فرزاد پورنظری گفت: پس از اظهارات این مرد ۴۷ ساله درباره قتل همسرش، پلیس به خانه این مرد مراجعه کرد و با جسد غرق در خون زنی مواجه شد که از ناحیه سر مورد اصابت جسم سخت قرار گرفته بود. این مرد پس از معرفی خود و دستگیری توسط پلیس بلافاصله به قتل اعتراف کرد و گفت به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتهام او را به قتل رساندم.
جسد مقتول به خانواده او تحویل داده شد و قاتل نیز برای ادامه تحقیقات و روشن شدن علل اصلی این قتل در اختیار ماموران اداره آگاهی کرمانشاه قرار گرفت. طبق اعترافات قاتل و شواهد موجود و همچنین گزارشات پزشکی قانونی، قتل به وسیله وارد شدن جسمی سخت که به نظر میرسد چوب است، انجام شده است.
در ادامه نیز برادر قاتل زن ۳۵ ساله کرمانشاهی هم در این باره اظهار کرده است که برادرم حدودا ۲۲ سالی میشد که با همسرش ازدواج کرده بود و همه اموالش از جمله خانه و خودروی او به نام همسرش بود. حتی به او کمک کرد در دانشگاه و در رشته حقوق تحصیل کند. حتی وام ۱۵۰ میلیون تومانی را که چندی پیش دریافت کرده بود به حساب همسرش واریز کرد و با پول رهن خانه دیگرش، برای او طلا خرید و اسمش را برای تشرف به حج نوشت. برادرم عاشق همسرش بود و همیشه میگفت بینهایت دوستش دارد و همه این کارها را از سر علاقه به او انجام میدهد. برادرم قبلا در شرکت کرپناز هرسین کار میکرد و وقتی شرکت ورشکسته شد فروشگاه لوازم یدکی زد. حاصل ازدواج برادرم با همسرش ۲ پسر ۱۹ و ۱۶ ساله است. مدتها بود که همسر برادرم با برادرم سر ناسازگاری گذاشته بود و بارها به خاطر برادر و برادرزادههایم پادرمیانی کرده و آنها را آشتی داده بودم.
حتی چند باری با برادرم به خاطر زن و فرزندانش دعوا کردم. یکبار مقتول همراه با پسرانش، برادرم را مورد ضرب و شتم قرار داد بهطوری که گوشش بهشدت آسیب دیده بود، اما حتی یک بار هم در این باره به ما چیزی نگفته بود و به قول خودش آبروداری میکرد.شبی که برادرم همسرش را به قتل رساند وقتی به او گفتم چرا دست به چنین اقدامی زده، به من گفت که از ساعت ۲ بعدازظهر تا ۶ غروب با من بحث کرد و هرچه التماسش کردم کوتاه نیامد و میگفت باید دست خالی از خانهای که خودم به نامش کرده بودم بیرون بروم. روز زن ۱۵ میلیون تومان طلا برایش خریده بود و از او خواسته بود دعواها را تمام کند و ۲ هفته قبل از روز زن همه خانواده همسرش را به خانهشان دعوت کرده و برایش کادو گرفته بود و جلوی همه از او خواهش کرده بود که به ناراحتیها و بحث و جدلها پایان بدهد.
روز حادثه نیز به وسیله یک شیء چوبی به سر همسرش ضربه وارد میکند که منجر به فوت او میشود و همان لحظه هم خودش را به پلیس تسلیم میکند. ساعت ۱۰ شب متوجه شدیم که چه اتفاقی افتاده است، همگی شوکه شده و بهشدت ناراحت شدیم.
23302
