سایت خبری
famaserver
  • خانه
  • اخبار ورزشی
  • اخبار استانها
  • اجتماعی
  • فرهنگ و هنر
  • اقتصادی
  • سیاسی
  • بین الملل
سایت خبری
برترین عناوین خبری
  • خرید بیمه: سنتی یا آنلاین؟ کدامیک تجربه بهتری برای مشتریان ایجاد می‌کند؟

سرتیتر خبرها

وقتی اندیشه روی صحنه می‌آید/ ۵۱ چکیده مقاله به مرحله نهایی داوری جشنواره تئاتر فجر راه یافت

وقتی اندیشه روی صحنه می‌آید/ ۵۱ چکیده مقاله به مرحله نهایی داوری جشنواره تئاتر فجر راه یافت

14 ساعت پیش
پیام‌های تسلیتی که برای درگذشت کامران فانی نوشته شد

پیام‌های تسلیتی که برای درگذشت کامران فانی نوشته شد

14 ساعت پیش
سینماحقیقت ۱۹ با داورانی نام‌آشنا؛ عکاسی مستند زیر ذره‌بین بزرگان

سینماحقیقت ۱۹ با داورانی نام‌آشنا؛ عکاسی مستند زیر ذره‌بین بزرگان

14 ساعت پیش
نشست چهره‌های فرهنگ برای رونمایی از یک کتاب متفاوت

نشست چهره‌های فرهنگ برای رونمایی از یک کتاب متفاوت

14 ساعت پیش
«زوتوپیا ۲» هنوز غوغا می‌کند؛ صدرنشینی قدرتمند با ۲۵ میلیون دلار در سومین آخرهفته

«زوتوپیا ۲» هنوز غوغا می‌کند؛ صدرنشینی قدرتمند با ۲۵ میلیون دلار در سومین آخرهفته

14 ساعت پیش
یادبود «واحد خاکدان» برگزار شد/نامه‌نگاری با رویاها

یادبود «واحد خاکدان» برگزار شد/نامه‌نگاری با رویاها

14 ساعت پیش
داوران بوکر ۲۰۲۶ معرفی شدند

داوران بوکر ۲۰۲۶ معرفی شدند

14 ساعت پیش
نکوداشت مستندساز عاشق ایران برگزار شد/ اهدای نشان فیروزه سینماحقیقت به فرهاد ورهرام

نکوداشت مستندساز عاشق ایران برگزار شد/ اهدای نشان فیروزه سینماحقیقت به فرهاد ورهرام

14 ساعت پیش
حریق بامدادی در یکی از قدیمی‌ترین سینماهای تهران

حریق بامدادی در یکی از قدیمی‌ترین سینماهای تهران

14 ساعت پیش
درگذشت بازیگر جوان

درگذشت بازیگر جوان

14 ساعت پیش

Home » هیتلر دو روز قبل از خودکشی بالاخره معشوقه‌اش را گردن گرفت و با او عروسی کرد!

هیتلر دو روز قبل از خودکشی بالاخره معشوقه‌اش را گردن گرفت و با او عروسی کرد!

زمان انتشار: 4 جولای 2024 ساعت 21:27

دسته بندی: بین الملل

شناسه خبر: 841191

زمان مطالعه: 16 دقیقه

هیتلر دو روز قبل از خودکشی بالاخره معشوقه‌اش را گردن گرفت و با او عروسی کرد!

هیتلر دو روز قبل از خودکشی بالاخره معشوقه‌اش را گردن گرفت و با او عروسی کرد!

