من در خانه قلبم درد گرفت؛ مربیان تیم ملی به دریا و چمن نگاه میکردند/ تعویضها باری به هر جهت بود/ نیمکت تیم ملی کوچک است
جلال چراغپور در خصوص تساوی تیم ملی مقابل کره جنوبی در ورزشگاه آزادی، به طور ویژه نکتههای فنی این مسابقه را آنالیز کرد:
*در بازی با امارات متوجه شدیم مرکز دفاع ما دچار شکاف است. در آن صحنه که شجاع خلیلزاده به تک به تک نرسید و اخراج شد شانس ما بود که با VAR بررسی کردند و او برگشت. الهی شکر اما آیا زنگ خطر را برایمان به صدا درنیاورد؟ این یک سؤال بزرگ از کادر فنی است. شما که دیدید بین کنعانیزادگان و خلیلزاده شکاف و نقص وجود دارد. یکبار جستیم و ضربه نخوردیم. یارمان از اخراج برگشت که در دنیا تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده بود. حالا در بازی با کره جنوبی آیا از این آسانتر میتوانستیم گل بخوریم؟
*گلی که خوردیم آنقدر ساده بود که خود زننده گل فکر میکرد آفساید، خطا و یا اتفاق دیگری شده است! مگر میشود یک تیم ملی به این سادگی گل بخورد؟ باید از این بازی درس بگیریم که مرکز بین دو دفاع وسط در سیستم چهار دفاعه نمیتواند دو هافبکه باشد. یک هافبک باید مسئولِ درِ مرکز باشد.
*در سیستم ۱-۳-۲-۴ یکی از هافبکها مانند نورالهی باید در پست هافبک بازی کند نه اینکه به ۶ قدم برود، توپ از دست برود و از طرفی عزتاللهی تنها بماند. ما این صحنه را خیلی دیدیم. قبل از دقیقه ۲۵ میتوانستیم یک گل دریافت کنیم. سانتری انجام شد و اگر توپ به هر کجای پای بازیکن کره میخورد گل میشد. او عزتاللهی را دریبل کرد. در این صحنه عزتاللهی لب خط چه کار میکرد؟ پس منظر دوم این بود که مقابل امارات این اشکال را دیده بودیم و دوباره مقابل کره اتفاق افتاد و گل خوردیم.
*بعد از ۱۰ برد متوالی دیدیم اگر فشار تاکتیکی روی تیم از حدی بگذرد، سرمربی ما سورپرایز میشود و کاری نمیکند. صبر میکند ببیند چه میشود! با این شرایط در دقیقه ۹۳ نزدیک بود گل بخوریم و ببازیم. پس در منظر سوم متوجه شدیم وقتی فشار تاکتیکی روی تیم ملی اضافه شود سرمربی ما دچار سورپرایز میشود.
*نیمکت ما برای مشاوره دادن به سرمربی کوچک و ضعیف است. منظور این نیست که هاشمیان یا کریم باقری مربیگری بلد نیستند. با مربیگری آنها کاری نداریم. این کار را بلدند اما مشاور کسی است که از در فوتبال وارد شده و از پنجره آن بیرون رفته باشد. او باید مشاوره میلیمتری بدهد. در بازیهای سخت مشاور گواردیولا در گوش او صحبت و میگوید که چه کار کند یا مشاور یورگن کلوپ که مربی سال اروپا شد حتی گاهی اوقات به او پرخاش میکند تا حرفش را بقبولاند.
*هر وقت دوربین نیمکت تیم ما را نشان داد دیدیم که خیلی با طومانینه ایستادهاند. نمیدانم، شاید منظره دریا یا چمن را نگاه میکردند! هیچ عکسالعملی نداشتند. مگر هنر است که شما را بدون عکسالعمل نشان بدهند؟ اتفاقات شما باید در تب و تاب باشید. ما در خانه قلبمان درد گرفت!
*تمام تعویضها باری به هر جهت بود. آیا قلیزاده و امیری بد بازی کردند؟ ۲ دقیقه مانده به پایان بازی چه تعویضی بود؟ آنهایی که گلها را خراب کردند یا به تیرک زدند میدانند موقعیت بازی چگونه است. در دقایقی که ممکن است هر لحظه مهاجم یا هافبک ما گل بزند یا نوراللهی شوتزنی کند. بازیکن ۹۰ دقیقه بازی کرده در همان ۲ دقیقه یادمان افتاده که نوراللهی یا طارمی یا جهانبخش خسته هستند؟ این چه سبک تعویض بود؟ اگر فکر میکنید بازیکنانی که بیرون زمین هستند وارد زمین شوند روند تیم را بهتر میکنند باید حداقل ۵ تا ۱۰ دقیقه به آنها فرصت بدهید و بعد ۸ تا ۱۰ دقیقه هم به آنها بازی برسد. من در دنیا تیم ملی ایتالیا را میبینم که آن هم با دو گروه مهاجم بازی میکند اما به آنهایی که وارد زمین میشوند وقت میدهد تا قدرت، خلاقیت و فوتبالشان را دیکته کنند.