ایلام

کنگره تمام شد ولی انتظار مادر برای آمدن فرزند شهیدش تمام نمی‌شود

خبرگزاری recive از ایلام، شهادت یعنی ایثار و از خودگذشتگی؛ شهید یعنی کسی که از همه چیز خود گذشت برای هدفی متعالی، اینکه بتوانی از زندگی  و عزیزانت دل بکنی و بگذری، جانت را کف دستت بگیری کار بسیار متعالی و مهمی است، اگه تمام جملات و کلمات دنیا هم یک جا شوند نمی‌توانند درباره شهدا آنگونه که باید نوشت.

شهید جاویدالاثر نعمت‌الله جابری در سن ۱۳ سالگی به عنوان بسیجی وارد جبهه حق علیه باطل شد و بعد از چند سال به عنوان فرمانده دسته گردان ۵۰۲ مشغول فعالیت شد و چندین عملیات شرکت کرد تا در مورخه ۲۵ اسفند ۶۹ در عملیات انتفاضه اول به شهادت رسید و هنوز جسد این شهید عزیز پیدا نشده است.

پول فروش شیر را برای کرایه رفت و برگشت جبهه نعمت هزینه می‌کردم

مادر شهید از انتظار و سختی‌هایش می‌گوید: نعمت بسیار خوشرو، مهربان و مادر دوست بود، آن موقع ما وضع مال معمولی داشتیم و من چون نعمت را خیلی دوست داشتم به انتخابش که رفتن به جبهه بود احترام گذاشتم؛ همیشه شیر گاوم را می‌بردم می‌فروختم و پولش را برای کرایه رفت و برگشت به جبهه نعمت هزینه می‌کردم.

وی با اشاره به اینکه ۵ پسر و ۴ دختر دارم و چند سال پیش یکی از پسرانم به اسم نعمان هم تصادف کرد و به رحمت خدا رفت افزود: هنوزم با نداشتن قبر و نیامدن جسد نعمت کنار نیامده‌ام؛ به خاطر همین خودم آمده‌ام برای شهید نعمت یادبودی از عکس‌هایش بالای سر قبر نعمان درست کردم تا هر وقت که دلتنگ نعمت هم هستم آنجا دلم آرام بگیرد، انتظار کمرم را شکسته و گریه‌هایم بر سر قبر نعمان برای نبود نعمت چشمم را کم سو کرده است.

مادر شهید جابری گفت: آخرین باری که خوابش را دیدم پارسال بود که به من گفت:« مادر من جام راحته دیگه نمیام، تو هم به فکر خودت باش.» بعد از این خواب فهمیدم نعمت می‌خواهد تا ابد جاویدالاثر بماند؛ من هم به خواسته‌اش احترام می‌گذارم ولی تا آخرین لحظه عمرم منتظر آمادن نعمت می‌مانم.

در عملیات والفجر 10 برای مقابله با نیروهای دشمن آماده شد

علی چشفر همرزم شهید جابری گفت: در عملیات والفجر ده منطقه شاخ شمیران همزمان با بقیه لشگریان و تیپ‌های دیگر لشگر ۱۱ امیرالمومنین(ع) خود را برای انجام عملیاتی در ارتفاعات شاخ شمیران آماده می‌کرد.

وی ادامه داد: زمانی که ما برای تصرف ارتفاعات شاخ شمیران به خط زدیم و ارتفاعات تصرف شد ۹۰ درصد نیروهای دشمن در حال آماده باش بودند ولی رزمندگان با رشادت‌های خود توانستند ارتفاعات را تصرف و منطقه عمومی شاخ شمیران را از دشمنان پس بگیرند.

چشفر با اشاره به اینکه پاتک‌های دشمن برای پس گرفتن شاخ شمیران از صبح شروع می‌شد و همچنان ادامه داشت گفت: شهید جابری در ضلع شرقی ارتفاعات شاخ شمیران قرار داشت که فقط چهار نفر برای این شهید عزیز گلوله گزاری و آرپیچی آماده می‌کردند؛ شهید آرپیجی را کنار زد و با تیربار می‌جنگید.

وی ادامه داد: جنگی که در سینه شاخ انجام گرفت می‌توان گفت لبیکی بود به شهدای کربلا چرا که وقتی منطقه عمومی شاخ را نگاه می‌کردی کوره‌ای از آتش را می‌دیدی، آب‌های فصلی که از ارتفاعات شاخ سرچشمه می‌گرفتند و آرام آرام به همدیگر وصل می‌شدند و نهری تشکیل می‌دادند معلوم نبود آب است یا خون چرا که شهدا و مجروحین در ارتفاعات در خون خود می‌غلطیدن تا این انقلاب پا بر جا بماند و الان ما بتوانیم اینگونه سربلند در دنیا حرف بزنیم.

وی افزود: شهید جابری یکی از رزمندگانی بود که در تصرف شاخ شمیران و بعد از پاتک‌های پی در پی دشمن باید از آنها نام برد.

کنگره‌ی شهدا تمام شد و اما مادر شهید جابری همچنان منتظر آمدن شیر مردش می‌ماند؛ ما جوانان این مرز و بوم تا ابد مدیون این رشادت‌ها و از خودگذشتگی‌ها هستیم.

انتهای پیام/ ۹۷۰۸۱۱/ ق


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا