چین در راه بیداری مذهبی و دینی؛آیا بودیسم جای کمونیسم را میگیرد؟
چین در راه بیداری مذهبی و دینی؛آیا بودیسم جای کمونیسم را میگیرد؟
به گزارش recive،حجت الاسلام محمد مسجد جامعی نوشت: نکته این است که چنین جامعهای با چنین ویژگیهایی که اجمالش گذشت، به طور طبیعی نمیتواند نسبت به دین بیتفاوت بماند. ما معمولاً گمان میکنیم که جامعه هر اندازه مدرنتر شود، بیدینتر میشود. در مواردی شاید اینگونه باشد؛ ولی همیشه چنین نیست و بین مدرن بودن و دیندار بودن تعارض ذاتی وجود ندارد. برای نمونه، علیرغم اینکه دینداری آمریکاییها در طی پانزده سال اخیر خیلی ضعیف شده، ولی هنوز همین آمریکای کاملاً مدرن، دیندارترین جامعه توسعه یافته در جهان امروز است. یا مثلاً اسرائیل با اینکه یکی از مدرنترین کشورهای دنیاست و درصد متخصصانش از هر کشور دیگری بیشتر است، ولی درصد بزرگی از جمعیتش را یهودیان فوقسنتی تشکیل میدهند که به آنها اولترا-ارتدوکس[۵] میگویند، که احکام شریعت یهودی و از جمله احکام سختگیرانۀ روز شنبه را به طور کامل رعایت میکنند. آنها از نظر علمی و بازرگانی و صنعتی جایگاه ممتازی دارند و جالب اینجاست که پیشبینی میشود ظرف پانزده سال آینده جمعیتشان در اسرائیل افزایش چشمگیری یابد. یکی از بستگان ما که سالهاست در کانادا زندگی میکند، تعریف میکرد که رئیس و صاحب شرکتی که در آن کار میکند، یک یهودی اولترا-ارتدوکسِ فوقالعاده مدرن است که ضمناً هفت فرزند دارد! و هنوز هم در پی ازدیاد آنها است. در خود آمریکا نیز بخشی از صنایع کامپیوتری و اصولاً تکنولوژی و تجارت پیشرفته در دست همین یهودیان اولترا-ارتدوکس است.یا مثلاً همین جوامع اروپایی؛ به اوضاع کنونیشان نگاه نکنید. اروپا بعد از اینکه مدرن شد، در قرنهای هیجده و نوزده در بخشهای توسعهیافتهترش مانند آلمان و انگلیس و فرانسه و هلند، نوعی بیداری دینی رخ داد که بسیار نیرومند و تأثیرگذار بود. اصولاً هنگامی که جامعه در حال سرعت گرفتن و تحول یافتن است، به طور طبیعی یک سلسله مسائل دینی در آن فعال و یا احیا میشود. در چین نیز قطعاً بیداری دینی روی خواهد داد و به نظر میآید هم اکنون تاحدودی رخ داده است.
وی افزود: این بیداری مذهبی قطعاً در چین وجود دارد و در آینده قویتر خواهد شد و همۀ ادیان موجود در آن را متأثر خواهد ساخت. به نظرم مسیحیتِ چین به معنی عام کلمه و ادیان آسیایی آن نیز به معنی عام کلمه تحت تأثیر این بیداری قرار دارند. و دولت چین، هم به دلیل سیاست خارجی و هم به دلیل مسائل داخلی، علیرغم تعهد کمونیستیاش نمیتواند نسبت به دین بیتفاوت باشد. به همین سبب است که پاپ فرانسیس این مقدار به چین اهمیت میدهد. او میداند که آیندۀ کلیسای کاتولیک در سطح جهانی و بویژه آسیایی تا مقدار زیادی در گرو تحولات آیندۀ چین است. ضمناً یک بُعد دیگر اهمیت چین برای کاتولیسیسم این است که چین دیگر کشور فقیری نیست و در حال حاضر تعداد ابرثروتمندانش از هر کشور دیگری بیشتر است.
وی خاطرنشان کرد: البته اینکه چین اجازه میدهد که بیداری مذهبی اتفاق بیافتد، نه بدین سبب است که به دین اعتقاد دارد؛ بلکه بدین دلیل است که فکر میکند میتواند از این جریان منتفع شود؛ و بهویژه نفعش در این است که در چین یک دین بومی و در عین حال مورد احترام همگانی وجود داشته باشد که بتواند هرچه بیشتر آن را تقویت کند. و به نظر میرسد که دولت چین به صورت آگاهانه تصمیم گرفته که گرایش به دین را به سوی بودیسم هدایت کند، و از همینرو تقویت بودیسم را در چین در دستور کار قرار داده است و این جریانی است که ادامه خواهد یافت. چین با تقویت بودیسم و هویت بودیستی عملاً میتواند هیجان مذهبی را در سایر ادیان موجود در این کشور کنترل کند، زیرا اگر بودیسم در رأس قرار بگیرد، سایر ادیان تحتالشعاع قرار میگیرند و درخشش خود را از دست میدهند و کمفروغ میشوند. آنها تا قبل از پیدایش کرونا کنفرانس بسیار بزرگ سالانهای درباره آئین و فرهنگ و میراث بودیستی برگزار میکردند. شرکت کنندگان بعضاً چهار هزار نفر بودند.
مسجدجامعی در پایان تصریح کرد: تقویت بودیسم در چین، هم از نظر سیاست داخلی و هم از نظر سیاست خارجی، به نفع چین است. از نظر خارجی، چینی که دارای بودیسمی آزاد و فعال و قوی باشد، میتواند مدعی شود که دین در کشورش فعالیتی آزادانه و حضوری بیمانع دارد و او مشکلی برای دین به وجود نمیآورد و مثلاً معابد کاملاً آزاد و فعالند. این موجب تعدیل فشار خارجی میشود. اگرچه کسانی که فشار میآورند، شرور هستند و درد دین ندارند؛ بلکه فقط منافعشان را لحاظ میکنند.
>>> مشروح این مقاله را بخوانید:
چین امروز؛ راستگرایی سیاسی و دینی
310311