مهمترین چالش ارشاد در حوزه کتاب/ مواجهه اقتصادی با فرهنگ باید اصلاح شود
خبرگزاری فارس- گروه کتاب و ادبیات: «محمدحسن زمانوزیری» یکی از فعالان حوزه زن و حجاب است که علاوه بر مدیریت مؤسسه تخصصی عفاف و حجاب «خیبر»، مدیریت انتشارات تلاوت آرامش و نگارش آثاری نظیر ما طلبکاریم، خانهای پیش خدا، حریم ریحانه و بهترین حضور را در کارنامهاش دارد.
با زمانوزیری به گفتوگو نشستیم تا نظراتش را درباره فعالیتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت سیزدهم جویا شویم و آنچه در ادامه میخوانید مشروح این مصاحبه است.
* با توجه به اینکه فضای مدیریتی در وزارت ارشاد تغییر کرده است، چقدر به انجام تغییرات اساسی و تحول در حوزه فرهنگ امیدوارید؟
حضور افراد جدید در سمت مدیریت و راهبری وزارت ارشاد با رویکردهای نزدیک به اهداف انقلاب اسلامی، این احتمال را ایجاد میکند که در دولت جدید سرعت بیشتری بگیریم و تحولات سریعتر و هوشمندانهتر ایجاد شود. آقای اسماعیلی جوانتر از دکتر صالحی است و طبق اخباری که به گوش میرسد، بهدنبال معاونان جوان است. نیروهای جوان درک بهتری از فضای فرهنگی کشور دارند و رخدادهای فرهنگی را عمیقتر درک میکنند.
همه اینها باید مبتنی بر برنامه و مجموعه راهبردهای کلان صورت بگیرد. رهبر معظم انقلاب هم تأکید کردند که کارها همه باید عاقلانه و منطقی پیش رود. امیدواریم که این کار صورت بگیرد چراکه اکنون نشانهها و بسترهایش فراهم است.
مهمترین اقدامات راهبردی فرهنگ
* به نظر شما مهمترین چالشهای پیشروی وزارت ارشاد در حوزه کتاب چیست؟
بهطور کلی، در وزارت ارشاد و خیلی از حوزههایی که درگیر فضای فرهنگی هستند، جنس تحولات و اتفاقاتی که میافتد، با ده سال گذشته متفاوت است. اگر مجموعه مدیران ارشاد این را درک نکنند و درک عمیقی از آن نداشته باشند، در برنامهریزیهایشان به شدت دچار خطای محاسباتی خواهند شد. در بخشهایی سرمایهگذاری میکنند و نقاطی را هدف قرار میدهند که نمیتواند جریانساز باشد. حوزه کتاب هم از این قاعده مستثنا نیست.
امروز با حضور جدی فضای مجازی، شکلگیری نشر و عرضه الکترونیک و مدلهای متفاوتی که در بخش توزیع و عرضه ایجاد شده است، دیگر از مثلث تولیدکننده و توزیعکننده و فروش پیروی نمیشود. به نظرم اینها مهمترین اقدامات در یک نگاه راهبردی است.
مسائل دیگر، مثل تولید و توزیع کاغذ و هزینههای چاپ و نبود فروشگاه، همواره بوده است و به نظر میآید تحولات حوزه نشر و کتاب و کتابخوانی از این جنس است.
بخشی از تعطیلی کتابفروشیها به کرونا مربوط است. باقی ماجرا به تغییر و تحولات در بخش مدیریت و نسل جدیدی که وارد این مبحث میشوند برمیگردد، هر یک مدل خودشان را دارند. امروزه، مکتوبات ما هم دچار تغییر و تحول شدهاند و حتی در بخش نوشتافزار هم تغییر سبک داریم. به این مسائل باید بهطور جدی بپردازیم و برایش آیندهپژوهی کنیم. باید از الان برای آن زمان برنامهریزی کنیم.
حوزه ممیزی کتاب رها شده و برخلاف شاخصها و اصول اخلاقی به کتابها مجوز داده میشود
* یکی از موضوعاتی که در برنامه وزارت ارشاد دولت سیزدهم مطرح شده است، «عدم نظارت کیفی جدی و مستمر بر تولید و نشر کتاب و جریان نشر کشور» است. به نظر شما وزارت ارشاد چگونه میتواند کیفیت آثار تولیدشده را ارتقاء دهد؟
چالشی که با آن مواجهیم، این است که تعداد کتابهای جدید برای ما یک شاخص محسوب میشود. وقتی معیار یک ناشر برای حضور در نمایشگاه کتاب، تعداد عنوان جدید باشد، این ناشر را بهسمت کاستن از کیفیت تولیداتش برای رسیدن به آن عدد میبرد. سیاستها و تمرکزها باید روی تجدید چاپ کتابها متمرکز شود. تجدید چاپ یعنی یک کتاب در فرایند منطقی توزیع و فروشش با اقبال مواجه شده است. این یکی از شاخصهایی است که میتواند در میانمدت اثرگذار باشد؛ یعنی ما میتوانیم بهجای اینکه کتابهایی با تیراژ سیصد تا و پانصد تا داشته باشیم، در طول مدت نشر و بازنشر، به این هدف دست پیدا کنیم. کمکم ناشران به این سمت میروند که برای نشر کتاب سختگیری کنند و هر کتابی را برای انتشار نپذیرند. ناشر حتی میتواند بهجای عنوان جدید، از همان امتیازهایی که به کتابها میدهد، درصد بگذارد و مثلاً بگوید من سیدرصد از تأمین کاغذ یارانهای را برای کتابهای جدید اختصاص میدهم و هفتاددرصد باقیمانده را برای کتابهای تجدید چاپ کنار میگذارم.
یک بخش هم این است که حوزه ممیزی کتاب را اعلام و اعمال کنیم. اکنون حوزه ممیزی کتاب رها شده و برخلاف شاخصها و آرمانهای انقلاب و اصول اخلاقی و انسانی و اسلامی به کتابها مجوز داده میشود. اعمال قانون در ممیزی در این دوره سرعت گرفت و این سرعتگرفتن خوب بود. زمانی که با استانداردهای دوگانه و ممیزیهای مختلف مواجه میشویم، راه برای تولید آثار بیکیفیت باز میشود.
یکی از مسائلی که در سالهای اخیر مطرح شد و وزارت ارشاد در دولت دوازدهم وعده آن را داده بود، کاهش تصدیگری و واگذاری امور به صنف بود که در عمل محقق نشد.
وزارتخانه یا شخص وزیر در دولت گذشته نمیخواست درگیری با منتقدان را آغاز کند
* در دولت سیزدهم «کاهش تصدیگری آشکار و پنهان نشر و سپردن بیشتر امور به بخش خصوصی» مدنظر قرار گرفته است. به نظر شما چرا وزارت ارشاد در دولت دوازدهم نتوانست این کار را انجام دهد و مدیریت جدید ارشاد چگونه و با همکاری چه مجموعههایی باید به این کار اهتمام ورزد؟
حوزه کتاب بخشهای مختلفی دارد. یک بخش آن ممیزی و نظارت بر حوزه کتاب است. بخشهای دیگری در این حوزه داریم که قابلیت دارند به تشکلهای صنفی واگذار شوند. ما چند مدل تشکل داریم. برخیها تشکل صنفی هستند و برخی رویکردهای محتوایی هم دارند؛ مثل مجمع ناشران، انجمن کتابفروشان خوشه و برخی تشکلهای دیگر. اینکه ما از خود مردم استفاده کنیم و با بهرسمیتشناختن تشکلها، آنها را هم در تشکیلات دخیل کنیم، طبیعی است که تصمیمات پختهتر خواهد شد و آن نظامها و شاخصهها بهتر میشوند؛ منتها بهشرطی که این ماجرا بهدرستی درک و در آن جهت هوشمندانه اقدام شود.
