انتقاد زهیر توکلی از ادغام موسسات ارشاد/ کار غلطی کردید و شعر و داستان را پایین آوردید
زهیر توکلی، شاعر، منتقد و حافظپژوه پس از یک سال از ادغام موسسات زیر مجموعه معاونت فرهنگی با انتقاد از این رویه و بیتوجهی به حوزه شعر و داستان در پی این ادغام اظهار داشت: پس از ادغام «بنیاد شعر و ادبیات داستانی» در دیگر موسسات وزارت ارشاد، بنیاد به یک «دفتر» مبدل شد، در حالی که در دولت نهم و دهم برای این حوزه «قائم مقام شعر» تعریف و پس از آن این دفتر به «بنیاد» تبدیل شد و در دوره اخیر از سال گذشته بنیاد مجددا به «دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی» تنزل داده شد.
* ادغام بنیاد شعر و ادبیات داستانی ضایعه بود
این شاعر ضمن اشاره به فعالیتهای خود در سالهای گذشته در جوایز ادبی و همکاری با بنیاد شعر و ادبیات داستانی، ابراز داشت: از دید بنده، این ادغام و تنزل یک ضایعه بود؛ فارغ از جنبههای اداری و تخصصیاش؛ چرا که هر فرد شاعر و یا نویسنده با وجود این بنیاد تصور میکرد جایی در ارشاد با بودجه جداگانهای وجود دارد؛ آن هم با نظارت قائم مقام وزیر ارشاد که با حوزه وزارتی کار میکند و به نوعی به شعر و داستان و ادبیات خلاق، اعتباری داده میشود. این کار مبارکی بود؛ چرا که در ارشاد برای سینما و تئاتر و موسیقی معاونت و دفتر داریم، اما جایگاه شعر و ادبیات که به نوعی در کشور ما جنبه مهمی دارد در ارشاد حداقل به لحاظ اداری مطلوب نیست و به نظر میرسد وجود بنیاد شعر و ادبیات داستانی، اهمیت آن را دو چندان کرده بود.
توکلی جایگاه بنیادی مستقل به نام شعر و ادبیات داستانی را مرتبط به گسترش ادبیات خلاقانه دانست و یادآور شد: نفس اینکه در وزارت ارشاد بنیادی وجود داشت و جایگاه اداری آن فراتر از دفتر کنونی بود و مشکلات حوزه ادبیات با شخص وزیر و معاون فرهنگی مستقیم مطرح میشد، بسیار مهم بود.
وی همچنین در بخش دیگر سخنانش تصریح کرد: در مدت حیات بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، در جلسات نقد کتاب و هم در برگزاری شعر فجر دو دوره به عنوان داور حضور داشتم، همچنین در پایگاه نقد شعر و داستان فعال بودم، این سالها فعالیت مثبت دیدم، این فعالیتها از زمان آقای حسنی آغاز و در زمان آقایان مهدی قزلی و بعد بهروز جلالی ادامه یافت، زیرا فضای ادبیات و کار حرفهای در بنیاد حاکم بود و به نوعی سیاست زده نبود، چون افرادی چون مهدی قزلی و جلالی از بدنه ادبیات خلاقانه کشور رشد کرده بودند.
* جشنواره شعر فجر در بنیاد شعر و ادبیات داستانی از حالت محفلی خارج شد
این شاعر همچنین به فعالیت ۲۳ ساله در فضای مطبوعات و شعر اشاره کرد و بیان داشت: مدیری اینگونه فرهنگی که از جنس این هنر باشد کم داریم. یکی از بدبختیهای ما در این چهل و اندی سال توهم مهندسانی است که فکر میکنند میتوانند مدیر فرهنگی باشند.
وی ادامه داد: از نزدیک در بنیاد شعر و ادبیات داستانی شاهد بودم جشنواره شعر فجر به نظم و سامانی رسید. چرا که پیش از آن تعریف نداشت، اما از آن حالت آشفتگی خارج و به وحدت رویه رسید. از همه مهمتر اینکه جشنواره شعر فجر که در سالهای گذشته «کنگره شعر» بود از این حالت خارج شد و بخش کتاب سال شعر به این جشنواره متصل شد و شعر در حاشیه جایزه کتاب سال نماند. به نوعی شاعران و داوران مختلف، واضح و شفاف آثار را داوری کردند.
توکلی تصریح کرد: با مدیریت درست در آن سالها کشتی مدیریتزده و سیاسی شعر فجر که به نوعی متاثر از فضای سیاسی کشور بود با آبرومندانهترین شکل پهلو گرفت. بنده دو دوره داور بودم و شهادت میدهم که هیچ گونه فشار از بالا و اعمال نظر و یا تقدیم و تاخیر شاعرانه به لحاظ ایدئولوژیک در آن وجود نداشت. فضا کاملا دوستانه و منطبق بر قانون بود.
