علیرضا خمسه: افسوس میخورم مردم هنوز سریال «پایتخت» را میبینند!
علیرضا خمسه: افسوس میخورم مردم هنوز سریال «پایتخت» را میبینند!
علیرضا خمسه درباره آرزوهایش چنین میگوید: «من، علیرضا خمسه در نهم بهمن ماه میخواهم یک رنسانس و نوزایی برایم اتفاق بیفتد؛ یعنی از نو از مادر متولد شوم. یک آرزو برای خودم دارم و آن هم این است که زندگی نویی برای خودم داشته باشم. من امروز ۶۹ ساله شدم اما قصد دارم از این پس راه جدیدی را بروم و برنامههای زیادی برای خودم دارم.
خمسه در ادامهی آرزوهایی که همزمان با سالروز تولدش در سر دارد، خاطرنشان میکند: همینطور برای مردم کشورم آرزو میکنم که احساس کنند آیندهای روشن در پیشرو دارند. من از اینکه در نگاه جوانان یا حتی میانسالان غم و ناامیدی و خستگی میبینم، جگرم میسوزد. در این روز بهترینها را برای مردم سرزمینمان میخواهم چون مردم سرزمین ما مردم شایستهای هستند و لیاقتشان خیلی بیشتر از چیزهایی است که برایشان در نظر گرفتهاند. ملت ما، ملت سربلندی است. آرزو میکنم نگاهها تغییر کند و تمام مشکلات جامعه و مردم عزیزمان حل شود.
گله از پرداختهای نامنظم دستمزدها در تلویزیون
این هنرمند در ادامهی همین صحبتها دربارهی اینکه این روزها برای تلویزیون چه میکند؟ میگوید: فعلا کار خاصی ندارم؛ البته برنامههایی برای آینده دارم. جا دارد در همین جا به نکتهای مهم اشاره کنم و آن هم این است که وقتی ما هنرمندان کار میکنیم، انتظار داریم پرداختها به موقع باشد اما الان مشکل این است که پرداختها وقفه دارند. بسیاری از همکاران ما متأسفانه مستأجر هستند، ما سر کار میرویم به این امید که سر ماه دستمزدمان را بگیریم تا هزینههای زندگیمان را تأمین کنیم اما متأسفانه تهیهکنندگان میگویند تلویزیون پرداخت ندارد و حتی میبینیم دو تا سه ماه دستمزدها عقب میافتد. به همین علت همه دنبال این هستند تا در کارهایی حضور داشته باشند که حداقل دستمزدها به موقع پرداخت شود. من هم این روزها این مشکل را دارم.
بازیگر مجموعه «پایتخت» خاطرنشان میکند: پیشنهادهای بسیاری برای حضور در سریالها دارم، منتها دستمزدها با هزینهها نمی خواند، از طرفی دستمزدهایی هم که توافق میشود به موقع پرداخت نمیشود. شخصا خیلی دوست داشتم در حال حاضر سر سریالی باشم اما متأسفانه دستمزدها با هزینههای زندگی نمیخواند. آخرین کار تلویزیونی من مجموعه «نیسان آبی» به کارگردانی منوچهر هادی بود که هنوز هم در حال پخش است. من پنج ـ شش ماه قبل کارم را در این مجموعه تمام کردم و پس از آن دیگر کاری را قبول نکردم؛ به همین دلایلی که اشاره شد. البته قرار است در سریال جدید سعید نعمتالله که برای شبکه نمایش خانگی ساخته میشود، حضور داشته باشم.
خمسه سپس به این پرسش که فکر میکنید شرایط کاری در شبکه نمایش خانگی بهتر از تلویزیون است؟ اینگونه پاسخ میدهد: به هر حال همه اینها متعلق به یک نظارت هستند اما در شبکه نمایش خانگی پرداختها کمی بهتر است. درواقع تهیهکنندهها ۱۰۰ درصد دولتی نیستند و به شکل مستقیم به صداوسیما وابسته نیستند، به همین علت این شبکه کمی بهتر عمل میکند ولی با اتفاقاتی که قرار است برای این شبکه بیفتد و از زیر نظارت ارشاد به سمت نظارت صداوسیما برود، باز هم معلوم نیست در روی همان پاشنه بچرخد یا خیر؟
متاسفانه کارهای کمدی از کیفیت خالی شدهاند
بازیگر مجموعههای هوشیار و بیدار، هتل پیادهرو، مهمانان ویژه، دارا و ندار و مرد هزارچهره همچنین در پاسخ به اینکه آیا سریالهای حال حاضر تلویزیون را تماشا میکند و کیفیتها را چطور میبیند؟ میگوید: به نظرم سریالهایی که در سالهای قبل بازی میکردم نسبت به الان پرمحتواتر بود. در حال حاضر اغلب کارهایی که میبینیم نمیدانم به خاطر نظارت شدیدی است که روی محتوای کارها اعمال میشود و یا مساله دیگر، متاسفانه از کیفیت خالی شدهاند. یکی از مهمترین ویژگیهای هر کار کمدی این است که رویکرد انتقادی داشته باشد که اگر این رویکرد را از کمدی بگیریم، درواقع لطیفهگویی و یک کار کمارزشی میشود که اسمش کمدی واقعی نیست. کمدی واقعی حتما باید نگاههای اجتماعی و رویکرد انتقادی داشته باشد که متأسفانه الان تلویزیون این رویکرد را خیلی نمی پسندد، به همین علت است که کارهای کمدیاش دچار ضعف محتوایی شدهاند.
