این نامه را “یحیی” فقط بخونه!
این نامه را “یحیی” فقط بخونه!
با نواخته شدن سوت پایان دربی نودوهشتم و دور شدن پرسپولیس از رویای قهرمانی پیاپی ششم، همه کاسه و کوزههای ناکامی احتمالی بر سر داور مسابقه شکسته شده و مدیران و مربیان پرسپولیس در مصاحبههای آتشین خود دستهای پشتپرده مخالف با قهرمانی پرسپولیس را به عنوان مقصر اصلی قلمداد نمودند. این موضوع هرچند قبلا طی یادداشتی در روزنامه شرق با عنوان «پروژه پایان پرسپولیس» در مورخ ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ مطرح و بررسی گردیده بود، ولی منصفانه نیست در روند بیثبات و پرفراز و نشیب پرسپولیس در این فصل، صرفاً به نقش عوامل بیرونی (خارج از تیم) بپردازیم و با آدرس غلط دادن، سهم و نقش عوامل درونی (مسائل فنی و درون تیمی) را لاپوشانی کنیم. واقعیت تلخ آن است که پرسپولیس فصل بیستویکم به نظر میرسد در پایان راه «میراث برانکو» قرار دارد، مگر آنکه یحیی گلمحمدی بتواند با هوشمندی و جسارت، کِشتی پرسپولیس را از این طوفان به سلامت عبور دهد!
چرا پرسپولیس پنج دوره متوالی قهرمان شد؟
هنوز دوران فاجعهبار سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۴ برای هواداران پرسپولیس فراموش نشده است: از باختهای پنجگانه متوالی زمان علی دایی گرفته تا شکستهای پشتسرهم در برابر رقیب سنتی. دورانی که پرسپولیس از درون و بیرون آرامش نداشت و انتخابهای اشتباه مدیران (رویانیان، مصطفوی، سیاسی و …) و مربیان (استیلی، وینگادا، درخشان و …)، حرص و نومیدی را سهم هواداران نموده بود. اما با روی کار آمدن «برانکو» دو اتفاق مهم باعث فراهم آمدن زیرساخت قهرمانیهای متوالی پرسپولیس در این سالها شد: ۱) پیشبرد استراتژی تغییر نسل بازیکنان که از زمان علی دایی با شروع لیگ چهاردهم آغاز شده بود و برانکو نیز با جذب و بازی دادن به جوانان مستعد (از جمله طارمی، نورالهی، عالیشاه، علیپور، کامیابینیا، انصاری و …) آن را تداوم بخشید؛ ۲) درایت و هوشمندی برانکو برای ثباتبخشیدن به ترکیب اصلی پرسپولیس، انتخاب دروازهبان اول مطمئن و صداقت در گفتار و رفتار با هواداران.
نباید از یاد برد که پرسپولیس زمان برانکو نیز مستمراً با بحرانهایی چون تعویض پیاپی مدیران باشگاه، محرومیت از نقل و انتقالات، عدم جذب بازیکنان مدنظر، خروج برخی ستارهها، کمبود بازیکن در برخی پستها و تعدد اشتباهات داوری مواجه بود، ولی با این وجود، ناخدای کِشتی پرسپولیس (برانکو) با تکیه به صبر، تجربه و دانش خود و بکارگیری استراتژیهای جایگزین درست (از جمله استخدام بازیکنان چندپسته، قبول ضعف فنی تیم و تزریق روحیه بردخواهی به بازیکنان) اجازه نداد تا این تیم با وجود همه این ناملایمتیها از مسیر قهرمانی منحرف شود.
مشکلات ریشهای پرسپولیس کجاست؟
پرسپولیس در تمامی سالیان اخیر (حداقل سه دهه اخیر) همواره در سه حوزه دارای نقصها و کاستیهای بنیادین بوده که به نظر میرسد تبعات آن این روزها بیش از پیش نمایان شده است:
۱) ناکامی در فصل نقل و انتقالات: فهرست بازیکنانی که قرار بود لباس سرخ پرسپولیس را بر تن کنند ولی در دقایق پایانی آبیپوش شدند بسیار طولانی است؛ از رضا عنایتی و احمد مومنزاده در سالیان دور تا کاوه رضایی و امین قاسمینژاد در سالهای اخیر! فوتبالیها خوب میدانند که شکست در فصل نقل و انتقالات مقدمه شکست در فصل فوتبالی است، چرا که برخورداری از بازیکنان با کیفیت و متناسب با اندیشههای تاکتیکی سرمربی اصلیترین مولفه موفقیت یک تیم فوتبال است. اتفاقی که در فصل جاری به طریق اولی تکرار شده، تا جایی که بنا به گفته یحیی از ۲۰ بازیکن معرفی شده، حتی ۱ بازیکن هم جذب نگردید!