* «آموزش شاعری» در سالهای گذشته زیر نظر بنیاد شعر سزاوار تقدیر است
توکلی در ادامه با تذکر این نکته که مگر ما چند مدیر فرهنگی در کشور داریم که در حوزه خود معتبر باشند، توضیح داد: عملکرد درخشان دیگر که در بنیاد شعر و ادبیات داستانی در آن سالها دیدم و سزاوار تقدیر است مساله «آموزش شاعری» است. چرا که در کشور ما چند مشکل دارد. نخستین موضوع «محفل زدگی» است. میبینیم که هر محفلی پاتوق چند شاعر شده و چند پیشکسوت هم در آن حاضرند، اما خیلی از این محافل دارای پیر هستند؛ در حالی که آن فرد استعدادها را هدر میدهد و دارای چنین جایگاهی نیست. یا در خیلی مناطق چنین محافلی وجود ندارد و شعرای جوان کسی را ندارند که راهنمایش باشند، اما برای نخستین بار در جمهوری اسلامی سایت جامعی در بنیاد شعر و ادبیات داستانی در سالهای گذشته با عنوان «پایگاه نقد شعر و داستان» تاسیس شد که در آن شعرا و نویسندگان علاقهمند از ۱۶ تا ۷۰ ساله حضور داشتند که قادر بودند رایگان ثبت نام کنند و آثار خود را برای بررسی ارائه دهند، جالب اینکه حتی میتوانستند انتخاب کنند که فلان شاعر، شعرشان را نقد کند.
* مدیر فرهنگی متخصص در حوزه شعر و داستان کم داریم
این داور جشنواره شعر فجر با بیان اینکه تعداد زیادی منتقد شعر که همه شعرای حرفهای هستند، طی این سالها با سلائق و از نحلههای ادبی مختلف در این پایگاه دور هم جمع شده بودند تا به ادبیات بها دهند، گفت: این اتفاق بینظیر در حوزه آموزش هنر ادبیات در کشور افتاد و آثار به صورت اثرمحور بررسی شد.
وی با نام بردن از اساتید برجسته فعال این حوزه در این پایگاه شعر تصریح کرد: مجموعا فکر میکنم صد منتقد در کنار چند هزار شاعر در این سالها توانستند نقد عمیق و نه سطحی روی آثار انجام دهند؛ به عبارتی با آثار این شاعران به نحوی برخورد میکردیم که گویی شعر یک شاعر بزرگ را نقد میکنیم.
این منتقد کشورمان با اشاره به فعالیت دلسوزانه غلامرضا طریقی و اینکه این سایت با ابتکارات وی سرپا شد، تاکید کرد: او خود شاعر حرفهای است، اما از مسئولان وزارت ارشاد میخواهم قدر این افراد را بیشتر بدانند، این افراد به راحتی به این مرتبه نرسیدهاند. در کشورمان مدیر فرهنگی متخصص در حوزه شعر و داستان کم داریم، حالا که چنین افرادی فعالند و اهالی این حرفه هم قبولشان دارند، باید قدر بدانیم.
توکلی در بخش دیگری از سخنانش به یک اتفاق خوب دیگر در چند سال پیش از ادغام موسسات ارشاد اشاره کرد و افزود: در سالهای گذشته یکسری از نویسندگان موفق حوزه رسانه مثل «احسان حسینی نسب» و «احسان رضایی» که نشان داده بودند در حوزه ژورنالیسم کاغذی (دورهای که رسانههای اینترنتی رواج نداشت) موفق بودند که در بنیاد به کار گرفته شدند که جذب این افراد از بدنه رسانهها، اتفاق خوب مدیریتی بود.
توکلی درباره تدوین آئین نامه برای دو جایزه مهم ادبی کشور در سالهای گذشته برای در برگیری بیشتری از آثار در داوریها هم به نکتهای اشاره کرد و عنوان داشت: سامان دادن به جایزههایی مثل جلال آل احمد و پروین اعتصامی از دیگر اقدامات مهم بود زیرا در آن دوران برای این دو جایزه ادبی مهم کشور آئین نامه اجرایی نوشته شد و طبق این آئین نامه تصویب شد که حتی کارمندان بنیاد و نه تنها داوران و هیات علمی حق شرکت در آنها را ندارند و کتابهایشان باید از گردانه داوری خارج شود. این اتفاقات مبارک است باید قدر دانست.
* بخشی که به جایزه جلال جانی دوباره داد
وی در پایان متذکر شد: خیلی از کتابهای خاطرهنگاری جنگ که هم جنبه تاریخنگاری دارد و هم ادبی، حیف بود در جایزه جلال مورد بررسی قرار نگیرند. از این رو در جایزه جلال بخش «مستندنگاری» ایجاد و جایزه این بخش به آثاری هم اعطا شد. این اقدام ارزندهای است چرا که یکی از غفلتهای ما این بود که برخی شاهکاریهای ادبی جهان زندگینامه دیگرنوشت و یا خودنوشت هستند. در حالی که ارزش مستندنگاری دارند و میتوان به بخشی از تاریخ از آن طریق دسترسی پیدا کرد. از سوی دیگر ارزش ادبی هم دارند. از این رو بخش مستندنگاری به جایزه جلال اضافه شد. این موارد در آئین نامه ثبت شد و در جایزه جلال دیده شد. بنابراین این اقدام هم بسیار ارزشمند بود.
انتهای پیام/