به گزارش خبرگزاری recive، به نقل از پدال، تصور کنید یک موتور V۸ غولپیکر را که معمولاً زیر کاپوت خودروهای عضلانی یا شاسیبلندهای بزرگ پیدا میشود، در بدنهٔ یک هاچبک جمعوجور قرار دهیم. نتیجه چه میشود؟ یک موشک زمین به زمین که برای کنترل کردنش، به چیزی فراتر از دیفرانسیل عقب نیاز دارید. این دقیقاً همان ایدهٔ جسورانهای بود که لکسوس در سال ۱۹۹۴ مطرح کرد. این برند لوکس ژاپنی، کانسپتی به نام لکسوس لاندائو را معرفی کرد؛ یک هاچبک اسپرت با قلب تپندهٔ V۸ و مجهز به سیستم چهارچرخ محرک. خودرویی که اگر به خط تولید میرسید، نهتنها چهرهٔ لکسوس، بلکه شاید کل صنعت خودروسازی را دگرگون میکرد.
جادوی یک طراح ایتالیایی
تمام مواد اولیهٔ این معجون هیجانانگیز از قبل موجود بود. لکسوس برای ساخت این کانسپت سراغ مدل GS۳۰۰ رفت که در ژاپن با نام تویوتا آریستو شناخته میشد. آریستو در بازار ژاپن با موتور V۸ و سیستم چهارچرخ محرک عرضه میشد؛ گزینههایی که مشتریان آمریکایی از آن بیبهره بودند. لکسوس این پلتفرم قدرتمند را به دست طراح افسانهای، جورجتو جوجارو از استودیوی ایتالدیزاین سپرد. جوجارو با یک حرکت هنرمندانه، طول خودرو را نزدیک به ۶۰ سانتیمتر کوتاه کرد، اما سقف را حدود ۵ سانتیمتر بالاتر برد. او با جابجایی هوشمندانهٔ مخزن سوخت به پشت صندلیهای عقب، فضایی داخلی خلق کرد که بیشتر به یک سدان لوکس شباهت داشت تا یک هاچبک متوسط. نتیجه یک شعبدهبازی در طراحی بود؛ خودرویی کوچکتر اما جادارتر.
موتور ۴ لیتری V۸ لاندائو ۲۵۰ اسب بخار قدرت و ۳۵۰ نیوتنمتر گشتاور داشت که شاید امروز رقم قابلتوجهی به نظر نرسد اما برای مقایسه، در آن سالها قویترین نسخهٔ فولکسواگن گلف با موتور VR۶ تنها ۱۹۰ اسب بخار قدرت داشت. این نیرو از طریق یک گیربکس چهار سرعته اتوماتیک به هر چهار چرخ منتقل میشد. البته لاندائو با طول ۴۳۴۰ میلیمتر از هاچبکهای زمان خود بزرگتر بود ولی هنوز هم قدرت ۲۵۰ اسب بخاری یک موتور V۸ میتوانست پرفورمنس قابلتوجهی را برای آن فراهم کند.
فرصتی که از دست رفت
اگر لکسوس این خودرو را تولید میکرد، چه اتفاقی میافتاد؟ احتمالاً یک رقابت تسلیحاتی میان خودروسازان برای ساخت هاچبکهای اسپرت و قدرتمند V۸ شکل میگرفت. شاید دنیا به چنین خودروهایی نیاز نداشته باشد اما دیدن نسخهٔ هاچبک فورد تاندربرد قطعاً جذاب بود! مهمتر از آن، این خودرو میتوانست نقطهٔ عطفی برای خود لکسوس باشد. این برند تا اواخر دههٔ ۹۰ میلادی خود را به تولید سدان و کوپه محدود کرده بود و اولین شاسیبلند خود یعنی RX را در همان سالها معرفی کرد. عرضهٔ یک هاچبک ساختارشکن در سالهای اولیه، میتوانست هویت لکسوس را بهجای خودروهای لوکس و آرام، با هیجان و عملکرد بالا گره بزند.
یک تصمیم منطقی اما تلخ
با تمام این اوصاف، میتوان درک کرد که چرا مدیران لکسوس ترمز این پروژه را کشیدند. لکسوس در آن زمان برندی جوان بود و تلاش میکرد جایگاه خود را بهعنوان رهبر خودروهای لوکس ژاپنی تثبیت کند. تمرکز اصلی روی ساخت سدانها و کوپههایی بود که بتوانند تجار و افراد متمول را تحت تأثیر قرار دهند. عرضهٔ یک محصول خاص مانند لاندائو، یک ریسک بزرگ بود. در بهترین حالت، به یک موفقیت بزرگ تبدیل میشد و یک کلاس جدید در بازار خودرو ایجاد میکرد اما در بدترین حالت، میتوانست بهعنوان بحران هویت برای برندی نوپا تلقی شود و تمام زحمات لکسوس را برای ساختن یک تصویر معتبر به باد دهد. این یکی از آن تصمیمهایی است که گرچه دوستش نداریم اما منطق پشت آن را کاملاً درک میکنیم.
۵۸۳۲۲

















