها کسی که در این شرایط سخت کنار مردم بود سپاه موچش بود که اجازه نداد مردم را تحت فشار قرار دهند.
مافیای معدن شکل گرفته، آقای فرماندار به جای اینکه پشت مردم را بگیرد و به نحوی منطقی پا درمیانی کند…
فرماندار کامیاران هم به جای اینکه پشت مردم را بگیرد و به نحوی منطقی پا درمیانی کند آتشبیار معرکه شده است
دنبال دعوا و تنش نیستیم ولی اگر قرار باشد به خاطر منفعت چند نفر منافع اهالی یک روستا به خطر بیفتد تا پای جان برای دفاع از حقمان میایستیم و حاضر به قبول هر نوع مجازات در راه احقاق این حق هستیم.
ایجاد دودستگی در روستا
آقا صحبت عضو شورای روستای قلعهگاه هم میگوید: میخواهند با ایجاد دو دستگی در بین اهالی روستا و یا پیشنهاد رشوه کار خود را پیش ببرند.
براساس قانون حق با اهالی روستا است، نمیشود حق ما را به هر قیمتی ضایع کنند، به ما میگویند یک نفرتان را بیمه میکنیم و 6 نفر از خانمهای روستا را هم بکارگیری میکنیم طرح این موضوع موجب عصبانیت یکی از اهالی روستا شد چرا قبل از بیان مطلب عواقب آن را نمیسنجند، فرصت داده شده برای شروع برداشت روبه پایان است و به همین دلیل خود را به آب و آتش میزنند که دهن مردم را ببندند.
و اما…
مردم روستای قلعهگاه مطالبات خود را به زبانی ساده و قابل درک بیان کردند و در این زمینه از مسئولان استانی و کشوری انتظار دارند تا در اولین فرصت نسبت به رفع مشکل آنان اقدام کنند.
پرواضح است تنها با محق دانستن مطالبات مردم هیچ مشکلی حل نخواهد شد، مردم روستای قلعهگاه انتظار دارند به صورت قانونی و کاملا منطقی در زمینه معادن سنگ آهن اطراف این روستا تصمیمگیری شود و اگر قرار است اکتشافی به قیمت آوارگی آنان و از بین رفتن تولید در این روستا صورت بگیرد، نه سیخ بسوزد نه کباب!
در طول تاریخ بشریت هرجا آب بوده آبادانی هم شکل گرفته است، مردم قلعهگاه مصمم به ماندن و زندگی به روال گذشتگان خود و تولید و کار روی زمین و در عرصه دامداری هستند.
انتهای پیام/2330/71/ی