چرا کردستان باید صنعتی شود؟
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، با توجه به تاریخ توسعه کشورهای اروپای غربی، صنعتی شدن محور توسعه است. شاید بتوان گفت صنعتیشدن عمیقترین تغییر منحصر بفرد در بافت اقتصادی، اجتماعی جوامع بوده است.
صنعتیشدن یک جامعه پیامدهای مثبت فراوان و بعضا منفی برای جوامع دارد. با نگاه کردن به منشأ کالاهای مانند پوشاک، لوازم مصرفی بادوام، اتومبیل، هواپیما و … ماهیت پیچیده، پراکنده و تاثیرگذار تولید صنعتی را تشخیص میدهیم.
کشورهای سرمایهداری توسعهیافته حدود 64 درصد از صنایع کارخانهای جهان را ایجاد کرده و بیش از نیمی از انرژی جهان را مصرف میکنند اما کشورهای جهان سوم فقط 14 درصد از کالاهای صنعتی جهان را تولید میکنند.
وارلیک آرمسترانگ هنگام خلاصه کردن یافتهای بررسی خود درباره آلمان، ژاپن، سوئد و آمریکا به نتیجهای گریزناپذیر میرسد: اجرایی موفقیتآمیز استراتژی ملی صنعی شدن در این چهار کشور به توانایی حاکم در همکاری با یک طبقه صنعتی مقتدر به منظور کنترل و ارتقای شرایط رشد وابسته بود.
حمایت اساسی از جانب بانکهای سرمایهگذاری، نظام آموزش فنی هدفمند، نظارت بر نیروی کار، سیاستهای حمایتی گزینشی، پذیرش و انطباق تکنولوژی جدید برای ابداعات داخلی بیشتر همگی بخشی از برنامه ای بزرگتر یعنی به توسعه صنعتی ملی بود.(راهبردهای توسعه اقتصاد- کیت گریفین)
صنعتیشدن جریان تولید کالاهای مصرفی و سرمایهای و نیز ایجاد سرمایه جهت پروژههای بالاسری اجتماعی به منظور تولید و تهیه کالا و خدمات برای مصرف کنندگان خصوصی و عمومی ضروری است، به عبارت دیگر، صنعتیشدن نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی کشورها و مناطق در حال توسعه از جمله استان کردستان دارد.
تجربه کشورهای توسعهیافته کنونی جهان نشان میدهد، صنعتیشدن شرط لازم توسعه اقتصادی است، بطوریکه در روند توسعه اقتصادی باید سهم بخش صنعت در تولید ناخالص ملی افزایش و سهم کشاورزی در آن کاهش یابد.
انتقال مرکز ثق اقتصاد از بخش کشاورزی به بخش صنعت تنها از طریق اعمال سیاستهای صنعتی و بکارگیری استراتژهای صنعتی شدن ممکن است.(توسعه اقتصادی،قره باغیان) از نظر هیرشمن توسعه بخش صنعت به سود سایر بخشهای دیگر اقتصاد نیط هست، بدهی است صنعتی شدن برای
کشورهای درحال توسعه ضروری است زیرا نرخ بازده و صرفه جوییهای مقیاس اقتصادی آن بسیار بیشتر از بخش کشاورزی است.
کشورهای در حال توسعه نیاز به صنعتیشدن دارند تا بتوانند با اثرات وخیم و نوسانات قیمت مواد اولیه و محصولات کشاورزی صادراتی و نیز کسری در تراز پرداختهای خود مقابله کنند.
الگوهای بین کشوری بر این اصل اشاره دارند که در یک کشور روبه توسعه، ارزش افزوده در تولیدات صنعتی، باید سریعتر از رشد محصول ناخالص داخلی رشد کند.(اقتصاد توسعه،آزاد ارمکی)
در قرن بیستم استراتژی صنعتی شدن بعنوان یکی از مهمترین استراتژیهای توسعه، عمدتا در قالب سه رویکرد زیر در تعدادی از کشورهای درحال توسعه اجرایی شده است؛
1. اولین و مقبولترین رویکرد تمرکز بر جایگزینی واردات کالاهای مصرفی ساخته شده توسط تولیدکنندگان داخلی است.
در این رویکرد قسمت اعظم سرمایهگذاری در صنعت توسط بخش خصوصی صورت میگیرد و نقش دولت ایجاد مشوق های اقتصادی برای هدایت ابتکار بخش خصوصی در مسیر مطلوب بوده است. برزیل از جمله اولین کشورهای بود که از این رویکرد استفاده کرد و به همین دلیل این رویکرد به الگوی برزیلی معروف شد.
2. رویکرد دوم با تمرکز بر تأسیس صنایع کالاهای سرمایهای و واسطهای در درون اقتصاد نیمه بسته آغاز میکند که به الگوی هندی معرف است.
3. رویکرد سوم یا الگوی کره جنوبی بر صادرات برنامهریزی شده کالاهای مصرفی در چارچوب سیاستگذاری اقتصادی است که تضمین می کند قیمتهای داخلی با قیمتهای بینالمللی همسوی کلی خود را حفظ کند.(کیت گریفن)
هرکدام از این رویکرد ها مزایا و معایب خود را دارند اما این سه رویکرد در راستای استراتژی صنعتی شدن توسط کشورهای درحال توسعه بکار گرفته شدهاند.
