یک روز با عشایر چمشیر گچساران| وقتی عشایر از کمک مسئولان قطع امید می کنند/ از درد آب تا رنج علوفه
خبرگزاری فارس از گچساران- نرگس احمدپور؛ اولین روز آذرماه 1400 با برگزاری اولین جلسه پیرامون مشکلات عشایر استان کهگیلویه وبویراحمد بنا به درخواست یکی از افراد زحمتکش و عشایر شهرستان گچساران به بازدید مکان اسکان این فرد و چهار خانوار عشایری ساکن مراتع چم شیر گچساران رفتیم.
در بین مسیر یک بانوی عشایری که گله بزرگ گوسفندانش را برای چرا کنار مسیر ورودی به چم شیر هدایت می کرد با ما همکلام شد.
زن چوپان با پسر شش ساله اش گله 200 تایی میشهای سه خانوار را مراقبت میکند. زن میگوید: ما سه خانوار هستیم برای آب و علوفه مشکل زیادی داریم به طور مثال برای آب آشامیدنی این گوسفندان و افراد ساکن چادرهایمان هر 10 روز 500 هزار تومان هزینه آب میدهیم.
دخترم دانش آموز است چون فاصله ما با اولین مدرسه سیار عشایری اینجا زیاد است دخترم نزد عمه اش در روستای مظفرآباد لیشتر زندگی میکند و درس میخواند. پسرم مدرسه نمیرود.کلاس آنلاین و یا درس خواندن حضوری برایش امکان نداشت چون همیشه همراه من کارش مراقبت از گله است.
وی ادامه داد: امور عشایر یکسال است کاری به کار ما ندارد برای مراقبت از خودمان و گله نگهبانی میدهیم مسیر ما با زباله های چم شیر و کنار جاده یکی است و باید خیلی مراقب گوسفندان باشم تا زباله نخورند.
این بانوی عشایری گفت: ما برای خرید آب و علوفه و سوخت اذیت می شویم هزینه های زیادی دارد کاش برای خرید علوفه سهمی یارانه ای چیزی به ما بدهند.
در ادامه مسیر به منزلگاه او میرسیم از مخزن بزرگی آب را به آبشخورهای گله هدایت می کند مکانی با سه اتاقک بلوکی است و یک طویله ی بزرگ بلوک که اطرافش با شاخه و سیمهای فلزی حصار است کمی بالاتر سه چادر برپا شده و با فاصله ای100 متری یک مکان بلوکی که پرچم بالای آن نصب است. مرد با گلایه از وضعیت آب شروع می کند: ما برای آب رسانی به یک گله ی 500 تایی میش که 300 تای آنها متعلق به من و برادرانم است و 200 تای دیگر متعلق به شخص دیگری است مشکلات زیادی داریم.
هر 10 روز 700 هزار تومان پول آب و هزینه رساندن آن از گچساران به این مکان را می دهم.آب درد بزرگ عشایر گچساران است.
مرد میگوید: مثلا گوسفندان یک فرد آشنا به خاطر نبود آب در مکان خودش اینجا نگهداری می شود مجبور هستم علوفه های دام خودم را مشترک مصرف کنم هر چه به امور عشایر برایش درخواست حمایت دادم فایده نداشت. من ده راس گاو چهار راس اسب و تعدادی بوقلمون و مرغ و خروس دارم که همه را در این مکان نگهداری میکنیم. تا اردیبهشت ماه اینجا ساکن هستیم و بعد به سمیرم میرویم.
مرد به ساختمان بلوکی اشاره می کند و میگوید: برای هشت دانش آموز اطراف و سه فرزند خودم این اتاقک را بعنوان مدرسه درست کردم.معلم هر روز می آید ولی روزهای بارانی تعطیل است چون سقفش از چادر هست همین را هم حمایتمان نکردند. حتی سرویس بهداشتی ندارد و کودکان تا زمان اتمام درس در عذاب هستند.
این فرد عشایری ادامه داد: علوفه در طبیعت تا فصل خاصی در مراتع هست ولی کفاف گله را نمیدهد. ما هکتارها مرتع در گچساران بین سد چم شیر تا سد کوثر داریم دریغ از یک سهم علوفه برای دامها. حتی داروهای دام هم مشکلی است که باید مراقبت و تامین با خودمان باشد.
مشکل آخر ما سوخت است.منابع طبیعی سوختن هیزم و شکستن درختان را منع کرده و جریمه دارد ما نفت استفاده میکنیم همین نفت را هم امور عشایر به ما سوخت رسانی نمیکند. کاش مسئولین صدای فریاد ما را بشنوند و به دردهای ما رسیدگی کنند.
با این تفاسیر باید از مسئولان استانی به خصوص امور عشایر پرسید برای رسیدگی به رنج و عذاب عشایر این منطقه چه کاری انجام دادهاید وقتی عشایر مولد هستند و بسیاری از مایحتاج جامعه را تامین میکنند چرا این چنین بیتفاوت باید از کنار مشکلات آنها گذشت.
آیا استان کهگیلویه و بویراحمد با این همه ظرفیت و این همه منابع توان حمایت از عشایر خود را ندارد این در حالی است که رئیسجمهور در بدو ورود به استان یکسره به دیدار عشایر رفت یعنی این که جامعه عشایری برای رئیسجمهور اهمیت بسیاری دارد اما باید گفت که در استان عشایر برای مسئولان… و تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل…..!
انتهای پیام/ر