شاید یکی از دلایل دولت دوازدهم در عملینکردن این طرح، این بوده که میخواسته از مواجههها و مخالفتهای احتمالی پرهیز کند. وزارتخانه یا شخص وزیر نمیخواست که جبهه جدید یا درگیری با منتقدان را آغاز کند. این کار یک هوشمندی میطلبد؛ چراکه بدنه وزارت ارشاد دولت دوازدهم در برخی از بخشها نبود. بعضی از معاونتها آنقدر ضعیف بودند که گفتوگوکردن با آنها و بهسرانجامرساندن کارها شرایط سختی داشت و طبیعی بود که اگر آن آدم آن کار را انجام ندهد، بهتر است؛ چون کار را خراب میکند.
اگر در دوره آقای اسماعیلی، با همراهی معاونان جوان و باتجربه در این حوزه، این هوشمندی به خرج داده شود و هر بخشی را به مجموعه خصوصی مرتبط و حائز شرایطش بسپارند، همهچیز درست انجام میشود، ولی اگر بهصورت کلی بخشها را به بخش عمومی بسپاریم، به مشکلات جدید گرفتار خواهیم شد و دامن وزارتخانه را خواهد گرفت.
استفاده از تجربیات خوب گذشته/ باید مدل را عوض کنیم
* ساختار فعلی وزارت ارشاد چقدر توانسته است خود را با تغییرات اجتماعی در جامعه و نیازهای جدید اهالی فرهنگ و هنر همسو و از رکود و رخوت جلوگیری کند؟
زمان دکتر صالحی در دولت دوازدهم، اقدامات خوبی انجام شد زیرا در فضای مواجهه با اهالی فرهنگ نگاه زیربنایی داشتند، یا تلاش میکردند با آنها ارتباط برقرار کنند. در بخش سازوکارهایی که خود وزارتخانه دارد برای اینکه مواجهههای درست و یکسان در مسائل داشته باشد، ما اگر زیرساختهای لازم را در وزارتخانه نداشته باشیم، به مواجهه درست نمیانجامد. آن تلفیقهایی که انجام شد، بنیادی که درست شد یا صندوق اعتباری هنر که برای نویسندگان انجام شد، کار با اینها قوت گرفت. اینها اقدامات زیرساختی است که کمک میکند و جزو اقدامات خوب آقای صالحی بود. اینها ثابت میکند که اگر قدم درستی هم بخواهیم برداریم، زیرساختها واقعاً فراهم است؛ چون بهسامانرسیدن اینها هم زمان میبرد.
اگر دکتر اسماعیلی از کارهای خوب گذشته بتواند حداکثر بهرهبرداری را بکند و برای انجام یک سری تحولات و جهشها از ساختارهای کهنهشده وزارتخانه شروع کند، اساساً بخشی از این اصلاح ساختاری با نگاه کلان و تحولی، خودش منشأ تحولات جدید خواهد شد. ما شاید این مدل چیدمان معاونتها و موضوعات را نداشته باشیم. باید مدل را عوض کنیم.
اینها در مواجهه با مسئله فرهنگ و هنر و اهالی آن اثرگذار است. اگر در روی همان پاشنه بچرخد و با همان روال قبلی پیش برویم، بهتر از این اداره نخواهد شد و همچنان گلایه اهالی فرهنگ و هنر به جا خواهد ماند. کوتاهیها و عقبماندگیهای وزارت فرهنگ و ارشاد به جا خواهد ماند.
در حوزه کتاب هزینه کمتری خرج میکنیم؛ اما آورده بیشتری داریم
* به نظر میرسد یکپارچهکردن نظام فرهنگی کشور از جمله موضوعات مهمی است که در سالهای اخیر به آن توجه نشده است. برای مثال، امکانات بسیاری در شهرداریها و سازمانهای گوناگون وجود دارد؛ در حالی که بسیاری از ناشران و فعالان فرهنگی برای برگزاری برنامههای خود دچار مشکل هستند. آیا شما به ایجاد یک نظام فرهنگی واحد در کشور معتقدید؟
ما در حوزه سینما در وزارت ارشاد پول کمی خرج نمیکنیم. پولی را هم که الان داریم، هوشمندانه عمل نمیکنیم. ما آنقدری که در سینما خرج میکنیم، آوردهای نداریم. از سوی دیگر، در حوزه کتاب هزینه کمتری خرج میکنیم؛ اما آورده بیشتری داریم. امروز میبینیم که موافقان و مخالفانی که دردسر ایجاد میکنند، از سلبریتیهایی هستند که به حوزه سینما مرتبط میشوند؛ اما در بین نویسنده و ناشران وضعیت بهتری داریم.
