پایان متروپل نزدیک است
پایان متروپل نزدیک است
یازده روز است که از فاجعه متروپل آبادان میگذرد. تا لحظه تنظیم این گزارش جسد ۳۶ نفر از زیر آوار پیدا شده است. دوم خرداد ماه برخی مردم بیگناه آبادان که بیخبر از همه جا در زیر این برج به کاری مشغول یا حتی ماشینهای خود را زیر این غول وحشتناک پارک کرده بودند، جان خود را به دلیل سهلانگاری مالک این ساختمان و برخی مسوولان که او را در این پروژه همراهی کرده بودند از دست دادند. حسین عبدالباقی مالک ساختمان که مرگش با خبرهای ضد و نقیض و همچنین اظهارنظرهایی از سوی برخی افراد در فضای مجازی در خصوص روند تشخیص هویت او مواجه شده بود با واکنش پزشکی قانونی روبهرو شد تا جایی که رئوفیان، رییس بانک اطلاعات هویت ژنتیک ایران اعلام کرد: «با توجه به غیرعلمی و غیردقیق بودن مطالب مطرح شده که میتواند بیانگر بیگانگی و عدم آشنایی گویندگان و منتشرکنندگان مطالب فوق به فرآیند تشخیص هویت و حوزه ژنتیک قانونی باشد، ارایه مطالبی جهت تنویر افکار عمومی ضروری به نظر میرسد. بر اساس نوع نمونه، زمان لازم جهت انجام استحصال پروفایل ژنتیکی و تطبیق به بازه زمانی حداقل ۸ ساعت در نمونه خون تا ۴۸ ساعت در نمونههای سخت (استخوان) نیاز دارد.» به گفته برخی اهالی آبادان دو، سه روز پیش خانه حسین عبدالباقی به آتش کشیده شد. این در حالی است که چند روز پس از آوار شدن متروپل بر سر اهالی خیابان امیری در آبادان، مغازه حسین عبدالباقی را نیز برخی مردم آبادان به آتش کشیدند. بر اساس گزارشها، مجتمع برجهای دوقلوی متروپل به قدری سست بود که ستون اصلی و حمال مجتمعها نشست کرده و شکم داده بود. تصاویر و ویدیوهای منتشر شده در فضای مجازی نیز چنین چیزی را نشان میداد. مالک، داربستهایی در اطراف پروژه کشیده بود که برخی مدعی هستند با هدف پنهانکاری وضعیت وخیم پروژه بوده است. گفته میشود مهندسان سازمان نظام مهندسی آبادان هشدار داده بودند این مجتمع به مرحله افتتاح نخواهد رسید. در میان آمار جانباختگان حادثه متروپل پنج دانشآموز نیز جزو این آمار قرار گرفتند، اما صحنهای دلخراش در فضای مجازی در خصوص دو دختر خانواده صالحیانپور منتشر شده که نشان میدهد پدر آنها پای یکی از دخترهای خود را در کیسه تحویل گرفته است و میگوید: «ببینید با ما چه کار کردند. یکی از پاهای دختر ۱۱ سالهام است. آمده بود اینجا فقط یک بستنی بخورد.» با گذشت یازده روز از این فاجعه و تصاویر گوناگونی که در فضای مجازی دست به دست شد تا واقعیت را به نمایش بگذارد، شنیدهها حاکی از آن است که عملیات آواربرداری مراحل پایانی را پشت سر میگذارد، اما در خصوص این فاجعه که داغی چنین بزرگ بر دل مردم آبادان گذاشته است؛ حالا «اعتماد» در گفتوگو با «مجید ابهری»، آسیبشناس اجتماعی این حادثه را بررسی میکند.