به گزارش خبرگزاری recive، پیشوای آلمان دست‌های خود را دراز کرد و شیشه‌های کوچکی از کیف خود بیرون آورد و آن‌ها را یکی‌یکی بین حاضران تقسیم نمود… این شیشه‌های کوچک را پس از آن‌که سرش را برداشتند باید به دهان گذاشت و محتویات آن را خالی کرد و مانند شربت نوشید، متعاقب آن اثر این دارو هویدا می‌شد زیرا با «سیانور دو پتاسیوم» همه رخت از جهان برمی‌بستند.
اما قصد نداشتند که همه با هم بمیرند… هیتلر به «فون گریم» امر کرد که از آسمان برلین یک حمله‌ی هویی عظیمی بر علیه روس‌ها به عمل آید ولی فون گریم اظهار داشت که او حتی یک هواپیما در اختیار ندارد که این عمل شگرف و عظیم را انجام دهد و حاضر است که با پیشوا رخت از جهان بربندد. اما هیتلر اصرار داشت که این عمل حتما انجام شود و از او خواهش کرد که لااقل سرِ گورینگ و هیملر را به هر قیمتی است برای او بیاورد و تاکید کرد که «فوهرر [پیشوا] به هیچ وجه میل ندارد که پس از او یک خائن بر رایش حکم‌روایی کند…»
هواپیمای دونفره‌ای که فون گریم و هانا ریتش در آن سوار بودند روی برلین و کاخ صدارت عظمی به پرواز درآمد و با مهارت بسیار توانست خود را از گزند گلوله‌های مسلسل و بمب و توپ‌های ضدهوایی محفوظ بدارد… هوای برلن بر اثر آتش‌سوزی‌ها و غیره بی‌اندازه ناسالم و اصلا شهر دیده نمی‌شد.

روز بیست‌وهشتم آوریل [۸ اردیبهشت ۱۳۲۴] ساکنان زیرزمینی متوجه شدند که صدای سگی آهسته به گوش می‌رسد و پس از چند ثانیه قطع می‌شود. معلوم شد هیتلر زهر سیانور دو پتاسیوم را در سگ امین و عزیز خود «بلوندی» امتحان کرده و نتیجه عالی بوده است.
هنگامی که زن‌ها از خود می‌پرسیدند «آیا این زهر آدم را آزار می‌دهد؟» و «آیا پس از مرگ صورت انسان را زشت جلوه‌گر نمی‌کند؟» بر اثر بمباران شدید هواپیماهای روسی ارکان زیرزمین و عمارت صدارت عظمی لرزید و همه را ترس و وحشتی عظیم فراگرفت.
زنگ عروسی هیتلر و اوا براون عصر همان روز به صدا درآمد. هیتلر حین ازدواج اعلام کرد که «چون در خلال خدمت میسر نشد ازدواج کنم، اکنون که آخرین دقایق زندگی خود را می‌گذرانم، با دوشیزه‌ای که سال‌های سال وفا و خلوص و ارادت خویشتن را ثابت کرد و در شهری که اکنون دشمنان من و ملت من به سرعت هرچه تمام‌تر پیش می‌روند ازدواج می‌کنم.» هیتلر در آخر اضافه کرد: «من وهمسر عزیزم تصمیم گرفته‌ایم برای فرار از ننگ اسارت و تسلیم، خویشتن را از بین ببریم و میل داریم جسد ما بی‌درنگ پس از مرگ سوزانیده و در خاکی که مدت دوزاده سال جان کندم و برای سعادت کشور و ملت آن زحمت کشیدم به یادگار گذاشته شود.»

