وزارت اقتصاد: سرعت گردش اطلاعات در بازار سرمایه تغییرات کم سابقهای را تجربه کرد
وزارت اقتصاد: سرعت گردش اطلاعات در بازار سرمایه تغییرات کم سابقهای را تجربه کرد
به گزارش خبرگزاری recive، در توضیح ارسالی این وزارتخانه به recive تاکید شده است: چهار بورس رسمی در بازار سرمایه کشور فعالیت دارند که عبارتند از بورس اوراق بهادار تهران، فرابورس ایران، بورس کالای ایران و بورس انرژی. اوراق بهادار از نوع سهام در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران مورد معامله قرار میگیرد. در حال حاضر شاخصهای مختلفی با کارکردهای متفاوت جهت پاسخ به نیاز سرمایهگذاران و فعالان بازار در هر یک از این بورسها طراحی و محاسبه میشود. از جمله میتوان به شاخص کل (وزنی ارزشی)، شاخص کل هم وزن، شاخص قیمت (وزنی ارزشی)، شاخص قیمت هم وزن، شاخص شناور آزاد، شاخصهای صنایع و … اشاره کرد. این شاخصها بر اساس استانداردهای بین المللی و رابطه ریاضی مشخصی محاسبه می شوند و بعنوان یک نماگر ابزاری مناسب برای توصیف عملکرد کلی بازار و شرایط حاکم بر آن هستند. منتهی لازم است یک تحلیلگر حرفهای در استفاده از این شاخص ها، به تعریف، روش محاسبه و کارکرد مختص به هر یک از آنها توجه نماید.
شاخص قیمت در بورس اوراق بهادار تهران در فروردین ماه سال ۱۳۶۹ محاسبه و تحت عنوان شاخص کل منتشر شد. از تاریخ ۱۶/۰۹/۱۳۸۷ به بعد، «شاخص قیمت و بازده نقدی» بجای شاخص قیمت تحت عنوان شاخص کل محاسبه و منتشر گردید. در واقع شاخص جدید در بستر یک سامانه محاسباتی جدید بر اساس سود نقدی تقسیمی از سوی ناشران نیز تعدیل گردید. در محاسبات شاخص کل (وزنی ارزشی) همانگونه که از نامش پیداست، هر نماد متناسب با ارزش بازار خود بر روی شاخص و تغییرات آن اثرگذار میباشد.
در محاسبه شاخص کل هم وزن برخلاف شاخص کل (وزنی ارزشی)، معیار وزندهی شرکتها ارزش بازاری آنها نبوده و وزن برابری در ابتدای هر دوره برای تمامی شرکتها در نظر گرفته میشود. به بیان دیگر، ابتدای هر دوره در محاسبه شاخص کل هم وزن، ارزش ریالی برابری برای تک تک شرکت ها لحاظ میشود. بدین ترتیب حتی اگر ارزش بازاری شرکتی دو برابر ارزش بازاری شرکت دیگری باشد، تأثیر آن دو شرکت بر روی شاخص یکسان خواهد بود. بدیهی است تحلیلگر با توجه به تعریف، روش محاسبه و مورد استفاده هر شاخص، باید به آنها استناد کند. به طور مثال برای ارزیابی تغییرات سطح عمومی قیمتها در بازار سهام بدون توجه به وزن آنها در بازار، شاخص کل هم وزن نیز بصورت لحظه ای محاسبه و گزارش میشود.