کشورها و یا مناطق درحال توسعه برای آنکه بتوانند به توسعه دست پیدا کنند ضرورت دارد نسبت ارزش افزوده صنعت ساخت نسبت به تولید ناخالص داخلی((GDP بیش از 20 درصد افزایش پیدا کند.
رابطه بسیار تنگاتنگ و مستقیمی بین نسبت ارزش افزوده صنعت ساخت به تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه کشورها وجود دارد. با توجه به نتایج حسابهای منطقهای(حساب تولید) استان کردستان، در سالهای اخیر درآمد سرانه هر شهروند کردستانی کمتر از نصف متوسط درآمد سرانه هر ایرانی بوده و در دهه نود سهم صنعت ساخت از تولید ناخالص داخلی استان کمتر از 5 درصد بوده و در این ده سال هیچ رشد محسوسی نداشته است.
کشورها و مناطق در حال توسعه در فرآیند توسعه با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی خود میتوانند بطور همزمان از یک، دو و یا چند استراتژی توسعه استفاده کنند. با توجه به بهبود وضعیت زیرساختهای استان در سالهای اخیر از جمله راه آهن، بزرگراه، آب ، تصویب منطقه آزاد تجاری، پتروشیمی، معادن سنگ آهن، طلا و… و همچنین بهرهوری بیشتر صنعت نسبت به کشاورزی و خدمات، بنظر میرسد یکی از استراتژیهای مناسب برای توسعه استان کردستان که باید مدنظر مدیران و برنامه ریزان استانی قرار بگیرد، استراتژی صنعتیشدن است.
این استراتژی برخلاف استراتژی بازار آزاد یا تعدیل ساختاری، برای دولت نقش کلیدی قائل است و از مداخلات اقتصادی دولت حمایت میکند.
در این استراتژی تاکید بر ایجاد و توسعه صنایع اعم از کالاهای مصرفی صنعتی و کالاهای سرمایهای است. بخش صنعت به دلیل داشتن پیوندهای پسین و پیشین با بخشهای دیگر از جمله بخش کشاورزی ارزش افزوده بسیار بیشتری ایجاد نموده و نقش پیشران توسعه را ایفا میکند.
همانگونه که اشاره شده سه رویکرد مهم در استراتژی صنعتیشدن وجود دارد(رویکرد جایگزینی واردات، رویکرد تولید کالای سرمایه ای، رویکرد صادرات محور).
معمولا استراتژیهای توسعه در سطح ملی مطرح میشوند اما در کشورهای وسیعی نظیر ایران، برنامه ریزان منطقهای نیز میتواند از این استراتژیها در سطح منطقهای نیز استفاده کنند.
با توجه به اینکه هم اکنون بخش کشاورزی حدود 30 درصد تولید ناخالص داخلی(GDP) استان کردستان را بخود اختصاص میدهد و متاسفانه بخش صنعت بطور کلی حدود 14 درصد و بخش صنعت ساخت که مهمترین مولفه در استراتژی صنعتی شدن هست فقط 5 درصد GDP را بخود اختصاص میدهد.
این در حالی است که در سطح کشور سهم بخش صنعت از GDP حدود 30 درصد و سهم صنعت ساخت حدود 16 درصد است. به عبارت دیگر در داخلی کشور وضعیت صنعتی استان کردستان به مراتب بدتر از متوسط کشوری است.
با توجه به تجارب سایر کشورها و مناطق شرط لازم برای توسعه و افزایش درآمد سرانه، صنعتی شدن است به عبارت دیگر راه توسعه از صنعتی شدن میگذرد و استان کردستان با توجه به شرایط اقتصادی و زیرساختی موجود و همچنین بخش کشاورزی مناسب، ظرفیت و قابلیت مورد نیاز برای وارد شدن به فاز صنعتی شدن را دارد.
البته در این مرحله در ایجاد صنایع مادر مانند زنجیره فولاد، پتروشیمی، صنایع معدنی و… باید ملاحظات زیست محیطی در نظر گرفته شده و از فناوریهای استفاده شود که کمترین تخریب زیست محیطی را بهراه داشته باشد.
صنعتی شدن زمانی تحقق پیدا میکند که رشد بخش صنعت ساخت در سالهای زیادی بیشتر از رشد تولید ناخالص داخلی باشد و سهم بخش صنعت از GDP به بیش از 40 درصد برسد.
همچنین وجود ظرفیت مرز و تصویب منطقه آزاد تجاری و صنعتی بانه و مریوان و معافیتهای مالیاتی موجود زمینه صادرات محصولات صنعتی تولیدشده در سطح استان به کشورهای همجوار و اروپا را فراهم میکند.
مدیران و برنامهریزان استانی باید پیگیری استراتژی صنعتیشدن و انتخاب رویکرد مناسب ضمن واردکردن دولت در سرمایهگذاریهای زیرساختی و صنایع مادر، شرایط را برای حضور سرمایهگذاران داخلی و خارجی در صنایع استان را فراهم آورند.
محمد باباخانی دکتری اقتصاد، مدرس دانشگاه
انتهای پیام/2330/70