فرماندهان شهید شده در جنگ ۱۲ روزه فکر نمیکردند منازلشان هدف قرار بگیرد/ماجرای زدن MIG۲۵ عراقی در آسمان اصفهان/چگونه جلوی F۳۵ های دشمن را گرفتیم

فرماندهان شهید شده در جنگ ۱۲ روزه فکر نمیکردند منازلشان هدف قرار بگیرد/ماجرای زدن MIG۲۵ عراقی در آسمان اصفهان/چگونه جلوی F۳۵ های دشمن را گرفتیم
به گزارش خبرگزاری recive، شاداب عسگری پژوهشگر تاریخ ایران در خصوص جنگ ۱۲ روزه ایران، گفتگویی با تابناک انجام داده است که اهم سخنان وی را در ادامه می خوانید؛
******
*اگر اشتباه نکنم سال ۱۳۶۴ یا ۶۵ بود که یکفروند MIG۲۵ عراق روی اصفهان زده شد. اینهواپیما بین ۷۰ تا ۹۰ هزارپا ارتفاع میگیرد. وقتی ایناتفاق افتاد و ایران آنمیگ را زد، پروازهای MIG۲۵ تا سهماه بر فراز آسمان ایران قطع شد.
*هم شوروی هم عراق دنبال این بودند که جریان سقوط آنمیگ چه بوده چون ایران تکنولوژی مقابله با آن را نداشت. از اینطرف هم بهطور تمثیلی و برای رد گمکردن دو سه بسیجی را از پدافند به نماز جمعه اصفهان آوردند و قدردانی کردند که اینها هواپیمای دشمن را زده اند ولی واقعیت چیز دیگری بود. MIG۲۵ چند بار به آسمان اصفهان آمده بود و سرتیپ خلبان شهرام رستمی خلبان F۱۴ هر دفعه برای زدنش از پایگاه بلند میشد ولی شرایط زدنش محقق نمیشد. بعد از چندبار که ایناتفاق میافتد، ایشان میگوید اگر رادار بهخوبی میگ دشمن را داشته باشد، و وقتی به ارتفاع ۷۰ هزار پایی بیاید خبر بدهد، میتوانم چند ثانیه به ارتفاع ۴۵ هزارپایی بروم و موشکم را رها کنم. تصمیم گرفته میشود اینکار انجام شود.
*قتی MIG۲۵ عراقی دوباره پیدایش میشود، ایستگاه رادار خبر میدهد سمت اینهدف، اصفهان است و شهرام رستمی بلند میشود. همهچیز هماهنگ میشود و در یکلحظه اتفاق میافتد. یعنی ایشان در ارتفاع ۴۵ هزار پایی فرصت شلیک موشک را پیدا کرده و فونیکس خود را رها میکند سمت اینمیگ. بلافاصله هم ارتفاع کم میکند.
*ممکن است در جنگ ۱۲ روزه هم چنیناتفاق هایی افتاده باشد. نکته این است که ما یکسری چیزها را آنقدر بزرگ میکنیم که دست خودمان هم به آنها نمی رسد.
*یکبار دوستی خیلیجدی با قیافهای متفکر گفت «آمریکاییها هواپیمایی بهنام B۲ دارند که ۶۴ ساعت با آن دور جهان میپرند.» پرسیدم ۶۴ ساعت؟ گفت بله. گفتم «میدانی چندشبانه روز میشود؟ چند نفر توی هواپیما هستند؟» گفت دو نفر. گفتم میدانی «در اینمدت خورد و خوراک و قضای حاجت را چه میکنند؟ چه کار میکنند؟» کمی فکر کرد و گفت «راست میگوییها!» گفتم «۱۷ ساعت است. ۶۴ ساعت نیست. ممکن هم هست کاری کنند تا ۲۴ ساعت در آسمان بماند.»
*B۲ میتواند ساعت زیادی پرواز کند ولی ۶۴ ساعت نه. درباره F۳۵ هم یکسری از ایندروغها درست شده است. مثلا میگویند رادار نمیگیردش. اتفاقا میگیردش!
* در جنگ ۱۲ روزه، خیلی از اطلاعات ما را داشتند. یکمقدارش را آمریکاییها داده بودند. موقعیت پایگاههای راداری و پدافندی ما را میدانستند؛ چه در دفاع مقدس و چه بعدش. خودشان که گفتند ۲۰ سال برای اینکار برنامهریزی کردهاند رهبری هم این را گفتند. من سربازم و از فرماندهام اطاعت میکنم ولی میگویم نه ۲۰ سال بلکه ۴۶ سال برنامهریزی کرده بودند. یعنی انقلاب که شد، شروع کردند.
*سامانه پدافندی را هک نکرده بودند. یکسری خودروهایی که سامانه را حمل میکردند و کامپیوتر داشتند، هک شدند.