زفاف بود یا مرگ؟
از خانم منشی هیتلر پرسیدم: «آیا به عروس و داماد تهنیت گفتید؟»
[پاسخ داد:] خیر، زیرا این عمل عروسی وازدواج نبود بلکه تقریبا مقدمه‌ی مرگ بود. این کار را به پیشوازی مرگ انجام داده بودند و نمی‌توانستم مثلا بگویم از صمیم قلب خواستارم که سالیان دراز با خوش‌بختی و سعادت هم‌آغوش باشید… زیرا می‌دانستم که این‌ها بیش از چند ساعت دیگر زنده نیستند و به سرنوشتی دچار می‌شوند که مصیبتی برتر و بالاتر از آن نیست. اما با وجودی که سایه‌ی مرگ، ترس و خوف بر زیرزمین و افراد ساکن آن مستولی بود مع‌ذلک جام‌های شامپانی را سرمی‌کشیدند و لبخند می‌زدند؛ صورت‌هایی که شبیه به کاریکاتور شده و مضحک‌تر و ترس‌آورتر از آن چیزی نبود.
سحرگاه روز بیست‌ونهم آوریل [۹ اردیبهشت ۱۳۲۴] دستور داد که در حدود بیست الی بیست‌وپنج نفر از افراد حاشیه قراول بدهند. در بین این‌ها خدمت‌گزار، دربان، نگهبان و سایر افراد دیده می‌شد. «روین جاکوبیک» نانوای مخصوص هیتلر نیز حضور داشت. شخص اخیر که بی‌اندازه به اخلاق و عادات پیشوای آلمان آشنا بود به من گفت که:
– هیتلر با لهجه‌ و بیان به‌خصوصی به حضار اطلاع داد که حاضر به انتحار است و آخرین وداع خود را می‌کند. سپس به مناسبت خدماتی که به وی کرده بودند از آن‌ها تشکر کرد. دست‌هایش می‌لرزید، چانه‌هایش تکان می‌خورد. زن‌ها می‌گریستند و فریاد می‌کردند و او با دست از آن‌ها خداحافظی می‌کرد.
پس از این جریان، هیتلر آخرین وصیت خود را کرد و بعد از آن به آغوش اوا براون که چند ساعت پیش زن رسمی او شده بود پناه برد. هیتلر در وصیت خود اظهار داشت که «پس از من ادمیرال دونتز رئیس دولت رایش و دکتر گوبلز مستشار و معاون او خواهد بود.» شخص اول از این جریان اطلاعی نداشت ولی دومی کاملا مطلع بود، زیرا در وصیت خود چنین نوشت:
«به نظر به فوهرر خیانت است که از وی دور شویم. باید تا آخرین دقیقه همراه او باشیم و بی‌قید و شرط تصمیم گرفته‌ام که در جوار پیشوای بزرگ خود به زندگانی‌ام خاتمه دهم زیرا پس از این، زندگی مفهوم ندارد و اگر نتوانم حیات خود را در خدمت پیشوای بزرگ به سر ببرم زندگی سودی ندارد.»

بحران مرگ
روز بیست‌ونهم آوریل [۹ اردیبهشت ۱۳۲۴] زندگی برای ساکنان زیرزمین مفهومی نداشت. بمب‌افکن‌های روسی شدیدترین حملات هوایی خود را آغاز کرده و به‌شدت کاخ صدارت عظمی و کاخ وزارت تبلیغات و هتل «کایزرهوف» را می‌کوبیدند… هیتلر مانند یک مرد پیر و ازپاافتاده این طرف و آن طرف می‌رفت، با کودکان گوبلز بازی می‌کرد و یا با بچه‌های سگ مهربانش «بلوندی» که آن را مسموم کرده بود ور می‌رفت. هیتلر از چیزی می‌ترسید؛ این بود که شاید بر رغم [میل] خود به دست روس‌ها اسیر شود. چند روز قبل از آن پزشک مخصوص خود، دکتر مورِل را که می‌خواست مقدار دیگری استریکنین برایش تجویز کند از خود طرد کرد و گفت: «از من دور شو… تو می‌خواهی که مرا با مورفین از پای درآوری و پس از آن جسد بی‌حس مرا به خارج حمل کنی.»
هیتلر همه راجع به مرگ صحبت می‌کرد… و وقتی که به او گفتند در مقدمه‌ی سربازان خود بجنگد، گفت: «دیگر وقت گذشته است، از همه بدتر این‌که اگر اسیر شدم و به دست دشمن افتادم ننگ و عاری از آن بدتر نیست.»
حاضران همه سیگار می‌کشیدند. یکی از آن‌ها شروع کرد به صحبت از آن‌که در خدمت پیشوا زحمت کشیده و مراتب خلوص خود را ثابت کرده است. هیتلر دیگر نمی‌توانست اراده‌ی خود را به دیگران تحمیل کند، قوه و مشاعر خود را از دست داده بود.

