محیط زیست، امری تخصصی نیست!
محیط زیست، امری تخصصی نیست!
درست است که همهروزه دانش و فن پیشرفت میکند و به همین دلیل محال است که هر کس بتواند بهدرستی به هر امری بپردازد و غلط است که همه دربارهی هر چیزی نظر دهند، اما این هم هست که جنبه یا یا جنبههایی از هر امر تخصصی، مربوط به همگان میشود و از سوی دیگر دامنهی امور همگانی یعنی موضوعهایی که ذاتا و در کل از امور زندگی روزانهی همهی افراد عادی است نیز پیوسته گسترش مییابد.
از امور تخصصی که یک فرد عادی هم حق اظهارنظر دربارهی آن را دارد، میتوان به جادهسازی اشاره کرد. ساخت جاده، بهویژه شاهراههای بزرگ، یک کار مهندسی پیچیده است که لازمهی آن تسلط بر مسائلی مانند ریاضیات، مقاومت مصالح، نقشهبرداری، کلیات مهندسی ترافیک، و… است. با این حال، در یک جامعهی سالم، حکومت و اجزای آن، پیش از کلنگزنی برای آغاز ساخت یک شاهراه، به رای مردم رجوع میکنند تا «ارزیابی اثرات اجتماعی» پروژه صورت گیرد. چه بسیار طرحهایی از این دست که پس از دریافت نظر منفی بقال و نانوا و کافهدار و کارمند شهرداری و کار گر ذوب آهن و مدیر شرکت و دیگر مردم عادی کنار گذاشته میشود. از امور همگانیِ تازهیافت هم میتوان برای مثال، به پوشش شبکهی اینترنت اشاره کرد. این موضوع، جدا از جنبههای فنی آن، امری است که به همگان مرتبط است و اظهارنظر دربارهی آن و حق برخورداری از این فناوری، از حقوق همگانی به شمار میرود. در هر دو مثال بالا، اگر کسی (مثلا بخشی از حکومت) بخواهد به بهانهی تخصصی بودن موضوع، مردم کوچه و بازار را از دایرهی تصمیمگیری دور سازد، به خطا رفته یا غرضی موذیانه دارد.
نکتهی دیگر این است که متخصصانِ هر رشته، درصد کوچکی از کل جامعه را تشکیل میدهند و از میان این جماعت کوچک هم بخش باز کوچکتری مورد تایید دولتها هستند یا مهارت لابیگری با دستگاههای اجرایی و گرفتن پروژههای نانوآبدار را دارند. به همین علت، میتوان متخصص را خرید! چنین است که برای مثال، بسیاری از طرحهای سدسازی یا معدنکاریِ ایران مجوز ارزیابی اثرات محیط زیستی دارند اما هر عقل سلیمی به مخرب و زیانآور بودن آنها برای اقتصاد کشور و سلامت مردم رای میدهد.
بهطور خاص در زمینهی محیط زیست، مغالطهی سپردن هر کار به اهل فن آن، بسیار خطرناک است. چرا که موضوع محیط زیست، همانگونه که از خود عبارت پیدا است، موضوع زندگی (و مرگ) است و تبعات تخریب و آلودهسازی آن دامنگیر همه میشود. در این موضوع اگر بحثی خیلی فنی (مثلا دربارهی جزییات زادآوری نهنگ یا چگونگی مسیریابی پرندگان مهاجر یا تشخیص یک گونهی گیاهی تازهیافت) در میان باشد، باید کار را به متخصصان سپرد. اما در موضوعاتی مانند آلودهسازی دریاها که زیست نهنگ را تهدید میکند، یا خشکاندن تالابها که مهاجرت پرندگان را مختل میسازد، یا چرای مفرط دام که نسل گونههای گیاهی را از میان میبرد، هر شخصِ با مهارت و آگاهی متوسط میتواند و باید نظر دهد. در واقع، اینگونه اظهارنظرها مسوولیت همگانی است و در جامعهای که بیشترِ مردم در موضوع محیط زیست دخالت میکنند، شرایط عمومی زندگی بهتر است.
خوشبختانه در قانون اساسی ما (اصل پنجاهم) از حفاظت محیط زیست، بهعنوان «وظیفهی عمومی» یاد شده است که این خود تجویز لزوم دخالت پیوسته و مؤثر مردم در هر امری است که تبعات محیط زیستی دارد. روز جهانی محیط زیست (پنجم جون / پانزدهم خرداد) را فرصتی بدانیم برای مطالبهی حقوق محیط زیستی خود!
کنشگر محیط زیست
۲۳۳۲۳۳