وقتی روابط و ضوابط قانونی به درستی به اجرا درنیاید اینگونه حوادث تکرار میشوند
مجید ابهری در خصوص فاجعه ریزش برج متروپل میگوید: «حادثه متروپل در آبادان نه تنها غمی بزرگ بر سینه مردم آبادان و همه مردم ایران قرار داد، بلکه زنگ خطر و چراغ قرمزی در این زمینه برای همه دستاندرکاران روشن کرد. به درستی نمیدانیم آیا ساختمان متروپل باز هم نظیری در کشور دارد یا نه؟ در جواب این سوال باید عرض کنم تا وقتی دریافت مجوز و ایجاد بنا روابط و ضوابط قانونی به درستی به اجرا در نیاید اینگونه حوادث طبیعی تکرار میشود. برخی کارشناسان در خصوص ساختمانهای پرخطر اعلام کردند ۱۲۹ بنا و برخی دیگر گفتند ۲۲۱ بنا. در واقع هر شخص به ظن خود عددی اعلام کرده که به این تعداد ساختمانهای خطرناک وجود دارد که ممکن است در هر لحظه متروپل دیگری در گوشهای از کشور ایجاد شود. برای جلوگیری از این حادثه تلخ و پیشگیری از تکرار آن اولا باید هیاتی از سوی وزارت کشور یا وزارت مسکن و شهرسازی مامور بررسی ساختمانهای جدیدالتاسیس و در حال بنا شوند. آیا استانداردهای اولیه در بنای این ساختمانها رعایت شده است؟ اگر نشده چه عوامل و افرادی موجب ایجاد اینگونه ساختمانها شده است که باعث تولید غم و فراغ در بخشی از هموطنان میشود. در حادثه آبادان معلوم نیست هنوز چه تعداد از افراد زیر آوار ماندند؟ وقتی بهطور کلی افراد را از زیر آوار دربیاورند، تازه تعداد کشتهشدگان مشخص میشود و مصیبتدیدگان متوجه میشوند که عزیزان خود را از دست دادهاند.»
چرا یک نفر به خود حق میدهد با جان افراد اینگونه بازی کند؟
ابهری در ادامه میگوید: «برای پیشگیری از این نوع حوادث باید در صدور مجوز برای ساختن ساختمان عنایت و دقت لازم شود. هیاتی را که عرض کردم برای بررسی مجدد پروانههای ساختمان مامور شوند باید به فوریت در سراسر کشور مسوول رسیدگی به اینگونه ساختمانها شوند. در همین تهران ما گفته میشود ساختمانهایی وجود دارند که بنای آنها بر اساس پنج یا ده طبقه بوده ولی چندین طبقه بیشتر روی آن ساخته شده است. یعنی همین فاجعه تلخ متروپل باز هم تکرار خواهد شد. چرا ما باید منتظر بمانیم تا حادثهای ایجاد شود و سپس به عزاداری یا دستگیری یا مجازات عوامل آن اقدام کنیم. مگر در کشورهای دیگر ساختمانسازی وجود ندارد؟ بناهایی که بسیار بلندتر از متروپل و امثال آن هستند و هیچ گونه حادثهای نه در زمان ساخت و نه سالهای سال بعد از آن برای آنها اتفاق نمیافتد. پس چرا اینگونه اخبار و حوادث فقط در کشور ما یا بعضی کشورهایی که دقتی در صدور مجوز یا نظارت ندارند، اتفاق میافتد؟ برای پاسخ به این سوال باید کارشناسان و صاحبنظران در رشتههای مختلف اقدام به بررسی کرده و تنها با دستگیری و مجازات چند نفر قانع نشود. وقتی مثلا ۲۰ نفر در چنین حادثهای جانشان را از دست میدهند ما در ظاهر و به زبان میگوییم 20 نفر، در واقع باید بگوییم 20 خانوار، زیرا در ازای هر یک نفری که از دست میرود، دهها خانواده، اقوام و فامیل عزادار و داغدار میشوند. سرنوشت برخی افراد عوض میشود.» او در ادامه درباره قانون حمورابی که مربوط به ساخت ساختمان در هزاران سال پیش میشود، توضیح میدهد: «چرا یک نفر به خود حق میدهد با جان افراد اینگونه بازی کند؟ طبیعتا سازنده این ساختمان فقط مقصر نیست، بلکه همه کسانی که از او حمایت کردند و در ساخت این ساختمان کمک کرده یا همراهی کردند در مرگ این افراد مقصر هستند. حمورابی؛ شاید هزاران سال قبل قانونی ایجاد کرده بود که اگر کسی ساختمانی بسازد و با ساخت آن باعث مرگ فرد یا افرادی شود مجازات مرگ برای او تعیین شود. هزار سال و بلکه بیشتر از قانون حمورابی میگذرد ولی امروز شاهد این هستیم که در عصر فضا باز ساختمانهایی ساخته میشود که خانوادههایی را داغدار میکند. چرا یک فرد به خود اجازه میدهد که با جان و عمر و سرنوشت دیگران بازی کند. از نگاه آسیبشناسی اجتماعی وقتی روابط بر ضوابط تفوق و برتری داشته باشد باید منتظر اینگونه حوادث جانسوز باشیم.»
46