میهمان جدید
هیتلر ظهر روز سی‌ام آوریل [۱۰ اردیبهشت ۱۳۲۴] بر سر سفره نشست و آخرین آذوقه‌ای که در زیرزمین موجود داشت به اتفاق خانمش، خانم منشی‌اش، نانوایش و «راولین مانزیالی» به عنوان ناهار خورد. می‌خواستند صحبت کنند ولی میهمان مخفی دارای بال‌های سهمگین سیاه، که افکار آن‌ها را به خود مشغول داشته بود به نظر می‌آمد که مانع است…
ساعت سه ربع کم بعدازظهر هیتلر در راهرو نشست و عروسش به بازوان او تکیه داده و پیراهن سیاهش رنگ‌ِ پریده‌ی او را مشخص‌تر می‌ساخت. هیتلر شلوار رسمی خاکستری‌رنگ پوشیده بود.
با وجودی که روز بیست‌وهشتم آوریل برای آخرین بار از دوستان و حاضرانش در زیرزمین خداحافظی کرده بود مع‌ذلک مصلحت آن دید که در آخرین لحظه باز تجدید مراسم به عمل آورده و از این جهت به هریک از آن‌ها که می‌رسید دست می‌داد و خداحافظی می‌کرد.
خانم گوبلز خبردار ایستاد و ضمن خداحافظی خم شد و از پیشوا معذرت خواست. اشک مانند سیل از چشمانش سرازیر شد… هیتلر به او گفت: «من به تو اطمینان دارم و خواهش می‌کنم که از سوزاندن جسد من خودداری نکنید.»
فراو گانک [منشی هیتلر] اظهار می‌داشت: «هنگامی که به او دست می‌دادم دست‌هایش مانند یخ سرد بود و با وجودی که به من نگاه می‌کرد مثل این بود که مرا نمی‌بیند…»
اوا براون دوست خود فراو گانک را بغل کرده و گفت: «اگر به باواریا رفتی سلام و درود خالصانه‌ی مرا به او ابلاغ کن.»
همه مانند مجسمه ایستاده بودند. هیتلر وسط آن‌ها قدم می‌زند… در این هنگام صدای تیری شنیده شد… اوا براون دست‌های خود را به طرفین چسبانده، دهانش نیمه‌باز و چشمانش نیمه‌بسته بود. سر و بازویش را به هیتلر چسبانیده و بی‌جان به نظر می‌رسید. فک سفلای [پایینی] هیتلر از هم جدا شده و خون به‌سرعت از آن خارج می‌شد. صورتش هنوز سرخ جلوه می‌کرد… او اول زهر را نوشید و بعد با هفت‌تیر کار خود را ساخت… دود از هفت‌تیر بلند می‌شد و یک طرف روی زمین افتاده بود. فوهرر مرد…
اوا براون تصمیم داشت که مانند پیشوا هم با زهر خود را از پای درآورد و هم هفت‌تیر را خالی کند، ولی وقتی که زهر را نوشید نتوانست با هفت‌تیر نیز کار خود را بسازد… (کیهان، یک‌شنبه ۱۲ تیر ۱۳۲۸، ص ۳)
پایان
۲۵۹

