ریحانه اسکندری: ژانر روانشناختی در تلویزیون، همیشه یکی از جذابترین و پیچیدهترین ژانرها بوده است. این سریالها نه تنها داستانهایی درباره تبهکاری یا معماهای جنایی تعریف میکنند، بلکه در اعماق ذهن انسان و پیچیدگیهای روانی شخصیتها غوطهور میشوند. تماشاگران در اینگونه آثار نه فقط با وقایع خارجی، بلکه با درگیریهای درونی شخصیتها مواجه میشوند که هر کدام به نوعی بار معنایی و عاطفی متفاوتی را بر دوش میکشند. وقتی از سریالهای روانشناختی صحبت میکنیم، به دنیای پنهان احساسات، اضطرابها، توهمات و گاهی حتی ترسهای ناشناخته میپردازیم. در این ژانر، نه تنها داستان پیچیده است، بلکه ذهنیترین احساسات و افکار انسانی نیز در روند داستان به تصویر کشیده میشود.
این سریالها اغلب با ایجاد لحظات تعلیق و دلهره، ذهن تماشاگر را به چالش میکشند و او را به فکر وادار میکنند. علاوه بر آن، هر لحظهای که تماشاگر درگیر این سریالها میشود، به شکلی تازه و متفاوت از شخصیتها و انگیزههای آنها پی میبرد.
در این گزارش، ۵ سریال بلند روانشناختی با داستانهایی عمیق و جذاب که باید دید را را معرفی میکنیم.
Mindhunter (شکارچی ذهنها)؛ «فینچر» استاد شناخت
این سریال به کارگردانی دیوید فینچر و نویسندگی جو پینهل در سال های ۱۰۱۷ تا ۲۰۱۹ پخش شد.
جاناتان گروف، هولدن فوربس و آنا تورو بازیگران این سریال هستند که در مجموع دو فصل دارد.
این سریال بر اساس کتاب “Mindhunter: Inside the FBI’s Elite Serial Crime Unit” نوشته جان داگلاس و مارک اولشاک ساخته شده و روایتگر داستان دو مأمور FBI است که برای درک بهتر رفتار و روانشناسی مجرمان سریالکش به مصاحبه با آنها میپردازند. این دو مرد که به بررسی و تجزیهوتحلیل ذهن قاتلان زنجیرهای میپردازند، تلاش میکنند تا از طریق کشف الگوها و انگیزههای این قاتلان، بتوانند در حل پروندههای مشابه کمک کنند.
این سریال تحت نظارت دقیق FBI ساخته شده تا جنبههای واقعگرایانه به داستان افزوده شود. دیوید فینچر که به ساخت فیلمهای روانشناختی و دلهرهآور مشهور است، این سریال را با همان ویژگیهای شناختهشدهاش در سینما، یعنی توجه به جزئیات و حالتهای درونی شخصیتها، ساخته است.
منتقدان همواره به تمجید از نحوه پردازش عمیق روانشناسی مجرمان و رویکرد جدیدی که به قتلهای سریالی داشته است پرداختند. بسیاری از تماشاگران و منتقدان این سریال را یکی از بهترین آثار روانشناختی شبکه نتفلیکس میدانند.
Black Mirror (آینه سیاه)؛ تاریکی از درون یا در روبروی آینه
این سریال انگلیسی به کارگردانی و نویسندگی چارلی بروکر در شش فصل از نتفلکیس منتشر شده است.
دنیل کالویا، هاوارد وی و مایکل کی. ویلیامز بازیگران این سریال هستند و شروع پخش این سریال از سال ۲۰۱۱ بوده است.
آینه سیاه یک مجموعه آنتولوژی است که هر قسمت به بررسی تبعات فناوریهای مدرن بر روی روان و رفتار انسانها میپردازد. این سریال به چالش کشیدن مرزهای اخلاقی و روانشناختی انسان در مواجهه با دنیای فناوریهای پیشرفته است. به طور خاص، در هر قسمت با نمایش آیندهای احتمالی و تاثیرات منفی آن بر روان انسانها و روابط اجتماعی، سوالات اخلاقی و فلسفی را مطرح میکند.
این سریال بیشتر از هر چیزی به تبعات ذهنی و روانی دنیای فناوری بر انسانها پرداخته و بعضاً باعث ایجاد تردیدهای روانشناختی در تماشاگر میشود.
قسمت «سانجونپه» یکی از قسمتهای معروف است که پرسشهای پیچیدهای را درباره تمایل انسانها به احساسات مصنوعی و انسانهای مجازی مطرح میکند.
این سریال در بسیاری از موارد به عنوان یک هشدار نسبت به آینده تکنولوژی و تاثیر آن بر روان انسانها شناخته شده است. در عین حال، منتقدان از روشهای روایی خلاقانهاش نیز تمجید کردهاند.
The Sinner (گناهکار)؛ قاتل در درون ماست
این سریال آمریکایی به کارگردانی آنتونی مینگلا و نویسندگی دیوید هاربر اولین بار در سال ۲۰۱۷ از شبکه یو اس ای نتورک پخش شد.
