بخشهایی از این گفتگو را بخوانید.
به نظر میرسد که خندانندهشو۳ در یک گمنامی طی مسیر میکند، این درحالی است که در دورههای قبل حجم تبلیغات بیشتر بود، چه از طرف مربیها و داوران و چه از طرف خود صداوسیما. مثلا الان اگر به قبل برگردید، میبینید که همه استندآپها در فضای مجازی است یا اینکه هر اتفاق کوچکی که در برنامه میافتاد، رسانهای میشود. برای این دوره از خندانندهشو، شرایط چه تغییری کرده که خیلی سخت خبرساز یا در فضای اجتماعی بحثبرانگیز میشود؟
ساختار فضای مجازی و مجموعههای خبری و تعاملاتشان با تلویزیون و برنامه خندوانه بهطورکلی تغییر کردهاست و فضایی که دورههای قبل در آن خندوانه میساختیم با فضای امروز قابلقیاس نیست و این یک واقعیت است و این را نمیتوانیم کتمان کنیم.
خودتان تمایز این فصل از برنامه خندانندهشو را با فصلهای قبل در چه چیز میدانید؟
تمایزی برایش قائل نیستم جز آنکه این بچهها زمان بیشتری را برای این کار گذاشتند و بهدلیل شرایط کرونا کار به تعویق افتاد و زمان برد تا به اجرا برسند، در کل تمایز عجیبی نداریم جز همان شیوه اداره کار. اگر به شیوه اداره کار توجه داشته باشید متفاوت با فصلهای گذشته است. در فصلهای قبل داوران مربی بودند و الان داور هستند.
این روزها اخباری درخصوص نظرسنجیها مطرح میشود. به نظرتان چقدر این جنس مقایسه کردن آمار با دوره اول درست و واقعی است؟
درمورد آمار باید بگویم که سامانه آمار در اختیار خودمان است و سعی میکنیم امانتداری کنیم و اگر قرار بود آمار غیرواقعی اعلام شود این اتفاق نمیافتاد و کسی هم دسترسی به آمار نداشت که بخواهد واقعیت را بداند ولی چون ما وفاداریم به آنچه مردم رای میدهند، سعی کردیم آمار واقعی را بدهیم. اما به هرحال اینکه تعداد آمار پایین آمده است، تحلیلهای خود را دارد. این تحلیل زمان زیادی میخواهد؛ اما سعی میکنم تیتروار به آن بپردازم.
نکته اول این است که این یک واقعیت است که مردم به اندازه قبل تلویزیون نمیبینند. این تلویزیون ندیدن دلایل زیادی دارد و فقط این نیست که سیاستهای تلویزیون باعث آن شده باشد، البته آن هم موثر است. نوع برنامهها و سیاستهای تلویزیون هم موثر است، اما به هرحال تلویزیون رسانهای است که دارد بخشی از سهم خود را به فضای مجازی میدهد و همانطور که در گذشته تلویزیون عضو آخر هر خانواده بود، الان عضو دوم هر فرد یا مکمل هر فرد موبایل اوست. نکته بعدی این است که ساعت پخش ما هم میتواند موثر باشد و باید قبول کنیم که به هرحال الان رقبای بسیاری در فضای رسانهای کشور وجود دارند. الان شبکه نمایش خانگی در فضای مجازی برای خودش برنامه دارد، سریال دارد. آن زمانی که ما برای خندانندهشو۱ و ۲ کار میکردیم، چه در فضای تلویزیون چه فضای شبکههای اجتماعی، یکهتاز بودیم. همه اینها دلایل پایین آمدن رای است. ما همچنان با قدرت ادامه میدهیم و سعی میکنیم به رای مردم وفادار باشیم و با صداقت آن را اعلام کنیم. ولی در هرحال تلاش میکنیم برنامه جان بگیرد و مردم دوست داشته باشند.
اگر سرنوشت استندآپکمدینها را که در دوره قبل حضور داشتند، بررسی کنیم، متوجه میشویم خندوانه به نوعی تسهیلگر شده است و آنها را از مسیر گمنامی به سمت شهرت برده. این موضوع را تا چه میزان میپذیرید و اینکه این بستر چقدر توانسته به این افراد کمک بکند؟
قابل انکار نیست که خندوانه بسیار در این بستر به آنها کمک کرده است و رسانه ملی میتوانست از این ظرفیت استفاده بهتری بکند، چون ما باید پیوست فرهنگی داشته باشیم و از این سرمایهها مراقبت کنیم و برای آینده آنها فکر کنیم و ایده داشته باشیم و این اتفاق اگر بیفتد خیلی میتواند پیشبرنده باشد.
در دورههای گذشته برای حضور در فضای مجازی به شرکتکنندهها نکاتی گفته میشد، آیا در این دوره هم این اتفاق افتاده است؟
بهطور معمول هرکسی با تلویزیون کار میکند، میداند که باید به یکسری قواعد پایبند باشد و این یک امر بدیهی است، که این موارد به همه شرکتکنندگان گفته میشود.
۵۸۵۸