با عکس ناصر حجازی به جشن قهرمانی استقلال میروم
با عکس ناصر حجازی به جشن قهرمانی استقلال میروم
به گزارش خبرگزاری recive؛ تمام آنهایی که بهناز شفیعی را از نزدیک میشناسند به خوبی میدانند او شخصیتی همچون همسرش ناصر حجازی دارد. او چهار دهه شریک مردی بود که در فوتبال ایران یک جنتلمن واقعی بود، یک چهره ویژه که جایگاهی ویژه در قلب تمام فوتبالیها داشت. شفیعی از جمله افرادی است که علاقه فراوانی به فوتبال دارد و اتفاقات استقلال و فوتبال ایران را بهطور جدی دنبال میکند.
او در گفتوگو با خبرنگار ورزشی ایرنا درباره چهل سال زندگی با زندهیاد حجازی حرف زد. از روزهایی حرف زد که جرات نداشت خواستگاری ناصرخان را برای پدرش تعریف کند و صحبتهایی انجام داد که شاید تا حالا از زبانش شنیده نشده باشد! مصاحبه کامل وی دوم خرداد ماه مصاف با سالگرد اسطوره فقید استقلال منتشر خواهد شد اما قسمتی از گفتوگو در زیر از حضورتان خواهد گذشت.
سرپرستی آتیلا حجازی، به طور حتم شما به عنوان مادر او که سالهای سال شریک زندگی اسطوره بزرگ باشگاه استقلال بودید، خوشحال هستید.
حضور آتیلا حجازی در استقلال به امروز و دیروز بر نمیگردد، او از همان روزهایی که خردسال بود با ناصر (حجازی) سر تمرین میرفت، بعدها فوتبالیست شد و برای استقلال بازی کرد، در این تیم مربیگری کرده و با استقلال غریبه نیست. او در کنار استقلال بزرگ شده است. همیشه استقلالی بوده و خواهد بود.
کارت حضور اور روی نمیکت هنوز صادر نشده است.
این اتفاق به زودی رخ خواهد داد، امیدوارم چنین شود، باشگاه استقلال در تلاش است کارت بازی آتیلا را صادر کنند تا وی در بازی با نساجی مازندران روی نیمکت استقلال بنشیند، در این مدت شایعاتی شنیده شده است که واقعیت ندارد.
شایعه ممنوع الکاری؟
نه. خود شما آتیلا حجازی را خوب میشناسید، میدانید که او مشکلی ندارید و تمام اینها شایعهای بیش نیست، آتیلا مشکلی ندارد و کارت بازیاش صادر میشود.
از استقلال خبر دارید.
من نتایج استقلال را با دقت پیگیری میکنم، از روزی که آتیلا حجازی به تمرین استقلال رفته بیشتر از اخبار تیم باخبر هستم.
درباره شرایط استقلال در منزل حرف میزند؟ شما سوالی میپرسید؟
آتیلا از شرایط تیم تعریف میکند و بر این باور است همه مجموعه تیم متحد و یکدل هستند ، او میگوید مربیان و بازیکنان انگیزه بسیاری دارند تا با موفقیت در بازیهای باقیمانده به قهرمانی برسند و آن را به هواداران تقدیم کنند.
این اتفاق میافتد؟
برای رسیدن به موفقیت که در فوتبال قهرمانی نام دارد باید بستر لازم برای تحقق این امر وجود داشته باشد،الان همه چیز مطلوب و ایدهآل است،بستر و شرایط لازم فراهم است، استقلال از کادر مدیریتی خوبی برخوردار است، مربیان کاربلدی دارد، بازیکنان بزرگی و مستعدی در این تیم حضور دارند که برای هر کدام آز آنها ارزش و احترام زیادی قائل هستم، آنها جزو بهترینهای ایران هستند اما تعدادشان کم است و فشردگی بازیها باعث شده است برخی از اینها مصدوم شوند، با تمام این چالشها استقلال صدرنشین است و امیدوارم وقتی لیگ به پایان رسید این استقلال باشد که جام قهرمانی را بالای سر میبرد.
به ورزشگاه برای تماشای بازیهای استقلال میروید؟
دوست دارم در جشن قهرمانی استقلال شرکت کنم، حتما این کار را انجام خواهم داد و در بازی پایانی با عکس ناصر حجازی به ورزشگاه خواهم رفت تا در در این جشن بزرگ حاضر باشم،
چند روز دیگر سالگرد ناصرخان حجازی است.
اگرچه دنیا بدون ناصر زیبا نیست اما روح ناصر همیشه در کنار ماست. یک عکس بزرگ از او در اتاق پذیراییمان است، گاهی اوقات که از کنارش رد میشوم فکر میکنم مرا نگاه میکند، خواب ناصر را دیدهام. بار شب اول که هنوز او را به خاک نسپرده بودند به خوابم آمد و گفت به مردم بگو که اینقدر سر و صدا نکنند تا برای همسایگان مزاحمت درست نشود. من هم در جوابش گفتم ناصر جان این مردم به خاطر تو آمدهاند. آنها آنقدر دوستت دارند که این وقت شب هم تشویقت میکنند. خیلی وقت ها خواب او را می بینم اما وقتی بیدار می شوم همه چیز از یادم می رود.
و صحبت پایانی.
وقتی ناصر بیمار شد یکی از پزشکان معروف از آمریکا تماس گرفت و از ناصر خواست با هزینه او برای ادامه درمانش راهی سانفرانسیسکو شود اما ناصر قبول نکرد و گفت عمر دست خداست و من دوست دارم در کشور خودم معالجه شوم، نمی خواهم به کشور دیگری بروم و اگر قرار به مرگ باشد، دلم می خواهد در ایران جان بدهم نه در غربت. ناصر عاشق ایران بود، او بارها پیشنهادات خارجی را رد کرده بود.ناصر پیشنهادات زیادی از کشورهای خارجی داشت. به او پیشنهاد میدادند تا اقامت کشور دیگر را بر عهده بگیرد اما هیچ وقت قبول نمیکرد. یکبار به او گفته بودند تا آخر عمر از نظر مالی حمایتت می کنیم و بهترین امکانات رفاهی را برایت در نظر می گیریم اما او حتی یک ثانیه هم به این موضوع فکر نکرد و در جواب پاسخ داد من یک وجب خاک کشورم را با دنیا عوض نمی کنم.