یالله یالله؛ نوای آشنای بازار تبریز/ هزینه های زندگی بر دوش باربران سنگینی می کند
یالله یالله؛ نوای آشنای بازار تبریز/ هزینه های زندگی بر دوش باربران سنگینی می کند
recive آذربایجان شرقی – سمیه گل محمدی- یکی از مشاغل قدیمی و رایج در بازار تبریز گاریچی یا همان باربری با چرخ دستی است. “یاالله” هم واژه دیرآشنایی است که همه تبریزی ها در بازار شنیده اند. ندای زندگی در بازار است و صدایش سمفنوی چرخ روزگار بر مدار پشت خمیده گاریچی ها.
در ورودی های بازار سرپوشیده تبریز شما می توانید ازدحام گاریچی ها را ببینید، معمولا گاریچی ها در اکثر مدخل های ورودی به بازار تجمع می کنند تا کسی اگر برای حمل و نقل بار خود احتیاج به چهار چرخه داشت، بتواند خبرشان کند.
آنها که جوانتر و قبراقتر هستند، بار بیشتری حمل میکنند و پول بیشتری میگیرند، آنهایی هم که پا به سن گذاشتهاند و گرد پیری در چهره و موهای سپیدشان نمایان است با پاهای لرزان و کمرهای خمیده از بار زندگی، باز هم کار میکنند اما نمیتوانند مانند جوانترها فعالیت داشته باشند.
با ۵۰ سال سابقه، بیمه ندارم!
مشهدی احمد نبی زاده، پیرمردی ۹۵ ساله که ۵۰ سالی می شود به کار باربری با چرخ دستی مشغول بوده و در این مدت مشقت های بسیاری کشیده است. درست در ابتدای راسته کوچه ایستاده و دستهای پینه بستهاش را پشتش قلاب کرده و بین گذرها را نگاه میکند، از او میپرسم که پدرجان خیلی خسته شده ای؟ می گوید: هان! نمیشنوم بلندترحرف بزن. با صدای بلند حرفم را دوباره تکرار می کنم و جواب می دهد: چاره چیست دخترم…
این پیر مرد تبریزی با اشاره به سختی های کار باربری با چرخ دستی اظهار می کند: طی ۵۰ سال سابقه فعالیتم تاکنون بیمه نشده ام ولی خرج زندگی روزمره خودم را در می آورم.
این پیرمرد باربر تبریزی حوصله ادامه صحبت را ندارد، او بیتوجه به حرفها از ما دور شده و پیادهرو را با نگرانی از نبود مشتری بالا می رود.
امرار معاش زندگی با باربری
یکی دیگر از پیرمردان باربری که روی گاریاش اول خیابان دارایی در بازار نشسته، به نظر خسته میرسد و کتی رنگ و رو رفته به تن دارد، جز او خیلی از بابرها بیکارند و گوشهگوشه بازار نشستهاند.
آقا زلفعلی نزدیک چهل سال است که در بازار کار میکند، میگوید: قبلا بارها را روی دوش میگذاشتم و جابجا میکردم، اما حالا قلبم را عمل کرده و دیگر جان این کارها را ندارم و با گاری هم به سختی کار میکنم. اما چه میشود کرد باید خرج زندگی خود و خانوادهام در تامین کنم.
درد باربران یکی دوتا نیست
یکی دیگر از گاریچیهای خیابان دارایی تبریز خودش را رجب معرفی میکند و میگوید: آنهایی که گاری دارند بیشتر باز میزنند و درآمد بیشتری دریافت میکنند اما هزینه بار بسته به انصاف و جیب مشتری متفاوت است.
او ابراز می کند: درد ما این است که نه بیمه داریم نه قرارداد و نه درآمد درست و درمان داریم. میزان باری که افراد بر دوش میبرند متفاوت است.
آقا رجب ادامه می دهد: یکی از گلایههای باربرها این است که مردم مدام به ما فحش میدهند و غر میزنند که چرا حواست به ما نیست و چرا گاریات به پای من خورد؟ وسط این شلوغی باید به همه این مسائل توجه کنیم.
رنج بیسوادی مان را می کشیم
حسن آقا طرزمی مرد میانسالی که از کودکی در بازار تبریز به پیشه باربری مشغول است، می گوید: کار باربری بسیار سخت بوده و فشارش فراوان، حمل ۵۰۰ کیلو بار نیازمند تنی سالم و سلامت است.
وی با بیان اینکه بسیاری از ما باربران کتک بی سوادی مان را می خوریم، ادامه می دهد: ما چون سرمایه و سواد آن چنانی نداریم مجبوریم برای تامین امرار معاش روزانه خود باربری کنیم.
نهادهای حمایتی از باربران نیازمند حمایت نمی کنند
بهروز قربان وطن یکی از باربران کهنسال خیابان دارایی تبریز هم می گوید: تقریبا ۴۱ سالی می شود که به کار باربری مشغولم و در طول این مدت بیمه نشده ام.
او ادامه می دهد: کارم چنان سخت است که بدنم دیگر تحملش کم شده، حتی از چند ناحیه لازم است عمل شوم ولی چون ناچارم بخاطر آن کار می کنم.
آقا بهروز می گوید: من چون گذران زندگی ام بسیار سخت است از همین برای حمایت به کمیته امداد مراجعه کردم بازاریان هم برایم نامه نوشتن ولی این نهاد حمایتی مرا تایید نکرد، واقعا زندگیم به سختی می گذرد و حتی خرج روزانه ام را نمی توانم تامین کنم.
نقل کالا در بازار تاریخی تنها با گاری میسر است
گرچه امروز باپیشرفت روز افزون تکنولوژی مواجه ایم اما گاری همچنان جایگاه خود را در بازار تاریخی تبریز حفظ کرده است چراکه امکان تردد اسباب در این مکان تاریخی با راه های پر پیچ و خم جز گاری میسر نیست.
سختی های کار برای گاریچیهای تبریز مشترک است، نبود بیمه، نبود قرارداد، عدم ساماندهی در حوزه کاری خود، نداشتن درآمد مشترک،سختی های بیش از حد در کار و… همه و همه مواردی است که باعث می شود کارگران از کار خود ناراضی باشند اما دلیل مشترک آنها برای اشتغال در این کار، نبود کار مناسب است.
عکس ها: نویده رنجبرانی
48