اسراییل و اشتباه تاکتیکی
این روزنامه قدیمی ترین روزنامه اسرائیلی است و به تعبیر دانشنامه بریتانیکا ، معتبرترین آن هاست و بیشتر خوانندگان آن را قشر تحصیل کرده تشکیل می دهد. این سرمقاله از چند جهت اهمیت دارد.
درست یک روز قبل از مقاله ی روزنامه هاآرتص فعالیت تمامی ۴۳۰۰ جایگاه سوخت در ایران به طور همزمان دچار اخلال شد و تحویل سوخت در جایگاه ها متوقف شد. دلیل این اتفاق که باعث ایجاد مشکلات بسیاری برای مردم ایران شد مدتی در هاله ای از ابهام بود تا این که خبرگزاری فارس که معمولا زودتر از بقیه می داند از احتمال حمله ی سایبری سخن گفت. البته بالاخره دبیر شورای عالی فضای مجازی در ایران در گفتگو با تلویزیون گفت که حمله سایبری به پمپ بنزینها احتمالا توسط یک کشور خارجی انجام شده اما هنوز برای اعلام جزییات زود است. خبرگزاری فارس مجددا اولین خبرگزاری بود که که خبر مقاله اخیر روزنامه ی هاآرتص را نیز منتشر کرد ..
سابقه حملات سایبری اسراییل به ایران
پیش از این اسراییل در چند حمله سایبری به ایران دست داشته است.
– نیروگاه هسته ای بوشهر : شاید اولین مورد حمله سایبری اسراییل به ایران موضوع استاکس نت و نیروگاه اتمی بوشهر باشد. استاکسنت یک بدافزار ساخت دولتهای آمریکا و اسرائیل بود که در سال ۱۳۸۹ با آن به تاسیسات هستهای ایران و به طور ویژه نیروگاه بوشهر حمله شد. بعدها وبسایت خبری “یاهو نیوز” ادعا کرد هدف این عملیات موسوم به “بازیهای المپیک” نه تخریب برنامه اتمی ایران بلکه ضربه زدن به آن برای خریداری زمان و به نتیجه رسیدن تلاشهای دیپلماتیک بود. ادوارد اسنودن، کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا که اسنادی زیادی را در رابطه با فعالیتهای اطلاعاتی آمریکا افشا کرده است، در مصاحبهای با اشپیگل گفته بود این بدافزار با همکاری مشترک آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا و اسرائیل ساخته شده است.
– زیر ساخت های مخابراتی :در سال ۱۳۹۷ حمید فتاحی، معاون وزیر ارتباطات و رئیس هیئت مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت در توییتی از “حملات پراکنده” به برخی زیرساختهای ارتباطی خبر داد و مدعی شد مبدا این حملات اسرائیل بوده است. به گفته غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور، این حملات سایبری با استفاده از نسل جدید ویروس “استاکسنت”به “چندین بخش” صورت گرفته بود.
– تاسیسات نظامی پارچین : پنجم مرداد سال ۹۹ انفجاری در تاسیسات نظامی پارچین رخ داد. زوی یهزکلی، تحلیلگر سیاسی کانال ۱۳ تلویزیون اسرائیل، روز بعد گفت به نظر میرسد انفجار شب گذشته در پارچین تهران «در نتیجه یک حمله سایبری باشد».
– تاسیسات هسته ای نطنز : بیست و دوم فروردین امسال نیز حادثه ای در تاسیسات هسته ای نطنز اتفاق افتاد. شبکه دولتی «کان» اسرائیل روز یکشنبه، ۲۲ فروردین، خبر داد که «حادثه» در تاسیسات اتمی نطنز، کار اسرائیل و نتیجه «حمله جدید سایبری این کشور به ایران» بوده است.
– تاسیسات بندر شهید رجایی : بیستم اردیبهشت امسال نیز حمله سابری به تاسیسات آبی و جاده ای بندر شهید رجایی صورت گرفت. روز دوشنبه ۲۹ اردیبهشتماه روزنامه واشینگتنپست به نقل از یک مقام رسمی دولت آمریکا و مقامهای «دولتی خارجی» که نامی از آنها برده نشده نوشت که احتمالا حمله سایبری اخیر به تاسیسات آبی و جادهای بندر «شهید رجایی» در استان هرمزگان از سوی اسرائیل ترتیب داده شده بود.
البته حملات سابری اسراییل به کشورمان احتمالا محدود به این موارد هم نبوده است.
شباهت دو رویداد و یک نکته ی عجیب
در هجدهم تیرماه امسال در سیستم های کامپیوتری شرکت راه آهن اختلالی سراسری رخ داد که باعث شد فعالیت صدها قطار به تعویق افتد یا حتی لغو شود و حتی ورودیها و خروجی ها، مراکز خرید بلیط، خدمات الکترونیک باری و مسافری و سایت شرکت راه آهن نیز دچار مشکل شوند. خبرگزاری فارس همان روز با انتشار تصویری از تابلوی اعلان اطلاعات حرکت قطارهای راهآهن ایران، از اختلال سراسری در سامانه کامپیوتری شرکت راهآهن خبر داد که به هرجومرجی بیسابقه در ایستگاههای قطار سراسر کشور منجر شده است. روی تابلوی اعلان اطلاعات حرکت قطارها که تصویر آن منتشر شد، این پیام دیده میشد: «تاخیر زیاد به دلیل حملات سایبری». در این پیام، یک شماره تلفن نیز قرار گرفته بود .
اما نکته ی عجیب در حمله سایبری هفته قبل این بود که همین شماره در حمله سایبری اخیر به جایگاههای بنزین نیز در پیامی بر روی نمایشگرها به نمایش درآمد.
این شباهت نکته ی ظریفی در خود داشت. تحقیقات شرکت امنیت سایبری آمریکایی-اسرائیلی «چک پوینت» در رابطه با حمله ی چهار ماه پیش نشان می داد عامل اختلال گسترده در سامانه کامپیوتری شرکت راهآهن ایران ، حمله سایبری یک گروه هکری به نام «ایندیرا» بوده است.بنابر آن گزارش ، در حمله مذکور اسرائیل نقش نداشته بلکه کار یک گروه مشکوک هکر بوده است.
بنابر این اندکی دقت در این تشابه نکته مهمی را روشن می کند. : اسراییل ادعا کرده است که حمله اخیر کار اوست و این در حالی است که متن پیام در حمله اخیر با متن پیام در حمله قبلی شباهتی انکار ناپذیر دارد و منطقا اسراییل که مدعی انجام دومی است نمی تواند این شباهت را با ادعای اتفاقی بودن توجیه کند. این نشان می دهد که یا هر دو حمله کار اسراییل بوده است و در مورد قبلی اسراییل به دروغ از خود سلب مسئولیت کرده و یا هیچ کدام از این دو حمله کار اسراییل نیست و این بار اسراییل به دروغ ادعا کرده است که کار اوست . بخصوص این که رویکرد هر دو حمله آسیب رساندن به بستر خدمات عمومی است و در هیچ کدام هدفی نظامی مورد توجه قرار نگرفته است، موضوعی که اخیرا روزنامه ی هاآرتص به آن اعتراف کرده است.
خصومت دولت اسراییل با مردم ایران؟
جامعه شناسان می گویند افکار عمومی جوامع در شرایطی ممکن است در مواجهه با دشمن ، در موضوعی که ماهیت نظامی ندارد ، راضی به مقابله به مثل بشود و یا توجیه دشمن را وقتی در رفتاری تلافی جویانه، که به مردم عادی و آرامش و زندگی روزمره اشان آسیب می رساند باور کند. قدیمی ترها یادشان می آید وقتی دولت بعث عراق در نبرد رویاروی مستاصل شده بود و به کمک کشورهای بزرگ با موشک های اسکاد بی ، مناطق مسکونی را به شکل کور هدف موشک پراکنی خود قرار می داد عده ای از مردم به تدریج با شعار موشک جواب موشک نشان دادند که در شرایطی ممکن است درخواست مقابله به مثل امری قابل انتظار باشد. اما بی تردیدکشوری که در خصومت نیز در آسیب به مردم پیشقدم شود منفورتر از قبل خواهد شد.
تا آن جا که ما می دانیم هرگز زیرساخت های خدمات عمومی که مستقیما به امنیت و آرامش همه ی مردم مرتبط است در اسراییل و حتی آمریکا هدف حملات سایبری از سوی ایران نبوده است . البته که ایران در زمینه سایبری نیز در مقیاس جهانی حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و دو سال قبل وزارت امنیت میهن آمریکا در اطلاعیهای نسبت به حمله سایبری از سوی ایران هشدار داده بود و گفته بود: «ایران برنامه سایبری استواری دارد که میتواند تهدیدی برای آمریکا باشد.» در این اطلاعیه همچنین آمده بود: «ایران دستکم میتواند برخی از زیرساختهای حساس آمریکا را برای مدتی محدود مختل کند. » بنابر این رفتار اسراییل نه تنها پیش گرانه نبوده که حتی تلافی جویانه هم نمی تواند باشد و نوعی پیشقدم شدن در آسیب رساندن به امنیت و آرامش مردم ایران است.
موضوع مشکلات ناشی از تهاجم به زیرساختهای عمومی را نمی توان با موضوع مشکلات ناشی از تحریم از یک جنس دانست و در هردو نارضایتی عمومی را ابزاری دانست که در ایجاد فشار به نظام نتیجه ای یکسان داشته باشد. عده ای از مردم ممکن است تحریم و مشکلات ناشی از آن را با تصمیم گیری های سیاسی مرتبط بدانند و آن را به حساب انتخاب خود و یا سیاستمداران بگذارند اما چه کسی می تواند ادعا کند که مردم رفتار خصمانه و ضد مردم را که تلافی جویانه هم نیست به حساب نظام می گذارند ؟
مردم ایران پیش از این و در جنگ هشت ساله نشان داده بودند که در مقابل تهاجم به سرزمینشان به گونه ای یکدست مقاومت می کنند و یکپارچه تر می شوند. پس این انتظار که اگر امنیت عامه مردم توسط کشوری متخاصم هدف قرار بگیرد مردم در اثر نارضایتی بر علیه نظام حرکتی انجام خواهند داد اشتباه تاکتیکی عجیبی است. این ادعا با پیامهای دوستانه ای که گاه دولت اسراییل سعی می کند به زعم خودش برای مردم ایران ارسال کندکاملا در تضاد است.
آب گل آلود و شبکه ملی ایتنرنت !
همواره تاکید داشته ام که بجای اصطلاح مجعول شبکه ملی اینترنت ( قطع اینترنت جهانی بر روی مردم ) از اصطلاح شبکه ملی اطلاعات ( راه اندازی شبکه ای مستقل که اطلاعات سازمان ها و دستگاههای دولتی و خدمت رسان در آن مستقل از شبکه جهانی اینترنت نگهداری شود) استفاده کنم ، همانطور که وزیر سابق فن آوری اطلاعات نیز بر همین تمایز صحه گذاشته بود و اصولا دومی را دروغ خوانده بود. با این وجود تقارن زمانی حمله سایبری اخیر با زمان طرح موضوع اینترنت در کشورمان نیز نکته ی مهمی است. این روزها طرحی با عنوان صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی در مجلس کلید خورده است که اکنون مراحل انجام آزمایشی را برای تصمیم گیری نهایی می گذراند . افکار عمومی این طرح را با حساسیت دنبال می کند و اگر بنا باشد بر خلاف وعده های مسئولین ، دسترسی مردم به اینترنت در آن عمدا ضعیف یا محدود شود مخالفان بیشماری هم دارد ، مخالفانی که آقای آقاتهرانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و یکی از حامیان طرح نیز به کثرت آن ها اعتراف کرده است.
تقارن زمانی این حمله سایبری با شرایطی که ممکن است عده ای در سایه طرح شبکه ملی اطلاعات دنبال شبکه ملی اینترنت باشند این احتمال را در کنار احتمال های دیگر تقویت می کند که موافقین محدودسازی ، از این حمله ی سایبری به عنوان دلیلی بر اثبات ضرورت محدودسازی استفاده کنند ، علاوه بر این که این حمله امنیت و آرامش مردم را مستقیما آماج حمله قرارداد و در فرسایش مخالفت آن ها با محدودسازی ها قطعا بی تاثیر هم نیست.
1717