در بحث جرایم زنا و مسائلی مانند مهدور الدم بودن،زنای محصنه،شهادت در اثبات زنا و…نکات ظریفی وجود دارد که نمی توان بدون مشورت با افراد مطلع به منظور قانون رسید. نزدیک به یکسال و چند ماهِ ابتدایی زندگی ،شب هایی که اسفندیار شیف بود و باید تا صبح در مرغداری می ماند مرضیه را تا منزل پدر همراهی می کردتا در نبود وی،همسرش نزد خانواده بماند یا اینکه یکی از برادران وی به منزل اسفندیار می آمد،تا اینکه به مرور زمان و آبدیده شدن مرضیه ، رفت و آمدهای وی به خانه ی پدری یا آمدن برادران به منزل داماد کمرنگ و کمرنگ تر می شود تا روزی که…
اسفندیار:چندماهی بود که متوجه رفتارهای مشکوک مرضیه شده بودم،از آن کدبانویی که همه ی امور منزل رابه بهترین شکل ممکن انجام می داد خبری نبود و روز به روز هم اوضاع بدتر می شد حتی در روابط خصوصی و زناشویی نیز سردی عجیبی حاکم شده بود طوری که برای شناسایی مشکل و کمک به رفع آن یک دوره ی کامل مشاوره رفتم که بی فایده بود.
شک و تردید های اسفندیار موجب می شود تا رفت و آمدهای مرضیه و تماس های وی را کنترل کند…اسفندیار:ای کاش هیچ وقت اینکار و نکرده بودم.
رصد و کنترل رفتارهای مرضیه،اسفندیار را به این یقین می رساند که همسرش وارد رابطه ای ناشایست شده لذا به تصور جمع آوری ادله و مدارک محکمه پسند (البته به زعم خودش) ضمن ضبط تمام مکالمات تلفنی مرضیه در نقاط مختلف منزل دوربین کار گذاشته پس از آنکه از لحظه به لحظه ی خیانت مرضیه فیلم و عکس تهیه می کند،فایل صداهای ضبط شده به همراه فیلم دوربین مداربسته ی اتاق خواب و..را جمع آوری کرده تا
اسفندیار:یکی دو هفته با خودم کلنجار رفتم تا قانع شدم که مسئله را با برادر بزرگ مرضیه در میان بگذارم.از میزان تعصب ایشان به مسائل ناموسی مخصوصا نسبت به مرضیه به عنوان تک دختر خانواده ای شناخته شده خبر داشتم . روز موعود که فرا رسید ترس تمام وجودم را گرفته بود اما چندین هفته بی خوابی وعصبانیت را تحمل کرده بودم،مغزم کار نمی کرد و چاره ای نداشتم جز اینکه درد و مشکلم را با کسی مطرح کنم تصورم این بود،حاجی که خودش عروس و داماد دارد و به اصطلاح ریش سفید فامیل است، کلید حل این معما را خیلی راحت پیدا می کنه اما اشتباه فکر کردم…
اسفندیار حاجی را به مرغداری دعوت کرده به موازات ورود وی به دفتر مجموعه،اسفندیار به بهانه ی آماده کردن چای از دفتر خارج،چند لحظه بعد تلویزیون داخل دفتر که روی تایمر تنظیم شده بود روشن می شود و حاجی آنچه که نباید را می بیند!حاجی بلافاصله پس از دیدن فیلم با سایر برادرها تماس گرفته داخل منزل جلسه ای البته بدون حضور اسنفدیار می گذارند و تصمیم می گیرند با هماهنگی و اطلاع اسفندیار یک شب که وی شیفت مرغداری است و مرضیه با طرف قرار دارد ترتیبی داده شود،برادرها در منزل اسفندیار مخفی شده تا خودشان به عنوان ۴شاهد ناظر رابطه ی مرضیه با شخص مورد نظر باشند.طبق برنامه اسفندیار به بهانه ی خریدمایحتاج منزل وسپس رفتن به مرغداری از مرضیه میخواهد در خرید از بازار همراه وی باشد تا در نبود مرضیه چهاربرادر در منزل وی مخفی بشوند.حوالی ساعت ۱۰شب مرد غریبه وارد منزل می شود.
برادران مرضیه چند دقیقه پس از بسته شدن درِ اتاق خواب وارد اتاق شده و باضربات چاقو به مرضیه و مردغریبه حمله می کنند مردغریبه با کمک ابزار و ادواتی که همراه داشته علیرغم جراحات شدید از معرکه جان سالم در می برد اما مرضیه به قتل می رسد!!چند روز پس از تشکیل پرونده قتل مرضیه و بازداشت برادران؛مرد غریبه علیه ۴برادر به اتهام ضرب و جرح با چاقو شکایت می کند :من تعمیرکار اسپیلت هستم و چند وقتی بود که خانم مرضیه…تماس می گرفت که حوالی ساعت ده شب به بعد که شرجی هوا بالا می رود اسپیلت اتاق خواب ایشان خوب کار نمی کند و آنشب هم برای تعمیر اسپلیت رفته بودم که به خانم گفتم درِ اتاق را ببندد تا کارکرد اسپیلت را چک کنم، به محض بسته شدن در،۴مرد با چاقو به من و بعد به خانم حمله کردند،به هر بدبختی بود از دستشون فرار کردم!
برادران مرضیه در جلسه ی بازجویی در دفاع از اتهام قتل مرضیه و ضرب و جرح مرد غریبه به استناد ماده ۲۲۶و۲۲۵قانون مجازات اسلامی در باب مجازات زنای محصنه،به فیلم و صدای ضبط شده توسط اسفندیار و رابطه ی خواهرشان با مردغریبه اشاره می کنند که همین اظهارات موجب می شود تا اسفندیار نیز به اتهام ضبط و نشر فیلم و عکس مبتذل* مستند به قانون مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت غیرمجاز دارند(در قانون مجازات مصوب۹۲تبصره ماده ۶۹۷به این جرم اشاره دارد)احضار شود ،برادران مرضیه با شنیدن دستور قاضی اعتراض می کنند که «قاضی می گوید :اگر چیزی در قانون می بینیدقبل از هر اقدامی بهتره از اهل فن مفهوم آن را بپرسید،اینکه قانون شهادت4شاهد را دلیل وقوع زنا دانسته منظور از شاهد کسی است که با چشم خود واقعه را دیده یا با گوش خود چیزی را شنیده نه اینکه شاهد و ناظر فیلم یا صدای ضبط شده باشد»
در جریان تحقیقات مقدماتی پرونده با بررسی تماس ها و پیام های مرضیه و مردغریبه مشخص می شود که شخص مورد نظر با مرد غریبه ای که مورد ضرب و جرح قرار گرفته فرق داشته و شاکی پرونده در واقع بابت تعمیر اسپیلت به منزل اسفندیار وارد شده، شخص مورد نظر برادران نبوده!!
علیرغم تصور اسفندیار و برادران مرضیه،شرایط پرونده به گونه ای پیش رفت که اسفندیار به اتهام نشر تصاویر مبتذل و برادران مرضیه به اتهام قتل خواهرشان و ضرب و جرح عمدی تعمیرکار اسپیلت تحت تعقیب قرار گرفتند.مطالعه پرونده که به این مرحله رسید به استاد گفتم؛من که اگر وکیل شدم تا جایی که ممکن باشه به چنین پرونده هایی ورود نمی کنم ، استاد با لبخندی فرمود: برخی مواقع ما به لحاظ قانونی مکلف به دفاع از حقوق متهم هستیم نه دفاع از عملکرد و جرم ارتکابی وی،پس حالا که اینقدر با دقت پرونده را مطالعه کردی رای دادگاه بدوی را بررسی کن ببین میشه به عنوان وکیل برادران مرضیه با توجه به اینکه اولیا دم اعلام رضایت کرده اند تخفیفی در مجازات گرفت؟ اگر چه پدر و مادر مرضیه به عنوان اولیاء دم و البته تحت تاثیر رفتار مرضیه و احترامی که حاجی در فامیل داشت بدون هیچ حرف و حدیثی نسبت به موضوع قتل مرضیه اعلام گذشت کرده بودند اما به موجب ماده۶۱۲قانون مجازات ،برادران مرضیه محکوم به تحمل حبس شده بودند که ارتکاب جرم ضرب و جرح عمدی تعمیرکار موجب تحقق قاعده ی تعدد جرم و تشدید مجازات می شد لذا رضایت اولیاء دم صرفا موجب سقوط مجازات قصاص شده بود و راهی برای تخفیف وجود نداشت.
طی گزارشی نکات قابل اهمیت پرونده را برای استاد تحریر کردم:۱-فیلمبرداری از رابطه ی خصوصی افراد وانتشار آن(منظور از انتشار ارائه فیلم به شخص ثالث است ولو یک نفر باشد)جرم است مگر اینکه فیلم تحویل مراجع قضایی شود۲-دیدن فیلم رابطه ی زنا توسط۴نفر دلیل وقوع زنا نبوده بلکه۴شاهد باید مستقیم ناظر چنین عملی باشند۳-قتل زانی(مرد) یا زانیه(زن)محصن به تصور مهدورالدم بودن توجیه قانونی ندارد مگر اینکه ابتدا برای احصان فرد مورد نظر دلیل محکمه پسند وجود داشته باشد۵-*علاوه بر قانون مربوط به امور سمعی و بصری، فیلمبرادری وانتشار تصاویر مبتذل و…در قانون جرایم رایانه ای مصوب۱۳۸۸نیزجرم انگاری شده.
* وکیل دادگستری
