در برابر احساس ناخوشایند لمس بدن هنگام بازرسیها چه کنیم؟
در برابر احساس ناخوشایند لمس بدن هنگام بازرسیها چه کنیم؟
همچنین افرادی که در گذشته تجربههای ناخوشایندی همچون تعرض جنسی را پشت سر گذاشتهاند، در این شرایط بحران روحی سختی را تجربه خواهند کرد. هایده صابری، روانشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه، در رابطه با این احساسات و مقابله از بروز آنها، بر این نکته تأکید میکند که اگر شخصی حساسیت روانی خاصی به این موضوع دارد، مثلا در بازرسی فرودگاه میتواند به آن فرد بازرس بگوید من دچار یک نوع فوبیا یا آسیب پس از ضربه هستم که البته این مشکل هم به دلیل شدت فشار هیجانی که در آن آزار تجربه شده، سیستم عصبی را بهشدت حساس میکند.
آموزشی مثل دفاعشخصی برای محافظت از خود
هایده صابری، روانشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه رودهن، با اشاره به اینکه افراد باید برای دفاع از خود در برابر آزار جنسی و خشونت توانمند شوند، میگوید: در مطالعهای افراد را برای محافظت از خود در برابر آزار جنسی مورد بررسی قرار دادند؛ مثلا دورههای دفاعشخصی برای آنها گذاشتند و دیدند این مهارت میتواند باعث شود باوری در افراد به وجود بیاید که ما در روانشناسی به آن میگوییم خودکارآمدی؛ بنابراین احساس خودکارآمدی در دفاع از خود پیدا میکنند که معمولا اینها مؤلفههای درونی هستند که میتواند باعث شود شما وقتی در معرض آزار جنسی، خشونت یا استرس قرار میگیرید، پاسخ بهتری به رفتار هیجانی خود نشان دهید.
برای مثال فرد به خودش میگوید کسی نمیتواند به من آسیب برساند و ممکن است خیلی محکم با آن فرد مقابل برخورد کند. در نظر داشته باشید معمولا کسانی که رفتارهای خشونتآمیز میکنند، قربانیهایی را پیدا میکنند که بیشتر مستعد ترسیدن باشند و کمتر جرئت واکنشنشاندادن داشته باشند؛ بنابراین اگر این نشانههای خودمراقبتی را در افراد تقویت کنیم، آزارگر وقتی ببیند آن فرد محکم ایستاده و احساس این را میدهد که میتواند از خودش دفاع کند، اغلب عقبنشینی میکند. حالا فرض بگیریم فردی در تجربه زیسته خود از خانواده، مدرسه، جامعه و محلهای که در آن زندگی کرده و مجموعه تجربیاتی که دارد، این باشد که من از پس دفاع از خودم برنمیآیم و یعنی خیلی نسبت به خودش باور قویبودن ندارد؛ حال اگر چنین اتفاقی برایش بیفتد، طبیعتا اولین کاری که باید انجام دهد، این است که با فردی که به او اعتماد دارد و تا حدودی آدمی است که فکر میکند میتواند حمایت او را داشته باشد، صحبت کند. اگر فرد هیچکدام از این افراد را نداشته باشد، طبیعتا بهتر است با یک مشاور و روانشناس راجع به احساساتش حرف بزند؛ چون معمولا وقتی برای افراد چنین اتفاقی میافتد، ممکن است سالها فقط با خودشان درباره آن موضوع گفتوگو کنند؛ یعنی در دل خودشان آن را نگه میدارند و نشخوار ذهنی میکنند. این سیکل درونی میتواند حتی چرخه هیجانات منفی را برایشان بدتر کند؛ بنابراین کمکگرفتن از یک متخصص یا کسی که تا حدودی حامی خوبی است، میتواند کمک کند این هیجانات منفی خارج شود.
او در رابطه با احساسات ناخوشایند زمان بازرسی در بخشهای حراست جایی مثل فرودگاه اضافه میکند: اگر شخصی حساسیت روانی خاصی به این موضوع دارد، مثلا در بازرسی فرودگاه میتواند به آن فرد بازرس بگوید من دچار یک نوع فوبیا یا آسیب پس از ضربه هستم که البته این مشکل هم به دلیل شدت فشار هیجانی که در آن آزار تجربه شده، سیستم عصبی را بهشدت حساس میکند؛ بنابراین فرد با کوچکترین واکنشی شبیه به آن رفتار، واکنش عجیب نشان میدهد. مثل کسانی که به اصطلاح در جنگ موجی میشوند و موج انفجار به سیستم عصبی آنها آسیب رسانده است، اغلب میبینیم امکان دارد از کنترل خارج شوند و حالت تشنجی را تجربه کنند. حال چیزی خفیفتر را این افراد تجربه میکنند. به آن فردی که متصدی است، بگوید من حساسیت لمسی یا چیزهایی شبیه این دارم. راهکاری به این شکل باید پیدا کنند که میتواند یک مقدار احساس کنترل بر آن موقعیت را برای فرد ایجاد کند.
23302