* ما دو اشتباه کردیم. در عملیاتهای وعده صادق ۱ و ۲ که یک سری هواپیما آمد و زد، احتیاطهایی کردیم که باعث شدند…
*معایب کار خودمان را متوجه نشویم. و در این مورد بهخصوص، یعنی جنگ ۱۲ روزه، چون آن احتیاطها را نکردیم، معایبمان خود را نشان دادند. اگر قبلش اینموارد را متوجه شده بودیم، همانزمان پیشیگیری میکردیم.
* یکی از خوبیهای جنگ ۱۲ روزه این بود که معایب و نقصانهایمان را متوجه شدیم.
*کاری که رژیم صهیونیستی با ایران کرد در جنگ ۶ روزه با مصر کرد. چرا تاریخ نمیخوانیم؟ چرا عبرت نمیگیریم؟
*روز اول و در هجوم اول فرماندهها را زد. بعد هواپیماها را زد. منتهی یکخطای محاسباتیاش در مواجهه با ایران، درباره ملت و ارتش بود. فکر میکرد با زدن سران سپاه کار تمام است و مردم از اینحرکت استقبال میکنند. از روز سوم جنگ بود که روی ارتش اقدام کردند.
*خدا را شکر که دشمنان ما را از احمق ها قرار داد! در اولینروزهایی که سرلشکر عبدالرحیم موسوی فرمانده ارتش شد، برنامه «بدون تعارف» تلویزیون با او مصاحبه کرد و پرسید اگر فرمانده ارتش نمیشدی دوست داشتی چهکاره شوی؟ گفت معاون بسیج محلهمان. دشمنان معنی اینجمله را نفهمیدند.
*اشتباه است. ارتشی و سپاهی یکلشکر است.
*تمام عملیاتهای زمینی دفاع مقدس از سال ۱۳۶۰ به بعد مشترک بودند.
*زمانی بود که ارتش به حرکتهای بسیجی اعتقاد نداشت ولی به این نتیجه رسید که تانک و توپی برای هجوم ندارد. سهمیه عادی توپ ما در روز عادیِ دوران دفاع مقدس ۵ تیر بود. آنپنجتا را هم صبر میکردند زمانیکه آتش عراق زیاد میشد در جواب میزدند. حالا کدامیک باید حرف اول را بزند؟ نیروی پیاده! از ۴۸ هزار شهید ارتش، ۴۰ هزارتن سرباز هستند که کار همانبسیجیها را میکردند. پس آنبحثهای مغرضه برای اختلافافکنی است.
* اول جنگ تحمیلی یکعده از خلبانها رفتند خدمت حضرت آقا گفتند «یکماه بیشتر نمیتوانیم مقاومت کنیم.» سند و مدرک میدهم که پیش از انقلاب قرار بود یک سری G۳ به یککشور آفریقایی بفروشند. شاه میگوید اول بررسی کنید خودمان مشکل نداریم؟ فهرست که در میآورند، متوجه میشوند خودمان چه قدر کمبود در ارتش داریم.
* ژِسههای آلمانی تحت لیسانس بود ! آن هم که ایرانی بود، در واقع آلمانی بود.
*یکسری از خریدهای نظامی ایران، توسط شاپور بختیار لغو شدند؛ مثل F۱۶ و F۴ مدل J. که موشک شرایک داشته و یکسری موشکهای دیگر هم که خریداری شده بودند، با وجود پرداخت پولشان به ایران نرسیدند. ۱۴ بهمن ۵۷! لغو اینخریدها توسط بختیار مربوط به اینتاریخ است. تعداد قابل توجهی بمب و موشک نیامد.
* عراق تانکT۷۲ و هواپیمای MIG۲۹ را آخر جنگ گرفت.
*F۱۴ را به ما تحویل نداده بودند.
*ماجرای F۱۴ تمام نشده بود و آموزش پرواز و تعمیراتش مانده بود.
*کاربرد ایران برای آمریکا این بود که جلوی روسیه را بگیرد. اینهم حرف مزخرفی است که زمان شاه MIG۲۵ که به آسمان ایران تجاوز کرد، F۱۴ را خریدند که آن را بزند. نمیشد با F۱۴ زد. بابا تو را به خدا بروید تاریخ بخوانید!…
*F۱۴ یکمزیت فوقالعاده داشت که هیچکس نمیتواند منکرش شود؛ رادارش! اینرادار ۲۴ هدف را در ۲۵۰ مایل هوایی میگرفت. به همیندلیل میتوانست برای MIG۲۵ ایجاد مزاحمت کند. یکی از کارهای ما در جنگ ۱۲ روزه با همینرویکرد، مقابله با F۳۵های دشمن بود.
* سوخو۲۴. بمبافکن است ولی شکاری هم هست. اینهواپیماها در دستههای چندتایی میرفتند سمت F۳۵. آنخلبان هم میماند چندتا را رهگیری کند و بزند؟ همه هم مترصد خطای او و فرصتی بودند که بزنندش. یا هواپیمایشان را بزنند به هواپیمای دشمن یا با موشک بزنند.
