برنامه «زندگی پس از زندگی»؛ انحراف یا راه نجات؟!
برنامه «زندگی پس از زندگی»؛ انحراف یا راه نجات؟!
به گزارش خبرگزاری recive، محسن دنیوی که در صفحه اینستاگرامش خود را اینطور معرفی کرده است: «دکتری فلسفه علم و فناوری، پژوهشگر پیشرفت، تحوّل حُکمرانی و نوآوری اجتماعی، در جستوجوی تمدن نوین» در مورد برنامه «زندگی پس زندگی» (روایتی از تجربههای نزدیک به مرگ) که در ایام ماه رمضان هر روز ساعت ۱۸:۳۰ از شبکه چهار سیما پخش میشود چنین نوشت:
«زندگی پس از زندگی»؛ انحراف یا راه نجات؟!
این روزها و در ماه رمضان و در اولین بهار قرن جدید، بحث درباره برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» بالا گرفته است.
عباس موزون را از حدود ۱۵ سال پیش میشناسم. البته از نزدیک همکاری یا آشنایی ندارم اما در آن سالها و در قم از او شنیده بودم و یادم هست که همان موقع هم انسان متفاوت و خاصی بود. برخی از منتقدین برنامه ساختهشده توسط موزون معتقد هستند که این برنامه باورهای غلط دینی را در ذهن افراد ایجاد میکند و صرف جذابیت، قرار نیست هر حرفی به مخاطب زده شود و موافقین برنامه هم از اثرگذاری آن میگویند و این را مثبت میدانند.
به نظر میرسد میشود هم با مخالفین و هم با موافقین همراهی کرد. البته در شرایط فعلی و برای امروز جامعه ایرانی، با موافقین ساخت و پخش برنامه همراه هستم. قبل از بیان دلیل موافقت باید به نکته درستی که دوست و برادر عزیزم دکتر محمد قائمینیک درباره این برنامه اشاره کردند تاکید کنم که کل این پروژه یک برساخت انسانی است. یعنی از تلاش عباس موزون، همسرش و تیم آنها به همراه افرادی که آنها را تجربهگر مرگ مینامند، یک برنامه تلویزیونی خلق شده که دارای وجوه هنری رسانهای است و از قضا جذاب هم از کار در آمده است. مثلا بخشی از این جذابیت به تیپ و شخصیت خود عباس موزون برمیگردد. معتقدم هر فرد دیگری مجری این برنامه بود، اصلا اینطور نمیشد و شاید مسخره به نظر میرسید.
اما دلیل موافقت با این برنامه این است که مسئله امروز ما و بسیاری جوامع دیگر، معنای زندگی است و در پاسخ به این سوال که معنای زندگی چیست و از کجا میآید، تعیین تکلیف با مرگ و جهان پس از آن بسیار بسیار مهم و تاثیرگذار است. «زندگی پس از زندگی» باعث احیای باور به غیب میشود. باور به غیب عنصر تعیینکنندهای است و تمام معادلات را در زندگی شما تغییر میدهد. فرق دارد که شما عمیقاً باور داشته باشید که جهانی پس از این آنگونه که فرستادگان خدا بیان کردهاند وجود دارد یا نه!
صرف دانستن هم کافی نیست و باور لازم است و این برنامه روی باور افراد تأثیرگذار است و همین هم هست که شاهد نشانهای از جبران و حلالیتخواهی در این روزها و بعضاً تحت تاثیر این برنامه تلویزیونی هستیم. شاید این پدیده از جنس اتفاقات خاص تلویزیون جمهوری اسلامی ایران باشد که در تلویزیون که وظیفه ذاتی آن سرگرمی و نشاط و خوشی در دنیاست بتوان پیدا کرد. چون این برنامه، حداقل برای لحظاتی خوشی را از سر میپراند و باعث فکر و بعضاً درگیری بیننده با خود میشود.»
۲۵۹۲۵۹