۲) جذب بازیکنان خارجی: اغراق نیست اگر بگوییم پرسپولیس در طول تمامی این سالها همواره بیکیفیتترین و ضعیفترین خارجیهای لیگ را نه تنها در مقایسه با استقلال بلکه کل تیمهای لیگ برتر داشته است: از دو بازیکن پانامایی زمان علیپروین تا دیکارمو (برزیلی پرنده فروش) زمان قطبی، از جونیور براندائو زمان کالدرون تا دو بازیکن اوکراینی زمان برانکو. مقایسه کیفیت بازیکنان خارجی جذب شده در پرسپولیس با سایر تیمهای لیگ، دو شائبه را ایجاد میکند: اول) بیدقتی تکرارشونده در ارزیابی کیفیت فنی بازیکنان خارجی از سوی مربیان؛ دوم) وجود فساد سازمانیافته میان حلقه مربیان- مدیران – ایجنتهای نزدیک به باشگاه! برای هواداران دو آتیشه پرسپولیس این سوال همواره بی جواب مانده که چرا استقلال همواره در جذب بازیکنان خارجی با کیفیت(همچون تیام، میلیچ، جانواریو، دیاباته، جباروف، آمانوف و …) نسبت به پرسپولیس موفقتر عمل کرده است؟
۳) ضعف آکادمی و تیمهای پایه در بازیکنسازی برای تیم بزرگسالان: در دورانی که استقلال استعدادهای نوظهوری چون وحید طالبلو، آندو تیموریان، مجتبی جباری، پیروز قربانی، امیرحسین صادقی و … را از تیمهای پایه به تیم بزرگسالان منتقل و ثمره آن را میدید، هیچگاه برای هیچکس مشخص نشد امیرحسین اصلانیان، مقداد قباخلو، محمدرضا مامانی، سامان آقازمانی، حمیدرضا طاهرخانی، احسان علوان زاده، آدام همتی و … چگونه و از چه مجرایی وارد تیم بزرگسالان پرسپولیس شدند و چرا بعد از جدایی از پرسپولیس به کل از عرصه فوتبال کشور حذف شدند!
چرا پرسپولیس لیگ بیست و یکم پرفرازونشیب بود؟
پرسپولیس امسال علاوه بر رنج بردن از مشکلات ریشهای فوق دارای نقائصی است که مستقیماً به کادر فنی و نحوه کوچینگ تیم برمیگردد:
۱) پرسپولیس امسال خوب بسته نشده و از مهرههای قابل اتکا و بازیدرآر در خط دروازه تا نوک حمله محروم است. حامد لک همواره یک دروازبان متوسط به پایین در لیگ برتر بوده و از همان ابتدای جایگزینی وی با بیرانوند، پیشبینی لرزان بودن دروازه پرسپولیس با اندکی تزلزل در خط دفاعی تیم، چندان دور از ذهن نبود. شاهد آنکه حدود ۶ تا ۸ امتیاز در این فصل فقط به خاطر اشتباهات مرگبار و مبتدیانه حامد لک از دست رفته است. بسیاری از بازیکنان از جمله سعید آقایی، عیسی آلکثیر، حامد پاکدل، فرشاد فرجی، مهدی مهدیخانی و … توان فنی و ظرفیت روحی بازی در شرایط پرالتهاب و همواره زیر فشار رسانهها و افکار عمومی تیم پرسپولیس را ندارند، ولی کادر فنی از حضور آنها احساس رضایت داشته است. این در حالی است که مسیری که برای مهدی شیری در خروج از پرسپولیس از سوی کادر فنی انتخاب شد، بدون تردید باید در خصوص برخی دیگر نیز تکرار شود. پربیراه نیست اگر گفته شود جز میلاد سرلک، سایر خریدهای یحیی گلمحمدی در دو فصل اخیر از کیفیت فنی و بازده مناسبی در پرسپولیس برخوردار نبودند! از همین رو متاثر از برخی حواشی منتشر شده در رسانهها، شائبه دلالی و اخذ پورسانت از بازیکنان برای ورود به پرسپولیس به سرمربی پرسپولیس نسبت داده شده که اصلاً زیبنده این تیم نیست.