جسی بکلی، بیل پولمن و ناعومی واتس از بازیگران این سریال هستند که ۲ فصل کارش را به پایان رساند.
این سریال بر اساس رمانی از پیتر بلیک ساخته شده و داستان یک زن جوان به نام کورا به تصویر کشیده میشود که مرتکب قتل شده است، اما دلیل این قتل برای خود او هم مبهم است. در هر فصل، کارآگاه بیل پولمن به کشف رازهای پیچیدهای میپردازد که منجر به این قتلها میشود. داستان هر فصل به نوعی معمای روانشناختی است که به بررسی دلایل درونی شخصیتها و مشکلات روانی آنها پرداخته میشود.
در هر فصل، سریال نه تنها بر انگیزههای بیرونی قاتلان بلکه به مشکلات روانی پنهانی که باعث این خشونتها میشود نیز توجه دارد.
کارگردانی با دقت و بازیهای قوی شخصیتها باعث میشود تا تماشاگران به عمق روانشناسی قاتلان پی ببرند.
منتقدان از پیچیدگی و پردازش عالی شخصیتها به شدت تمجید کردهاند. این سریال را میتوان به عنوان یکی از بهترین آثار روانشناختی تلویزیون معرفی کرد.
Hannibal (هانیبال)؛ بازی پیچیده لکتر با قربانیان
این سریال ساخته شده توسط کشور آمریکا به کارگردانی برایان فولر و نویسندگی توماس هریس از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ از شبکه ان بی سی پخش شد.
بازیگران این سریال مدس میکلسن، هیو دنسی و لورا جاف هستند.
این سریال که بر اساس شخصیت هانیبال لکتر ساخته شده، داستان رابطه پیچیده بین یک پزشک روانشناس و قاتل سریالی را بررسی میکند. هانیبال، که به عنوان یک روانشناس در FBI کار میکند، خود نیز قاتلی روانی است که با قربانیان خود درگیر بازیهای ذهنی پیچیدهای میشود.
این سریال یکی از پیچیدهترین و تأثیرگذارترین نمایشهای روانشناختی تلویزیون است و روابط درونی شخصیتها را به شکلی استادانه به نمایش میگذارد.
طراحی صحنه و فضای تیره و تار سریال باعث شده تا این داستان تبدیل به یکی از آثار نمادین در ژانر روانشناختی شود.
منتقدان از نحوه ساخت و روایت داستان و همچنین پیچیدگیهای روانشناختی شخصیتها به شدت تحسین کردهاند.
Perpetual Grace, LTD (لطف بیپایان، ش.م.م.)؛ کشیش سیاهی
این سریال که در ۱ فصل ۱۰ قسمتی توسط استیو کنراد ساخته شد از سریال هایی بود که پتانسیل ساخت فصل های بیشتر را داشت اما تبلیغات بد باعث ادامه پیدان نکردنش شد.
نویسندگی این سریال بر عهده خود استیو کنراد و بروس ترس بود و بن کینگزلی، جیمی سیمپسون، جکی ویور و لوئیس گوزمن بازیگران این سریال هستند.
این سریال در سال ۲۰۱۹ ساخته شد و درباره مرد جوانی به نام جیمز است که قصد دارد کشیشی مرموز و خطرناک به نام “پاستور براون” را فریب دهد و اموالش را تصاحب کند. اما خیلی زود متوجه میشود که این کشیش و همسرش برخلاف ظاهر معصومشان، بهشدت بیرحم و خطرناک هستند. با پیشرفت داستان، مرز بین فریبدهنده و قربانی محو میشود و سریال ما را به دنیایی پر از بازیهای ذهنی، فریبهای پیچیده و شخصیتهایی چندلایه میبرد.
بن کینگزلی در نقش کشیش شخصیتی بهیادماندنی و ترسناک خلق کرده است.
این سریال ترکیبی از طنز سیاه، معمای روانشناختی و جنایت است که سبک روایی منحصربهفردی دارد.
سبک فیلمبرداری و روایت داستان یادآور آثار کوئنها و تارانتینو است، با شخصیتهایی که در عین مضحک بودن، ترسناک و خطرناک هستند.
بسیاری از منتقدان سریال را به خاطر سبک روایی غیرمتعارف و دیالوگهای فوقالعادهاش ستودند.
برخی منتقدان آن را یکی از خلاقانهترین و کمتر دیدهشدهترین سریالهای روانشناختی دهه اخیر میدانند.
IGN و The Hollywood Reporter این سریال را اثری “جذاب و دیوانهوار” توصیف کردند که متأسفانه به دلیل کمبود تبلیغات، بهاندازه کافی دیده نشد.
اگر به دنبال یک سریال روانشناختی با تم تریلر، پیچشهای داستانی و طنز سیاه هستی، این یکی از انتخابهای عالی خواهد بود.
این سریالها با پرداختن به ابعاد پیچیده روان انسان، از هر نظر تماشایی هستند و برای کسانی که به دنبال تجربههای ذهنی و دلهرهآور هستند، میتوانند یک انتخاب عالی باشند.
۵۷۵۷