روایت بستهای که قبل از پستچی رسید!
خبرگزاری فارس: زهرا رسولی- ساعت ۴ عصر است و اداره تقریبا خلوت، با دقت بستهها را از هم تفکیک میکند، با اینکه در پایان یک روز کاری سنگین و درست در مرحله سر و سامان دادن به بستهها سراغش رفتهایم. اتاق پر از مرسولات پستی است و با دقت و سرعت در حال ثبت آنهاست، به قول خودش نباید مرسولات مردم دیر به دستشان برسد چون منتظر رسیدن آنها هستند.
هر طرف اتاق را که نگاه میکنی، پر از بستههای کاغذی است که معلوم نیست داخل آن چیست، اما آنچه مسلم است، صاحب بسته منتظر رسیدن بستهاش است.
آقای «داود تقیلو» پستچی زحمتکش با ثبت یک به یک آنها در تلاش است که مرسولات به موقع به دست صاحبانش برسد، به قول خودش با اینکه ساعت ۴ عصر است، اما هنوز ناهار نخورده و مشغول ثبت است، اما با این حال نشانی از خستگی در چهرهاش پیدا نیست و در کل دو ساعت مصاحبه لبخند از روی صورتش محو نمیشود.
۴۲ ساله است و به گفته خودش ۱۶ سال است که در این کار است، اغلب اهالی محل او را میشناسند و صدای موتورش صدایی آشنا برای اهالی محل است، اینها کارهای روزمره «داود تقیلو» پستچی زنجانی است که روز جهانی پست بهانه خوبی شده تا گپ و گفتی با او داشته باشیم.
از چه سالی به استخدام پست درآمدید و فعالیتتان از چه زمانی آغاز شد؟
بنده داود تقیلو هستم، ۴۲ ساله دارم و از سال ۱۳۸۴ در اداره کل پست استان زنجان مشغول به کار شدهام.
یعنی از همان جوانی پستچی بودید؟
نخیر قبل از اینکه وارد شرکت شوم به شغل دیگری مشغول بودم، اما کار در پست را از سال ۸۴ آغاز کردهام.
و در این ۱۶ سال صرفا پستچی بودید یا در سایر بخشها هم مشغول شدهاید؟
نگاهی به بستههای پستی میاندازد و میگوید؛ خیر در همه ۱۶ سال به عنوان پستچی فعالیت کردهام.
با لبخند میگوید؛ خانم شغل ما ارتقا ندارد، یعنی کسی که به عنوان پستچی در شرکت استخدام میشود، با همان پست، پستچی هم به کار خود پایان میدهد و بازنشسته میشود.
یعنی سابقه کاری یا ارتقای تحصیلی تاثیری در ارتقای شغلی شما ندارد؟
نخیر، هیچ تاثیری ندارد، البته قبلا قانون متفاوت بود و افراد پس از مدتی که به عنوان پستچی مشغول به کار میشدند، به بخش اداری میرفتند و در آن بخش کار میکردند، اما الان اینطور نیست و هر کس پستچی استخدام میشود، پستچی هم میماند.
در مورد ساعت کاری و نحوه کارتان بیشتر توضیح میدهید؟
خب ببینید، کار پستچی تقریبا مشخص است و شاید اغلب افراد با آن آشنایی داشته باشند، پستچی موظف است که بستههای پستی را به دست مردم برساند.
البته این را هم بگویم که در طول سالیان اخیر کار پست کمی متفاوت شده و همانند قبل نیست، یعنی نه اینکه تغییر کرده باشد، میتوانیم بگوییم مکانیزه و مدرنتر شده است.
بیشتر توضیح میدهید؟
بله ببینید، قبلا کار پست فقط رساندن نامه و پاکت بود، اما طی سالیان اخیر به ویژه در ایام کرونا اهمیت کار پست بیشتر دیده شد.
این روزها ما دیگر صرفا نامه به دست مردم نمیرسانیم، یعنی تقریبا حجم نامه صفر شده چون همه افراد با وسایل ارتباط جمعی باهم در ارتباط هستند و مرسولههای پستی تغییر کرده است.
به ویژه در ایام کرونا، هر بستهای که فکرش را بکنید پست به دست مردم رسانده است، یعنی از مرسولههایی شامل خوراکی گرفته تا لوازم خانگی توسط مردم سفارش داده شده است و در واقع میتوانم بگویم در این ایام بستههای ما حجیمتر شده است.
الان بیشترین بستههایی که توسط پست جا به جا میشود، چیست؟
ببینید، شاید نتوان درصد بندی کرد، اما بیشتر مرسولهها شامل کتاب و لباس است که شهروندان به صورت اینترنتی خرید کردهاند.
نامه چطور؟
خب نامه هم بخشی از مرسولات پستی است، اما نسبت به قبل بسیار کم شده است، اکثر نامهها قضایی و یا اداری است، برخی از نامهها هم مربوط به دانشآموزان دبستانی است که برای همدیگر نامه نوشته و در صندوق انداختهاند.