۲) استرس و فشار بر روی کادر مربیان و بازیکنان برای تکرار قهرمانی بسیار زیاد بوده و این فشار روانی سبب افت بازیکنان و پایین آمدن کیفیت فنی بازیهای تیم شده است. این در حالی است که پرسپولیس پنج دوره متوالی قهرمان شده و اساساً این فشار و استرس باید در اردوگاه رقبا به خاطر ترس از تداوم ناکامی بیشتر باشد، ولی به سبب عدم مدیریت استرس تیم که از هنرهای یک سرمربی کاربلد به شمار میرود، این مسئله به یک چالش جدی برای پرسپولیس تبدیل شده است.
۳) ترکیب اصلی پرسپولیس به سبب نوسان شدید کیفیت بازیکنان و مصدومیتها با تغییرات پیدرپی مواجه شده و همین عامل سبب افت کیفیت فنی تیم در قیاس با سالهای گذشته شده است. این تغییرات به ویژه در خط دفاعی و هافبک، شالوده دفاع تیمی پرسپولیس را از هم پاشنده و پرسپولیسی که در طی پنج فصل اخیر همواره بهترین خط دفاعی لیگ را داشت، امسال بیش از دو برابر صدرنشین لیگ دروازه خود را باز شده دیده است.
۴) یکی از ضعفهایی که یحیی در دوران هدایت پرسپولیس (چه دوره اول و چه دوم) بدان مبتلا بوده، ضعف در مدیریت جریان بازی و عدم استفاده به موقع از ابزارهای در اختیار (از جمله تعویضها و…) برای تاثیرگذاری بر روند بازی است. این دومین دربی یحیی است که پرسپولیس در دقایق پایانی بازی برده را با تساوی عوض میکند، تا اصطلاحاً «دربیباز نبودن» یحیی رنگ واقعیت به خود بگیرد (هشت دربی= یک برد و دو شکست!). علاوه بر این میدان ندادن به جوانان جویای نام و ترس از بازی دادن به آنها حتی در مسابقات با استرس و تنش کمتر از دیگر نقاط ضعف کارنامه مربیگری یحیی در پرسپولیس است. این در حالی است که قلعه نویی، مظلومی و مجیدی در استقلال در هفت سال اخیر بازیکنان جوان زیادی را بازی داده و به فوتبال کشور معرفی کردهاند.
بدون تعارف با یحیی گلمحمدی!
در پایان با همه این اوصاف باید گفت پرسپولیس مربی عاشق میخواهد، مربی که بداند نبض قلب و شادی و غم میلیونها نفر بسته به گفتار، رفتار و عملکرد اوست؛ نه مربی که هرگاه عرصه را تنگ دید با استعفا دادن فشار را از روی دوش خود به دوش هواداران منتقل کند؛ پرسپولیس مربی جسور و فکور میخواهد که همواره درست، به موقع و هوشمندانه تصمیم بگیرد و مصالح بلندمدت تیم را شناسایی و در آن راستا حرکت کند؛ پرسپولیس مربی «صاحب سبک» و «گفتمانپرداز» میخواهد، مربی که بتواند پشتوانهسازی خوبی برای تیم تدارک ببیند و همواره قویتر از بهانههایش باشد؛ پرسپولیس، کادر فنی و بازیکنانی عاشق و در تراز نام و هویتش میخواهد، نه بازیکنانی که پرسپولیس را سکوی پرتاب خود کرده و از صبح تا شب سر در اینستاگرام و تبلیغات در شبکههای اجتماعی دارند و در دنیای ادا و اطوارهای مد و لباس و «نئشه سلبریتیزدگی» گرفتار آمدهاند؛
یحیی عزیز به نظر میرسد کِشتی پرسپولیس که در این ۵- ۶ سال همواره در مسیر رسیدن به سرمنزل قهرمانی حرکت میکرد، در حال انحراف از مسیر خود و بازگشت به دوران پیشابرانکو است؛ پس اگر مرد راهی بمان و برای میلیونها پرسپولیسی بجنگ! پرسپولیسیها به تو ایمان دارند، آنها را ناامید نکن! نسل طلایی “پرسپولیس یحیی” را تو بساز امپراطور!
۲۵۶ ۲۵۱