او درباره اینکه چرا سریالی مثل «پایتخت» پس از سالها بازهم مخاطب دارد و در چنین شرایطی چه پیشنهادی برای بهبود شرایط در تلویزیون دارید، اظهار میکند؟ پایتخت شخصیتهای دوست داشتنی داشت. متاسفانه رویکرد انتقادی نسبت به رفتاهای اجتماعی، خانوادگی و فردی در سریالهای حال حاضر طنز وجود ندارد و عرصه کمدیسازی از حضور آدمهای باتجربه و خوش فکر خالی شده است. ما در کارهایی که در تلویزیون میبینیم، کمتر نامهای صاحب تجربه را پیدا میکنیم و باید بگردیم تا ببینیم نویسنده و کارگردان کیست. مردم واقعا گناه دارند، از کار روزمره و مسائل مختلف خسته و غمگین به منزل میآیند و حالا میخواهند پای تلویزیون بنشینند تا خستگیشان رفع شود ولی کارهای قابل توجهی به آنها ارائه نمیشود. در حقیقت با تماشای سریالهای قدیمی یک نوع گذشتهگرایی برایشان به وجود میآید که به نظرم این گذشتهگرایی، نشان از افول تولیدات صداوسیماست.
مردم را امیدوار کنیم نه ناامید
خمسه پیرو همین صحبتها، درباره اینکه چه پیامی به رئیس صداوسیما دارید و فکر میکنید معضل اصلی این سازمان در حال حاضر چیست؟ تصریح میکند: نگاه سیاسی که وارد تولیدات صداوسیما شده، به کارها لطمه بسیار وارد کرده است. اگر صحبتهای من بخواهد مخاطبی داشته باشد این است که جامعه فقط روی محور سیاست نمیچرخد ولی متأسفانه همه نگاهها منتهی به سیاست شدهاند؛ به عنوان مثال رویکردی که ما باید داشته باشیم، رویکرد اجتماعی است که بخشی از این رویکرد اجتماعی که در زندگی امروز ما حضور دارد، مسائل اقتصادی است. ما باید در برنامههای کمدی و سایر برنامههای صداوسیما مثل گپ شوها و تاک شوها دربارهی مسائلی صحبت کنیم که مردم از ناامیدی خارج و نسبت به جامعه امیدوار شوند.
او ادامه میدهد: ما باید با تولیداتمان روزهای بهتری را برای مردم ترسیم کنیم؛ این در حالی است که ما الان ترسیم یک آینده روشنتر و بهتر را در تولیدات صداوسیما نمیبینیم و هر چه می بینیم تیرگی، ناامیدی و افزودن به مسائل مردم است. وظیفه همه ما و به خصوص دوستانی که کمدی کار میکنند، کاستن از مصائب و مشکلات مردم است که اگر این رویکرد نباشد حاصل آن ناامیدی ملت میشود. ما باید در تولیداتمان اتفاقات بهتر را به مردم نشان بدهیم و درباره آنها صحبت کنیم.
بازیگر نقش باباپنجعلی در مجموعه «پایتخت» درباره اینکه آیا تکرار این سریال را در شبکهها دنبال میکند؟ میگوید: همان موقع که این مجموعه تولید میشد، ما به طور کامل همه با هم کار را تماشا میکردیم و متوجه نقاط قوت و ضعفش میشدیم اما الان که تکرار میشود خیر تماشا نمیکنم، چون خیلی فرصت ندارم، ولی وقتی میشنوم که مردم هنوز که هنوز است «پایتخت» را تماشا می کنند، راستش افسوس میخورم که چرا تولیدات بهتری نمیآید که مردم نگاهشان به گذشته نباشد و به روز باشند.