* ابتدای جنگ، نسبت به زمان، هواپیماهای خوبی داشتیم. جنگ که شروع شد، محدودیت تسلیحاتی قائل شدند. اینجا هم بحث جالبی دارد. فرانسه گفت «من به ایران سلاح فروختهام. به عراق هم فروختهام و چون قبل از جنگ فروختهام، به هر دو تحویل میدهم.» همه هم گفتند آفرین! براو! ولی به ایران چندتا قایق و ناوچه و ادوات سطحی فروخت و به عراق ۱۶۰ فروند میراژ! دنیا هم گفت اشکالی ندارد.
* سال ۱۳۶۹ بود که ۱۵۰ فروند هواپیما از عراق به ایران آمد.
*اینهواپیماها دو گردان MIG۲۹ و دو گردان سوخوی ما را تکمیل کردند.
*دو گردان هم میراژ. تنها هواپیمایی که نیامد MIG۲۵ بود.
* آقای هاشمی رفسنجانی وقتی شوروی سقوط کرد، یکسری MIG۲۹ خرید. آنموقع بهترین جنگنده بود؛ مثل اف چهارده. بعد هم تانک تی ۷۲ خریدیم. بعد خوردیم به جریان هستهای و گفتند ایران تحریم است! دیگر به ما هواپیما نفروختند تا یکسال و نیم پیش که سوخو ۳۵ و یاک خریدیم. این نبوده که نخریم. نمیگذاشتند بخریم.
* همینالان بدون سوخو ۳۵، هواپیماهایی که داریم برای جنگ با کشورهای همسایه کافیِ کافی هستند. سوخوهایی که در شیراز داریم، با یک باک سوخت، تا تلآویو میروند و برمیگردند.
* در روزهای جنگ، یکعده دوستان خودی که نگران بودند دچار اشتباه شدند. میگفتند نیروی هوایی بیکار است چون اسرائیل طبق تحریفات رسانهها، همهچیز را هک کرده و راحت به آسمان ما میرود و میآید.
*همهچیز را نباید گفت. هیچکدام از هواپیماهای موجود در ایران، به تنهایی حریف F۳۵ نبودند.
*سهفروند متشکل از F۱۴ و F۴ و F۵ با هم بروند بالا. یا مثلا دوتا MIG۲۹ و یک F۱۴ بروند بالا. در ایندو حالت آن F۳۵ برده است. اما اینها دهتایی میرفتند. F۳۵ نمیتواند ده فروند را جمع کند.
* مگر رژیم صهیونیستی چندتا F۳۵ دارد؟ در آنچندروز میگفتند صهیونیستها با فلاخن داود و سامانه تاد چه میکنند؟ گفتم هیچکاری! یک تاد وقتی همه موشکهایش را زده باشد، در امنترین حالت که هیچ تهدیدی در کار نباشد و چایی و شیرینیاش را خورده باشد، ۶ ساعت طول میکشد تسلیح شود.
*ما هم که یکموشک نمیزدیم! ناگهان ۴۰ موشک میزدیم و ۲۰۰ پهپاد میفرستادیم. یککار پهپادها همین بود که نظم و تمرکز پدافند آنها را به هم بزنیم.
*دست آنها هم برای ما رو شده است. اینجنگ برای هر دو طرف آوردههایی داشت.
*خیالتان راحت! سوخو ۳۵ هم کنار. ایندفعه بیایند در خدمتشان هستیم!
*سال ۱۳۵۲ یک فروند F۴ آمریکایی میآید ایران و رنگ استتارش را عوض میکنند. بعد میرود روی شوروی پرواز میکند. با سرعت میرود و عکاسی میکند. نمیتوانند او را بزنند. بالاخره یک میگ ۲۱ خود را فدا میکند و آن فانتوم را میزنند. خلبانان آنفانتوم، یکی ایرانی و دیگری آمریکایی بودند. با کسانی که درآن ماجرا حضور داشتهاند، گفتگو کردهام ولی بعد از ۵۰ سال هنوز نتوانسته ام اسم آندو خلبان را پیدا کنم. بعد از سقوط آنفانتوم یک فروند اف پنج از تبریز بلند میشود میرود روی ارمنستان که به خلبانها کمک کند. آن را هم میزنند.
*ما در وعده صادق ۱ و ۲ باید جدیتر برخورد میکردیم.
*حتی درباره شهدای عظیمالشانمان مثل سردار رشید شنیدم مطمئن بودند که ظرف امروز فردا جنگ میشود ولی فکر نمیکردند منازلشان هدف قرار بگیرد.
* ما تاریخ نمیخوانیم. وقتی نخوانی، انگار نابینایی یا چشمهایت را بستهاند. همیشه دلهره داری و همهکارهایت آزمون و خطا هستند. در اینوضعیت چیزی را با عقل و منطق جلو نمیبری.
۲۹۲۱۸