پس از تصویب بندهای حمایتی از بازار سرمایه در ۵ بهمن ماه ۱۴۰۰ و ابلاغ آن در ششم بهمن از سوی معاون اول محترم رئیسجمهور، شاخص کل بورس تهران (وزنی ارزشی) حدود ۱۰.۶ درصد رشد و شاخص کل بورس تهران (هم وزن) ۶.۸ درصد رشد داشته است. بررسی ۳۵۳ نماد بورسی نشان میدهد تعداد روزها با میانگین بازدهی مثبت نسبت به روزهای قبل از تاریخ ۵ بهمن افزایش یافته است که موثر بودن این بندهای حمایتی دولت است. از طرفی میانگین بازدهی ۲۴ شرکت بزرگ که ۶۴ درصد ارزش بورس تهران را تشکیل میدهند ۱۱.۸ درصد بوده است درحالیکه میانگین بازدهی کلیه ۳۵۳ نماد بورسی ۴.۴ درصد میباشد. این تفاوت بخوبی در اختلاف بازدهی میان شاخص کل وزنی ارزشی و شاخص کل هم وزن بورس اوراق بهادار تهران نیز نمود پیدا کرده است. لذا نکته حائز اهمیت آنست که هر شاخص بخوبی مفاهیم مختص به روش محاسبه خود را بیان میکند و تحلیلگر در موارد استفاده از هر شاخص باید به این تعاریف و روشهای محاسبه آن توجه داشته باشد. این نکته را نیز در در نظر بگیریم که نهادهای مالی بزرگ در مقاصد سرمایهگذاری خود به اندازه بنگاه نیز توجه دارند و اینکه رفتار معاملاتی در این نمادها در نتیجه مشارکت تعداد بازیگران بیشتری متمایز از نمادهای کوچک میباشد، به این معنا نیست که شاخص کل نمایشی یا مصنوعی است، ضمن اینکه آنچه یک تحلیلگر حرفهای مایل است دقیقتر بررسی نماید از طریق محاسبه و انتشار انواع شاخصهای دیگر میسر میباشد.
در تکمیل توضیحات این یادداشت لازم است تاکید شود که اساساً بازار سرمایه و تحولات در این بازار معلول تحولات در بخش حقیقی اقتصاد است. در واقع، اثرات تغییر در متغیرها و ریسکهای حوزههای سیاسی، اقتصادی، تجاری، اجتماعی و … در قیمت سهام، صنایع مختلف و به تبع آن بازار نمود پیدا میکند. منتهی بواسطه مختصاتی که در آن قرار داشته باشیم، شدت و ضعف این اثرگذاری متغیر است. همینطور تأخیر در شروع اثرات ناشی از تغییر متغیر و زمان ماندگاری اثر نیز برای هر مسئلهای متفاوت خواهد بود. در مقطعی صرفاً بحث نرخ ارز خارجی، مناسبات سیاسی یا فرضاً جنگ در نقطهای از جهان مطرح میشود و ماندگاری اثر آن چند ماه زمان میبرد. اما در مقطع دیگری تعدد متغیرها بیشتر یا کمتر میشود و ماندگاری اثرات ناشی از آنها هم با یکدیگر متفاوت خواهد بود و متغیر بنیادی که اثرات طولانی مدتتری داشته باشد، اهمیت بیشتری مییابد. ضمن اینکه باید توجه داشته باشیم سرعت گردش اطلاعات در بازار نیز تغییرات کم سابقهای را تجربه کرده است.
همچنین مصمم بودن دولت در حمایت از بازار سرمایه کشور، موجب شده دستوراتی مبنی بر مدنظر قرار دادن ملاحظات بازار سرمایه کشور در سیاستگذاری ها و تصمیم گیری ها صادر شود. رفع ابهامات نیز یک مسئله اساسی است و نباید قوانین و مقرراتی را وضع کرد که هزینه هایی را به صنایع مزیت دار کشور تحمیل کنند بدون اینکه حمایتی برای جبران آن دیده شده باشد. دولت و مجلس در تعامل حداکثری با یکدیگر اولویت اساسی حمایت از تولید در کشور را با جدیت دنبال می کنند، لذا قطعاً در جهت کاهش سودآوری و تضعیف صرفه های اقتصادی بنگاه های تولیدی حرکت نخواهند کرد و از این منظر تردیدی در لزوم حمایت سیاستگذار و قانونگذار از طریق وضع قوانین لازم وجود نخواهد داشت. صرف نظر از اینکه ماندگاری اثرات این حمایت ها چه میزان است، لازم است دولت و مجلس همسان توجه به سایر موضوعات و دغدغه ها در کشور، از هر امکانی برای حمایت از تولید و بنگاههای اقتصادی، جلوگیری از کاهش حاشیه سود زنجیره تولید و سرمایه گذاری، تعدیل نسبی اثرات سوء قیمتگذاری دستوری، پشتیبانی از تولید آسیب دیده از تکانههای تحریم و کرونا و در نهایت حفظ یا تقویت اشتغال در کشور استفاده نمایند. لذا از نگاه سازمان بورس و اوراق بهادار که با جدیت این موضوعات را دنبال خواهد کرد، حمایت دولت از تولید مورد تاکید است و لازم است با پیگیریهای لازم از تمام ظرفیت های قانونی برای تحقق بهتر این مهم استفاده نمائیم.
۲۲۳۲۲۳