این هنرمند سپس در پاسخ به اینکه اگر «پایتخت» ادامه پیدا کند باز هم دوست دارید حضور داشته باشید؟ به نکتهای اشاره میکند و می گوید: یکی از مشکلاتی که در کشور ما، نه فقط در زمینه فرهنگ و هنر بلکه در همه عرصهها وجود دارد، یک نوع انقطاع و قطعشدگی و کات است؛ به عنوان مثال شما در سازمانی کار میکنید که وقتی مدیر تغییر میکند، اولین کاری که میکند همه نیروها را جابهجا میکند، حتی اتاقها را تغییر میدهد و میخواهد گذشته را پاک کند تا هیچ نشانی از مدیر قبل نباشد! متأسفانه این موضوع در همه عرصهها حاکم است. وقتی چند نفر به شکل اکیپی کاری موفق را تولید میکنند که تبدیل به یک برند میشود ولی مدتی بعد میبینیم افتراق و انشعابها شروع شد، تفرقه میافتد و شریک ها از هم جدا میشوند. در کارهای فرهنگی و هنری و تولیدات تلویزیونمان هم همین طور است. به عنوان مثال گروه «پایتخت»، یک گروه خیلی منسجمی بود که چندین فصل را با هم کار کردیم ولی همین طور که جلو میرود، اختلافاتی به وجود میآید ـ چه مسائل اقتصادی و چه نگاههای هیچ و پوچ ـ که باعث میشود انسجام و قدرتی که یک رابطه را شکل میدهد، استمرارش کمرنگتر شود.
وی ادامه می دهد: البته این موضوع فقط در گروه پایتخت نیست بلکه همه گروهها این مشکل را دارند و یک مشکل کلی فرهنگی است که ما نمیتوانیم باری را از یک نقطه با سر سلامت، نیکویی و زیبایی با خود حمل کنیم. حتما باید حرف و حدیث و اختلاف سلیقه وارد شود و آن، همیت و یکرنگی که خیلی زیبا بود و ما اسمش را میگذاریم عشق به کار که درست مثل یک خانواده است، کمرنگ میشود. درباره «پایتخت» من خیلی امیدوار بودم و هستم که این اتفاقات نیفتد چون در خیلی از گروهها افتاد. متأسفانه مجموعههای موفق در کشور ما هیچ وقت به ۱۰ سری نمیرسند، در حالی که در خارج از کشور نمایشهایی دارند که ۴۰ سال روی صحنه میماند و یا سریالهایی تولید میکنند که حداقل ۳۰ سال قدمت دارد، خیلی از هنرپیشه هایش جوان بودند و پیر میشوند و خیلی از هنرپیشه ها فوت می کنند ولی سریال همچنان پخش میشود. آدم حسودیاش میشود و می گوید چرا ما در ایران نمیتوانیم کارمان را ادامه بدهیم. چرا کارهای موفق فقط ۵ یا ۱۰ سال ادامه پیدا میکند؟ چرا نمیتوانیم در کنار همکارانمان این صمیمیتها را حفظ کنیم؟
خمسه در پاسخ به اینکه آیا خبری از تیم پایتخت دارد؟ خاطرنشان میکند: من در حال حاضر خبری که دورادور از گروه «پایتخت» دارم این است که متاسفانه همه فعلا از هم پراکنده هستند و هر کسی درگیر یک پروژه است و گروه با هم نیستند. من یکی از آرزوهایم همیشه این است که در کارهایی که مردم دوست دارند حضور داشته باشم؛ چه پایتخت و چه سریالهای دیگر. امیدوارم در طول عمرم به عنوان یک هنرمند در کارهای موفق سهمی داشته باشم.
نیسان آبی بهترین خاطرات کاری امسالم بود
این هنرمند سپس به حضورش در مجموعه «نیسان آبی» اشاره میکند و از این مجموعه به عنوان یکی از موفقترین کارهای امسالش نام میبرد.
او میگوید: نیسان آبی به چند دلیل برای من یکی از بهترین خاطرات کاریام بود. اول اینکه تهیه کننده بسیار جوان، متعهد و شریفی به نام احسان ظلیپور داشت که برعکس بسیاری از تهیهکنندگانی که همیشه برای پرداخت دستمزدهایمان مشکل داریم، ایشان خوب بودند. یکی از اتفاقات خوب دیگر کارگردان بسیار دوست داشتنی، منوچهر هادی بود که من تا به حال با ایشان کار نکرده بودم و به نظرم یک کارگردان کاربلد و محترمی است که کمدی را خوب میشناسد. من حدود سه ماه در خدمت این گروه بودم و خیلی راحت بودم چون همه چیز کاملا حرفهای و خوب پیش رفت. تیم نیسان آبی از همه لحاظ عالی بود. عوامل و بازیگران حرفهای و متعهد به کار حضور داشتند. متاسفانه در خیلی از کارها میبینیم اختلاف سلیقهها زیاد است و گروه با هم مدام دعوا می کنند، بازیگران همدیگر را دوست ندارند ولی در «نیسان آبی» همه عوامل از قدیمی ترها مثل جمشید هاشم پور گرفته تا هم نسل خودم و جوانان، همه با هم با مدیریت کارگردان و تهیهکننده همراه، همدل و همکار بودند که حاصلش هم این شد که کار با پسند مخاطب مواجه شد.
۵۸۵۸