یعنی صندوقهای پستی دیگر کارایی ندارند؟
نه اینطور نیست، صندوقهای پستی که حتی قبل از انقلاب هم وجود داشت و بسیار هم خاطرهانگیز است، هنوز هم وجود دارد، چون کارتهای سوخت مفقودی و یا یک سری از نامهها در این صندوقها انداخته شده و به دست صاحبانش میرسد.
پس یعنی تعداد صندوقها کم نشده است؟
نه صندوقهای زرد معروف پستی هنوز هم وجود دارد، منتهی نامههایی که در آن انداخته میشود با گذشته متفاوت است.
اشاره کردید که بستههای پستی تغییر کردهاند، در این مدت بسته عجیبی هم داشتید؟
بسته عجیب نه، ولی خب با شیوع کرونا، حتی تایر خودرو هم پست میشود یا مثلا لوازم خانگی که قبلا اصلا این کار انجام نمیشد.
قبلا هم گفتم، بستهها حجیم شده است، یعنی شاید قبلا کلی نامه با موتور جابهجا میشد، اما این روزها نامه جای خودش را به لوازم خانگی یا کتاب و… داده است.
قبلا پستچیها رسید بسته را در یک دفتر بزرگ ثبت میکردند، در حال حاضر شیوه کار به چه شکل است؟
ببینید، ثبت دستی در دفتر، برای زمانی بود که پستچی فقط نامه تحویل میداد و با گرفتن امضا از گیرنده در واقع کار پستچی تمام میشد اما از چند سال قبل شیوه کار پست در تحویل مرسولات و گرفتن تاییدیه تغییر کرده است.
در حال حاضر همه مراحل ارسال مرسولات و رساندن آن به دست گیرنده الکترونیکی شده است، یعنی از زمانی که مرسوله به پست میرسد تا زمانی که به دست گیرنده برسد ثبت میشود.
یعنی اطلاعات در تلفن همراه دریافت شده و به گیرنده نیز پیامک ارسال میشود، در واقع همه مراحل ارسال مرسوله ثبت میشود.
یعنی در مجموع مدت زمان رسیدن یک مرسوله به دست گیرنده چقدر است؟
نهایتا ۴۸ ساعت، که قبلا هم گفتم، مراحل آن به گیرنده و فرستنده برای اطمینان از رسیدن مرسوله پیامک میشود.
بستههای پستی نسبت به قبل کمتر شده یا بیشتر؟
اشارهای به بستههای پستی میکند و میگوید، بینید، خودتان قضاوت کنید.
خب معلوم است؛ خیلی بیشتر شده است، بعد از اینکه کرونا آمد؛ بیشتر هم شد، یعنی مردم ترجیح دادند در خانه بمانند و با توجه به افزایش حجم خریدهای اینترنتی حجم مرسولات پستی هم بیشتر شد.
فکر میکنید، تعداد مرسولات چقدر نسبت به قبل افزایش یافته است؟
خب، شاید ۳ برابر، چون مردم دیگر همه چیز را پست میکنند، البته این را هم بگویم که تعداد نیرو اضافه نشده است، اما حجم کار سه برابر شده است.
یعنی تعداد بستههای پستی که روزانه به دست صاحبان میرسد، چه تعداد است؟
ببینید نمیتوان آمار مشخصی برای این بستهها تعیین کرد چون روز به روز متفاوت است، اما شاید ۱۴۰ بسته پستی هر روز توسط پستچیها به دست مشتریان میرسد.
با توجه به تعداد زیاد بستههای پستی، ساعات کاری پستچیها چه زمانی است؟
ببینید خانم ما ساعت کاری مشخصی نداریم، هر چند که هر روز صبح در شرکت برای بستن خورجین هستیم، اما عصر مشخص نیست که چند ساعت بیشتر کار میکند.
مثل همین امروز که ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه است و من هنوز به خانه نرفتهام، یعنی اکثر روزها کار پستچیها همین است. اول درگیر تفکیک بستههای پستی هستیم و بعد هم کار رساندن مرسولات را انجام میدهیم.
تعداد مرسولات روزانه برای هر پستچی چه تعداد است؟
خب ببینید، تعداد مرسولات در روز متفاوت است، اما خب بعضی از روزها تعداد مرسولات زیاد است و قاعدتا کار ما هم بیشتر میشود.
یعنی صبح و عصر درگیر رساندن مرسولات میشوید؟
بله، خب شغل ما زمان اداری مشخصی ندارد، گاهی از روزها چون نسبت به گیرنده و فرستنده تعهد داریم عصرها هم مرسولات را میرسانیم و این اتفاق بارها رخ داده است.
گاها در روزهای تعطیل هم پستچیها را میبینیم که بسته میرسانند، پس شما تعطیلی ندارید؟
لبخندی میزند، سری تکان میدهد و میگوید؛ خانم سر جمع تعطیلات یک پستچی در سال، فقط ۵ روز است، آنهم روزهای خاص، مثلا اول فروردین، مثلا عاشورا، مثلا عید فطر. بقیه روزها تعطیل نیستیم و باید کار کنیم، حتی یک نکته را هم بگویم که جالب است، حتی اگر بخواهیم مرخصی بگیریم، بقیه همکاران پستچی باید کارمان را انجام دهند که مرسولات جا نماند.