حتما بخوانید : مدودف: آمریکا پیروز جنگ سرد نبود/ نه می‌بخشیم نه فراموش می‌کنیم

مجله خبری recive.ir

اشتراک گذاری

اخبار مرتبط

  • حمله پهپادی به نیروی امنیتی در جنوب سوریه /دمشق درباره پاسخ قاطع هشدار داد
    Notice: Undefined variable: first_id in /var/www/recive.ir/wp-content/themes/news-wp/single.php on line 64
    17 ساعت پیش
  • کنسول اسرائیل در نیویورک: آنکارا دشمن ماست/ مطمئناً در سال‌های آینده در دمشق حمص نخواهیم خورد
    کنسول اسرائیل در نیویورک: آنکارا دشمن ماست/ مطمئناً در سال‌های آینده در دمشق حمص نخواهیم خورد
    Notice: Undefined variable: first_id in /var/www/recive.ir/wp-content/themes/news-wp/single.php on line 64
    17 ساعت پیش
  • در جستجوی راهکاری برای رابطه ایران با نهادهای بین المللی در مسئله حقوق بشر / اساتید حقوق بین‌الملل در روز جهانی حقوق بشر چه گفتند؟
    در جستجوی راهکاری برای رابطه ایران با نهادهای بین المللی در مسئله حقوق بشر / اساتید حقوق بین‌الملل در روز جهانی حقوق بشر چه گفتند؟
    Notice: Undefined variable: first_id in /var/www/recive.ir/wp-content/themes/news-wp/single.php on line 64
    17 ساعت پیش
  • اردوغان: دریای سیاه نباید میدان نبرد شود
    اردوغان: دریای سیاه نباید میدان نبرد شود
    Notice: Undefined variable: first_id in /var/www/recive.ir/wp-content/themes/news-wp/single.php on line 64
    17 ساعت پیش

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته بندی موضوعات

  • آذربایجان شرقی 472
  • آذربایجان غربی 378
  • اجتماعی 10424
  • اخبار استانها 2901
  • اخبار بورس 604
  • اخبار تکنولوژی 1637
  • اخبار روز 5
  • اخبار ورزشی 25634
  • اردبیل 1342
  • اصفهان 1665
  • اقتصادی 10770
  • البرز 476
  • ایلام 503
  • بوشهر 6
  • بین الملل 10830
  • تبلیغات 35
  • تهران 969
  • چند رسانه ای 0
  • چهارمحال و بختیاری 1583
  • خراسان جنوبی 47
  • خراسان رضوی 1746
  • خراسان شمالی 49
  • خوزستان 2124
  • دسته‌بندی نشده 1
  • زنجان 787
  • سبک زندگی 135
  • سلامت 1169
  • سمنان 3541
  • سیاسی 12359
  • سیستان و بلوچستان 68
  • عکس 24
  • علمی و فناوری 6450
  • فارس 1140
  • فرهنگ و هنر 11468
  • قزوین 1602
  • قم 423
  • کاریکاتور 137
  • کردستان 1524
  • کرمان 2049
  • کرمانشاه 1500
  • کهگیلویه و بویراحمد 760
  • گلستان 548
  • گیلان 1593
  • لرستان 214
  • مازندران 314
  • مرکزی 36
  • موبایل 404
  • میزبانی و هاستینگ 28
  • هرمزگان 976
  • همدان 1509
  • یزد 716

جدیدترین مقالات

  • آتیلا: حجازی کمک احمدی‌نژاد را به ماشین پرت کرد!
    آتیلا: حجازی کمک احمدی‌نژاد را به ماشین پرت کرد! 8 ساعت پیش
  • خادم و دبیر؛ هر دو اسطوره‌اند؟
    خادم و دبیر؛ هر دو اسطوره‌اند؟ 8 ساعت پیش
  • طوفان مهاجم مدنظر پرسپولیس در دیدار برابر آیندهوون
    طوفان مهاجم مدنظر پرسپولیس در دیدار برابر آیندهوون 8 ساعت پیش
  • ساپینتو رضایت داد؛ مدافع جنجالی به استقلال برمی‌گردد
    ساپینتو رضایت داد؛ مدافع جنجالی به استقلال برمی‌گردد 8 ساعت پیش
  •  طبق مقررات فیفا آمریکا موظف است برای بازیکنان ویزا صادر کند
     طبق مقررات فیفا آمریکا موظف است برای بازیکنان ویزا صادر کند 8 ساعت پیش

لینکهای پیشنهادی

سرور مجازی |  هاست ویندوز | هاست لاراول | دانلود رایگان نرم افزار

میزبانی در هاست لینوکس فاماسرور