تاکنون بیتدبیر هم نبودهایم. تدابیری اندیشیده شده است؛ اما اجرا نمیشود. اگر مجموعه قوانین و مقرراتی که وضع شده است، بهدرستی اجرا شوند، وضعمان خیلی بهتر از این میشود.
دیجیکالا با تخفیف ۵۰ درصدی همان ضربهای را میزند که نمایشگاه کتاب وزارت ارشاد میزند
* یکی از موضوعاتی که در برنامه وزارت ارشاد دولت سیزدهم مطرح شده است، «تغییر نگاه بازارمحوری و اصالت دادن به نگاه فرهنگی» در نمایشگاه کتاب است. به نظر شما این رویکرد چگونه میتواند به حرفهایتر شدن چرخه نشر کمک کرده و نمایشگاهی مانند سایر نمایشگاههای بینالمللی در دنیا ایجاد کند؟
مواجهه ما با نگاه اقتصادی با اهالی فرهنگ و هنر باید ترمیم شود. بالاخره محصول فرهنگی برای مخاطب جامعه در حال تولید است و محصولی ارزشمندتر است که مخاطب دست در جیبش کند و حاضر باشد برایش هزینه بپردازد. از این منظر، داشتن نگاه بازاری بد نیست. گاهی میگوییم اقتضای جامعه این است که در حوزه مسائل فرهنگی نگاه حمایتی بیشتر و همهجانبهتر باشد؛ مثلاً اگر من اثر فاخر و خوبی تولید کردم، ارشاد خودش را موظف به حمایت هوشمندانه بداند و برای اثر من امتیاز قائل شود. فیلمها و کتابها و تئاترهایی داریم که ابتدا از آن حمایت شده است؛ ولی به بازار آمده و مردم نپسندیدهاند. این فایده ندارد و جنسش حمایت نیست؛ بلکه هدردادن بیتالمال است.
بخشی از خدمات از وظایف دولت است و باید رایگان یا حمایتی باشد. من هم ناشر هستم، هم مؤسسه فرهنگی دارم و هم کتابفروش هستم. دیجیکالا با تخفیف ۵۰ درصدی همان ضربهای را میزند که نمایشگاه کتاب وزارت ارشاد میزند. فروش مجازی کالا در فروشگاههای بزرگ غیرکتابی هم ضربه میزند. از طرفی، حرفهای ناشر را هم باید شنید. ناشر میگوید چه باید کرد وقتی در سیستم پخش و توزیع و کتابفروشی مشکل داریم. ناشر در تأمین نقدینگی که بهشدت به آن احتیاج دارد، مشکلات زیادی دارد و نمیتواند نقدینگی را تأمین کند.
نقشی که ارشاد میتواند داشته باشد، این است که نقطه بهینه را پیدا کند. روش کشورهای دیگر این است که نمایشگاههای کتاب فقط نمایشگاه باشند و فروشگاه نباشند، یا اینکه نمایشگاهها فقط به کتاب با فلان تیراژ یا کتابهای چاپ اول اختصاص پیدا کند و فقط آنها امکان فروش داشته باشند.
کرونا مزید بر علت شده و اتفاقاتی را رقم زده که شاید زودتر از موعدشان در کشور ما پیش آمدند. حضور جدی فضای مجازی در بین خانوادهها و نوجوانان و مواجهه با فضای دیجیتال، شرایطی را به وجود آورده که بهشدت هوشمندی متولیان فرهنگ را میطلبد تا سیاستگذاریهایشان را مبتنی بر اقدامات آیندهپژوهانه قرار دهند تا در چند سال آینده، با مشکلات جدی روبهرو نشویم. در همه عرصههای سینما و تئاتر و کتاب و بخشهایی که وزارت ارشاد متولی آن است، نگاه جدید و تحولی لازم است.
انتهای پیام/