با این حجم کاری، همه مرسولات را با موتور به دست صاحبانش میرسانید؟
بله، دقیقا همینطور است و خودتان حتما بهتر میدانید که نشستن طولانی مدت روی موتور چه عوارضی دارد.
چون بارها دیدهام که همکاران با سابقه بیشتر به مشکلات جسمی دچار شده و مجبور به عمل جراحی شدهاند، حتی خود من هم کمر درد دارم، چون ساعتهای طولانی روی موتور هستم.
پس ماشینهای پستی چه کاری انجام میدهند؟
ببینید ماشینهای پستی کارشان متفاوت است و آنها بستههای بزرگ و حجیم را حمل میکنند، ولی اغلب مرسولات پستی با موتور و توسط همکاران من جابه جا میشود.
توزیع بستهها به صورت منطقهای انجام میشود یا قانون خاصی ندارد؟
بله ببینید، هر پستچی موظف به پوشش چند منطقه است که نزدیک به هم هستند، یعنی شهر بین ۳۰ یا ۴۰ پستچی تقسیم بندی شده است.
الان خود من مناطقی مثل مجمتع فجر، علوم پایه، شهرک نصر و شهرک شاهد را تحت پوشش دارم و کار ارسال مرسولات این مناطق را انجام میدهم.
با توزیع این تعداد مرسوله آیا اشتباهی هم در کارتان پیش آمده است؟
خب کار که بدون اشتباه نیست، یعنی ممکن است فرستنده آدرس را اشتباهی نوشته باشد و این گریز ناپذیر است، ولی به یاد ندارم که خود من بستهای را اشتباهی به دست صاحبش رسانده باشم.
خاطره شیرینی و یا به یاد ماندنی در کارتان دارید؟
بله، چند سال قبل، مثل همه روزها قرار بود بستهای را به یک خانه برسانم، که وقتی در خانه رسیدم متوجه شدم که بسته را گم کردهام و هر قدر آن منطقه را گشتم پیدا نکردم.
هر چند که دورادور متوجه شدم اهالی محل برایم دست تکان میدهند، اما آنقدر درگیر پیدا کردن بسته شدم که به حرکت آنها توجهی نکردم.
چند ساعت بعد وقتی از پیدا کردن بسته ناامید شدم به در خانه گیرنده رفتم تا عذرخواهی کنم و خسارت بسته را بپردازم، اما در اتفاقی عجیب وقتی در خانه را زدم و داستان را برای صاحبخانه تعریف کردم، صاحبخانه گفت که همسایههای محل بسته را که گم شده بود پیدا کرده و به وی تحویل دادهاند.
در واقع این اولین بار بود که بسته قبل از من به دست صاحبش رسیده بود و من آن لحظه بسیار خوشحال بودم که شرمنده گیرنده و فرستنده بسته نشدم.
آقای تقیلو با این همه سختی خانواده شما مشکلی با شغلتان ندارند؟
ببینید، هر شغلی سختی خاص خود را دارد، شغل ما هم همینطور است، اعتراضی هم باشد باید ادامه دهیم، چون کار ما این است و دیگر به آن عادت کردهایم.
شما سختی کار هم دارید؟
خیر متاسفانه، سختی کار ما در مجلس رد شده است، و متاسفانه با وجود سختی که دارد، میگویند چون در شرایط سخت نیست و با مواد سخت و زیان آور سر و کار نداریم، جزو مشاغل سخت محسوب نمیشود.
و صحبت آخر؟
فقط میخواهم همه این را بدانند که با شیوع ویروس کرونا، پستچیها هم همانند کادر درمان، در ایام کرونا جان خود را به خطر انداخته و بدون یک روز تعطیلی با خدماترسانی خود این امکان را برای بسیاری از هموطنان فراهم کردهاند که در خانه بمانند.
این روزها پستچیهای شهر خاطرهشان از نامههای فدایت شوم و پاکتهای معمولی نیست، پاکتهای معمولی این روزها تبدیل به لوازم الکترونیک، دارو، کاپشن، دمبل ورزشی، کارت سوخت و گذرنامه گرفته تا وسیله آشپزخانه، جعبه اسباببازی شده است.
پستچیها حتی در اولین روز فروردین، محمولههای شهروندان را به آنها رساندند تا در کنترل کرونا سهیم باشند، اما این خدمات هیچکجا دیده نشد. پستچیها همیشه قشر مظلوم جامعه بودهاند.
کرونا خیلی از معادلات را بر هم زده و بازار کسب و کارها را به خواب برده، اما اینجا در اداره پست، ردپای تجارت و کسبو کار با مرسولههای مربوط به خریدهای اینترنتی با شیوع این ویروس رونق عجیبی گرفته است و فعالیتهای آنان را صد چندان کرده است.
انتهای پیام/73005