فرهنگ و هنر

روایت دوستداران و دشمنان اهل‌بیت(ع) در رمان «داعشی و عاشقی»

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مجید ملامحمدی شاعر و نویسنده‌ کودک و نوجوان که آثار او بیشتر دینی و تاریخی هستند، تاکنون بیش‌ از ۲۰۰ اثر چاپ‌شده در نشریات مختلف و ۱۰ رمان چاپ‌ شده دارد.

او که سردبیر ماهنامه‌ پوپک نیز است، در سال‌های گذشته مکررا در جشنواره‌های مختلفی نظیر جشنواره‌ کتاب‌سال جمهوری‌اسلامی، کانون پرورش، جشنواره‌ کتاب‌سلام، دفاع‌ مقدس، حوزه‌ علمیه و.. حائز رتبه‌ شده، در چند جشنواره داور بوده و آثارش به‌ زبان‌های اردو، ترکی استانبولی، روسی، انگلیسی، عربی و… نیز ترجمه شده‌اند.

«داعشی و عاشقی» جدیدترین رمان اوست که پس‌ از رمان معروف «ماه‌ غریب‌ من»، مجموعه‌ ۱۲ جلدی «شاه فراری شده» و «قصه‌های نهج‌البلاغه» توسط انتشارات به‌ نشر روانه‌ بازار کتاب‌شده است، به این بهانه این رمان جدید با او گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

* در ابتدا لطفا بگویید ایده‌ داستان داعشی و عاشقی چگونه شکل‌گرفت؟

سال‌های زیادی در مراسم معنوی و جذاب پیاده‌روی اربعین در کربلا حضور داشتم و از نزدیک شاهد حوادث و اتفاقات تاثیرگذار بسیاری بودم. داعش طی سال‌های گذشته همواره تهدیدی جدی برای منطقه بوده است همچنین قسمت‌های استراتژیکی نظیر موصل را نیز اشغال کرد و شهرهای مقدسی را هم مورد هدف تهدید قرار داد. بنابراین تصمیم گرفتم تا در بستر همین اتفاقات و مطالعاتم کتابی را بنویسم.

* مضمون کتاب «داعشی و عاشقی» چطور به دست آمد و یا به نوعی جرقه آن از کجا خورد؟ 

موقع نگارش کتاب، ۲ شخصیت را در ذهنم پروراندم. یکی جوانی اروپایی به‌نام ژوزف که علاقه‌مند به اسلام است و اتفاقا مسلمان هم می‌شود، اما از بخت‌بد، او در میان وهابی‌ها و داعشی‌ها مسلمان می‌شود و تنها از آنها خشونت، اهانت و بدرفتاری می‌بیند، لذا او در آن فضای مسموم گمان می‌کند هرکسی جز وهابی‌ها و داعشی‌ها باید تسلیم یا کشته شود. اما ژوزف بر خلاف بمباران افکار بدی که او را احاطه‌کرده در این مسیر با دوست‌داران اهل‌بیت مواجه می‌شود و مشاهده می‌کند که آنان با هر طیف، نژاد و سلیقه‌ای مهمان‌نواز و مهربانانه برخورد می‌کنند. به همین دلیل، او جذب این رفتار آنان می‌شود و متوجه می‌شود که گول‌خورده است. اما دومین شخصیت زنی عرب به‌ نام زیناست که قرار است عملیاتی انتحاری انجام دهد و فرآیندی مشابه برای اوهم اتفاق می‌افتد، اما زینا به‌خاطر لجبازی زیادش متعصبانه فکر می‌کند و محبت‌های دوستداران اهل‌بیت را دروغ می‌پندارد و به همان فکر باطل و ذهن خشونت‌بار خود اصرار دارد.

* در شرف نگارش به چه مواردی فکر می‌کردید؟ در واقع قصد داشتید به مخاطب خود چه مفهومی را انتقال دهید؟

من در این کتاب هم مخالفان‌ تشیع و هم اهل‌بیت(ع) را در مواجهه با یکدیگر گذاشتم تا نشان دهم خشونت و بی‌رحمی در ذات داعشی‌هاست. از طرفی خواستم به این بپردازم که شیعیان افرادی با محبت و مهمان‌نواز هستند و اربعین محلی برای جمع‌شدن انسان‌هایی بامحبت است که عشق به امام‌حسین(ع) آن‌ها‌ را به مسیری سرشار از سعادت و دوستی و اعتقاد و ایمان درست می‌رساند. بنابراین کسانی‌که معنویت و خداشناسی را از اهل‌بیت یاد گرفتند جز خیر و صلاح همنوعان خود چیز دیگری نمی‌خواهند.

* دغدغه‌ شما قبل از نگارش کتاب و موقع شکل‌گیری ایده‌کتاب چه بود؟

خشونت داعشی‌ها همیشه در ذهنم بود. نوجوانان همواره این سوال را می‌پرسند که داعش کیست؟ کی حمله‌کرد؟ چه‌ تفکری دارد؟ من همیشه این دغدغه را داشتم تا کتابی بنویسم که طی آن در بستر یک داستان، به نوجوانان بگویم منطق و تفکر داعشی‌ها و وهابیون چیست و اینکه ما شیعیان پیرو معصومین هستیم و آن‌ها همواره صلاح ما را می‌خواهند و دشمنان فقط به‌دنبال نابودی ما و رفتار خفت‌بار و دهشتناک هستند، به‌نظرم رسید بچه‌ها هم باید اطلاعات دقیقی از منطق آنان داشته باشند.

انتهای پیام/


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا