خفقان پاسخگویی در شورای شهر شفت!
به گزارش خبرگزاری فارس از شفت، شهر شفت از شهرهای کمتر توسعهیافته استان گیلان است و هرروز که از عمر شهرهای توسعهیافته میگذرد، این شهر یک درجه به عقب رانده میشود که تنها نظاره چنددقیقهای از ابتدا تا انتهای شهر خود گواهی بر این ادعا است.
زیرساختهای معیوب و عقب رانده در این شهر موجب شده تا سیر مهاجرت به شهرهای همجوار توسط شهروندان آن در هر دورهای از سرشماریها فزونی یابد بهگونهای که بسیاری از شهروندان حاضر نباشند حتی برای حضور بر سر مزار اموات خود، به این شهر رجعت کنند.
از معدود گردشگران و مسافرانی هستند که دو بار به شهر شفت سفر میکند چراکه این شهر از حداقل زیرساختی که منطبق بر استاندارهای عمران شهری باشد و در قامت توریسم پروری بگنجد، محروم است.
اهالی رسانه معتقدند عقبماندگی شهر شفت بیش از اینکه دلیل منطقی و مبانی توسعه شهری داشته باشد، محتمل ریشه در سوء مدیریت شهری دارد. سوء مدیریت در تصمیم سازی و نظارت بر آنکه گویا نه سند چشماندازی برای شهر تدوینشده و نه عزم جدی برای ساخت و آبادانی آن وجود دارد.
بیتوجهی به ساماندهی فاضلاب و پسماند، رها شدن فاضلاب انسانی در کوچهها بهویژه در کوچههای حاشیه شهر، وجود پارکهای مخروبه و متروکه شهری در کنار فقدان فضای سبز درخور شهروندی، فقدان دسترسی مناسب شهروندان به خدمات حملونقل عمومی و ده ها معضل و گره شهری دیگر تنها گوشهای از متحمل شدن رنج ها و مشقتهای بیشمار شهروندان این شهر به سبب عرق به شهر خود در تداوم زیستن است.
یکی از خبرنگاران باسابقه این شهرستان میگوید ضعف در مدیریت شهری نهتنها موجب رنجش خاطر شهروندان شفت شده بلکه نارضایتی رسانهها را نیز به همراه داشته است و به نظر میرسد تصمیم سازان توسعه و رشد این شهر سکوت پیشگی و عدم پاسخگویی و صرفاً دست بر سینه راه رفتن در مقابل مردم را چاره ناکارآمدی خود میدانند.
مطالبهگران شفتی نیز معتقدند که مطالبه و مطالبهگری مقولهای دوسویه است و حداقل انتظار شهروندان و رسانههای فعال در شفت، پاسخگویی اعضای شورا و شهرداری به رسانهها و ایجاد پویایی در تولید فکر و سهیم شدن در مشورت افکار عمومی است.
دیگر خبرنگار پایگاه خبری در شفت، شورای شهر شفت و شهرداری در هیچ نشستی بهصورت علنی برای شهروندان خود تصمیم نمیگیرند و حداقل طی چند ماه اخیر از نمایندگان افکار عمومی و رسانهها نیز در نشستهای خود حتی با رعایت پروتکلهای بهداشتی هیچ دعوتی به عمل نمیآورند.
خفقان محض رسانهای و پاسخگویی به خبرنگاران و صاحبان رسانه در شفت بهویژه در شورای شهر بی داد میکند و با پیشرفت فنّاوری و رشد شبکههای موبایلی مسؤولان شهری شفت حتی حاضر نیستند خبرنگار شهرستان خود را بشناسند و در عرض چند دقیقه با افرادی که به کرسیهای افکار عمومی تکیه زدهاند و میخواهند مطالبات مردمی را پیگیری و دنبال کنند را گوش کنند که نمونه آن عدم پاسخگویی رئیس شورای شهر شفت به طرح چند سؤال خبرنگار فارس در خصوص التهابات در حوزه مدیریت شهری و عدم تثبیت آن است.
وی میگوید که چقدر دردناک است که وقتی خبرنگاری تماسی با رئیس شورای شهر برقرار میکند وی بدون درنگ میگوید که او را نمیشناسد و قادر به پاسخگویی به آن نیست؛ شاید وی به واسطه پشتوانه خود که مدت طویلی از عمر خود را در پایتخت سپری کرده صدای مردم و مطالبه گران گیلانی و شفتی را نشنود.
حال سؤال اینجاست، رئیس شورای شهری همچون شفت با جمعیت محدود که خبرنگار یک رسانه را نمیشناسند چگونه در مقام خدمت و پاسخگویی به شهروندان برمیآید و اصلاً چه تضمینی وجود دارد که کرامت و عزت شهروندان در مواجه با چنین مسؤولانی حفظ شود؟
انتظار میرود با توجه به اینکه رئیس شورای ششم شهر شفت خود سالها در تهران ـ پایتخت سیاسی و اجتماعی کشور زندگی کرده آشناتر به اصل پاسخگویی به افکار عمومی و نمایندگان آنها یعنی اراب جراید و رسانهها باشد و قطعاً عدم پاسخگویی وی در تراز یک خادم مردم نیست.
انتهای پیام/۳۳۸۹